Dictiornary-Farsi | ادم بسیار شریر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
fiend	ادم بسیار شریر
fiends	ادم بسیار شریر


Search result with all words

flagitious	شریر بسیار زشت
Other Matches

vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
immane	شریر
infernal	شریر
inquitous	شریر
heinous	شریر
malefic	شریر
nefarious	شریر
naughty	شریر
harridan	زن شریر
naughtier	شریر
naughtiest	شریر
satanist	شریر
god-forsaken	شریر
wicked	شریر
iniquitous	شریر
villainous	شریر بدذات
pawpaw	شیطان شریر
maleficent	شریر شیطان
vicious	شریر تباهکار
bad	شریر بدکار
pawpaws	شیطان شریر
imps	بچه شریر و شیطان
villains	تبه کار شریر
imp	بچه شریر و شیطان
jezebel	زن شریر و بدکار ایزابل
villain	تبه کار شریر
viper	ادم خائن و بدنهاد شریر
vipers	ادم خائن و بدنهاد شریر
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
multiped	بسیار پا
oftentimes	بسیار
out and a way	بسیار
sopping	بسیار
plenty	بسیار
much	بسیار
multiplicity	بسیار
longeval	بسیار زی
immortally	بسیار
thousand and one	بسیار
so mush	بسیار
muckle	بسیار
mickle or muckle	بسیار
an abundance of	بسیار
mickle	بسیار
lashongs	بسیار
abundant	بسیار
sorely	بسیار
no end of	بسیار
powerfully	بسیار
parlous	بسیار
awfully	بسیار
multifarious	بسیار
galore	بسیار
detestable	بسیار بد
numerous	بسیار
very	بسیار
not a lettle	بسیار
beastby	بسیار
by far	بسیار
far	بسیار
many	بسیار
seldom	بسیار کم
rotten <adj.>	بسیار بد
lousy <adj.>	بسیار بد
terrible <adj.>	بسیار بد
awful <adj.>	بسیار بد
clinking	بسیار
lot	بسیار
overly	بسیار
desperate	بسیار بد
ever so	بسیار
unco	بسیار
all-	بسیار
all	بسیار
far and away	بسیار
precious	بسیار
sadly	بسیار بد
very little	بسیار کم
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
much rain	باران بسیار
high strung	بسیار حساس
many books	کتابهای بسیار
multangular	بسیار گوشه
multidentate	بسیار دندان
multiform	بسیار شکل
multisonous	بسیار صدا
multisonant	بسیار صدا
at a great rat	بسیار تند
at a premium	بسیار مطلوب
at full lick	بسیار تند
at railway speed	بسیار تند
much pleased	بسیار خوشتود
hunky dory	بسیار خوب
multitudinously	با گروه بسیار
heavy poll	ارا بسیار
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
dozens of girls	ذختران بسیار
dateless	بسیار قدیم
polyphonic	بسیار صدا
infernality	زشتی بسیار
deep read	بسیار خوانده
delightsome	بسیار دلپسند
deluxe	بسیار زیبا
diaphoresis	خوی بسیار
many persons	مردمان بسیار
e. use ful	بسیار سودمند
heart break	اندوه بسیار
bulimy	حرص بسیار
hairline rule	خط بسیار نازک
d. stupid	بسیار کودن
gelid	بسیار سرد
corking	بسیار عالی
meticulosity	دقت بسیار
dirt cheap	بسیار ارزان
squeaky clean	بسیار تمیز
overly	بسیار گرانه
multi-millionaires	بسیار ثروتمند
multi-millionaires	بسیار پولدار
multi-millionaire	بسیار ثروتمند
multi-millionaire	بسیار پولدار
low-rise	نه بسیار بلند
high-pitched	بسیار شیبدار
death traps	بسیار خطرناک
death trap	بسیار خطرناک
all-powerful	بسیار نیرومند
ad nauseam	بسیار زننده
v.l.f.	بسامد بسیار کم
ultramodern	بسیار تازه
the d. is in him	بسیار شروراست
thank you very much	بسیار ممنونم
wedded	بسیار علاقمند
cloying	بسیار احساساتی
clued-up	بسیار مطلع
too expensive <adj.>	بسیار گران
overpriced <adj.>	بسیار گران
be unable to say boo to a goose	بسیار ترسو
well-to-do <idiom>	بسیار ثروتمند
all right <idiom>	بسیار خوب
elongated	بسیار بلندولاغر
daylights	بسیار ترسناک
supersubtlety	زرنگی بسیار
superheat	بسیار گرم
superfine	بسیار فریف
polygonal	بسیار گوشه
polychromic	بسیار رنگ
polychromatic	بسیار رنگ
pointdovice	بسیار درست
point device	بسیار درست
pleophagous	بسیار خوار
pianissimo	بسیار اهسته
perfervid	بسیار باحرارت
peracute	بسیار سخت
peracute	بسیار حاد
overripe	بسیار رسیده
overrefinement	تصفیه بسیار
oliguresis	پیشاب بسیار کم
ogygian	بسیار کهنه
of great importance	بسیار مهم
multocular	بسیار چشم
polygonal	بسیار پهلو
polygram	شکل بسیار خط
polyhistor	بسیار دانی
supereminent	بسیار بلند
sizzler	بسیار گرم
punctuality	دقت بسیار
primordiality	قدمت بسیار
prepotent	بسیار توانا
prepotency	نفوذ بسیار
precisionist	بسیار دقیق
precipitancy	تعجیل بسیار
precipitance	تعجیل بسیار
polystome	جانور بسیار
polystomatous	جانور بسیار
polysemous	بسیار معنی
polysemia	بسیار معنایی
polyphonous	بسیار صدا
polyphagous	بسیار غذا
polyhistor	دانش بسیار
multivincular	بسیار پیوند
fined	بسیار اماده
finest	بسیار اماده
wary	بسیار محتاط
overweening	بسیار مغرور
terrible	بسیار بد سهمناک
heartbreak	اندوه بسیار
tinier	بسیار کوچک
tiniest	بسیار کوچک
manifold	بسیار زیاد
primes	بسیار مهم
polygraphs	بسیار نویس
primordial	بسیار کهن
chasm	فرق بسیار
regiment	گروه بسیار
regiments	گروه بسیار