Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (10 milliseconds)
English	Persian
snip	ادم احمق ته سیگار
snipped	ادم احمق ته سیگار
snipping	ادم احمق ته سیگار
Other Matches
chain-smoking	سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoked	سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smokes	سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoke	سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
cigar	سیگار
cigars	سیگار
butt	ته سیگار
fags	سیگار
fag	سیگار
cigarettes	سیگار
cigarette	سیگار
stumped	ته سیگار
stumps	ته سیگار
stump	ته سیگار
stumping	ته سیگار
butts	ته سیگار
stub	ته سیگار
stubbed	ته سیگار
stubbing	ته سیگار
stubs	ته سیگار
butted	ته سیگار
chain-smoke	پی در پی سیگار کشیدن
cigar shaped	دوسرتیزچون سیگار
chain-smoked	پی در پی سیگار کشیدن
a carton of cigarettes	یک کارتن سیگار
manil	سیگار مانیلا
cigarette paper	کاغذ سیگار
chain-smokes	پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoking	پی در پی سیگار کشیدن
cigar holder	چوب سیگار
filter tip	فیلتر سیگار
filter tip	سیگار فیلتردار
filter tips	فیلتر سیگار
filter tips	سیگار فیلتردار
cigar case	قوطی سیگار
cigar	سیگار برگ
cigars	سیگار برگ
filter-tipped	سیگار دارای فیلتر
cheroot	نوعی سیگار برگ
I have cigar	من یک سیگار برگ دارم.
filter tipped	سیگار دارای فیلتر
cheroots	نوعی سیگار برگ
woodbine	سیگار برگ ارزان
woodbind	سیگار برگ ارزان
smoking carriage	واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
smoking room	اتاق ویژه سیگار کشیدن
He is a chain smoker.	پشت سرهم سیگار می کشد
smoking car	واگنی که سیگار کشیدن در ان مجازاست
stogy	سیگار برگ باریک وگران قیمت
stogie	سیگار برگ باریک وگران قیمت
He doesnt smok in front of (in the presence of)his father.	جلوی پدرش سیگار نمی کشد
humidor	صندوق سیگار که هوای انرامرطوب نگاه دارند
lay off <idiom>	بیش از این استفاده نکردن (دارو،سیگار)
to go out	خاموش شدن [شمع یا چراغ یا آتش یا سیگار]
He had a cigar between his lips .	یک سیگار برگ گذاشته بود گوشه لبش
May I offer you a cigarette?	اجازه می فرمایید من به شما یک نخ سیگار تقدیم کنم؟
to quit something cold turkey	چیزی را یکدفعه ترک کردن [مانند سیگار یا الکل]
Smoking makes you ill and it is also expensive.	سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
wiseacre	احمق
moon calf	احمق
mooncalf	احمق
loggerhead	احمق
insipient	احمق
muppets [colloquial]	احمق ها
booby	احمق
bughouse	احمق
cock eyed	احمق
cox	احمق
daffy	احمق
dult	احمق
dulte	احمق
gid	احمق
nidget	احمق
schnook	احمق
fatheads	احمق
fathead	احمق
cockeyed	احمق
goofy	احمق
gormless	احمق
harebrained	احمق
infatuated	احمق
half-baked <idiom>	احمق
goofiest	احمق
simpletons	احمق
tomfool	احمق
spooney	احمق
sot	احمق
thickheaded	احمق
goofier	احمق
gosling	احمق
nincompoops	احمق
inane	احمق
nincompoop	احمق
dopey	احمق
naturals	احمق
natural	احمق
sucker	احمق
suckers	احمق
dotty	خل احمق
asinine	احمق
barmy	احمق
daft	احمق
dafter	احمق
ninnies	احمق
daftest	احمق
fat headed	احمق
ninny	احمق
barmiest	احمق
barmier	احمق
fools	احمق
fooling	احمق
gawky	احمق
simpleton	احمق
cockscomb	احمق
cockscombs	احمق
fatuous	احمق
goslings	احمق
looney	احمق
loonies	احمق
loony	احمق
gawkish	احمق
fooled	احمق
fool	احمق
luny	احمق
mutts	آدم احمق
sot	احمق کردن
have a screw loose <idiom>	احمق بودن
stupid	احمق خنگ
unmeaning	احمق کم عمق
stupider	احمق خنگ
stupidest	احمق خنگ
foolish	ابله احمق
senseless	احمق احمقانه
mutt	آدم احمق
have rocks in one's head <idiom>	احمق بودن
dromedaries	ادم احمق
feebleminded	احمق کودن
featherhead	ادم احمق
featherbrain	ادم احمق
tawpie	زن احمق وشلخته
dotterel	ادم احمق
poop	ادم احمق
poops	ادم احمق
birdbrain	ادم احمق
densest	انبوه احمق
denser	انبوه احمق
dense	انبوه احمق
batty	دیوانه احمق
battiest	دیوانه احمق
battier	دیوانه احمق
galoot	ادم احمق
drools	ادم احمق
plumbeous	گیج احمق
drool	ادم احمق
frivolous	سبکسر احمق
softhead	ادم احمق
infatute	احمق کردن
dromedary	ادم احمق
drooled	ادم احمق
goosy	احمق ترسو
goosey	احمق ترسو
drooling	ادم احمق
noodle	ماکارونی احمق
goofs	شخص احمق و کودن
clucks	ادم احمق و رذل
moron	ادم احمق وابله
duffers	ادم احمق وکودن
hicks	دهاتی جاهل احمق
hick	دهاتی جاهل احمق
cluck	ادم احمق و رذل
bigmouth	شخص پزبده و احمق
goofed	شخص احمق و کودن
goof	شخص احمق و کودن
goofing	شخص احمق و کودن
clucking	ادم احمق و رذل
clucked	ادم احمق و رذل
thick <idiom>	احمق ،غیر منطقی
morons	ادم احمق وابله
sawney	احمق ساده لوح
seely	بیگناه احمق Seeding
to make an a of	احمق یانادان کردن
dimwit	ادم کودن و احمق
jerks	ادم احمق و نادان
poop	ادم بی معنی و احمق
poops	ادم بی معنی و احمق
bufflehead	ادم احمق کله خر
jerking	ادم احمق و نادان
jerked	ادم احمق و نادان
jerk	ادم احمق و نادان
jays	شخص پر حرف و احمق
idiot	ادم سفیه و احمق
idiots	ادم سفیه و احمق
duffer	ادم احمق وکودن
jay	شخص پر حرف و احمق
bonehead	ادم احمق وکودن
half wit	ادم احمق ونادان ابله
nitwit	ادم کله خشک و احمق
zombie	انسان زنده شد ادم احمق
zombies	انسان زنده شد ادم احمق
nitwits	ادم کله خشک و احمق

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com