Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
renderer
ارائه دهنده
Search result with all words
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
Other Matches
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
displayed
ارائه
presentment
ارائه
g display
ارائه جی
displaying
ارائه
j display
ارائه جی
j scan
ارائه جی
adductor
ارائه
l scan
ارائه ال
l display
ارائه ال
k scan
ارائه کی
k display
ارائه کی
displays
ارائه
display
ارائه
m display
ارائه ام
exposal
ارائه
p scan
ارائه پی
exposures
ارائه
exposure
ارائه
n scan
ارائه ان
ppi scan
ارائه پی پی ای
productions
ارائه
n display
ارائه ان
f display
ارائه اف
f scan
ارائه اف
m scan
ارائه ام
production
ارائه
p display
ارائه پی
g scan
ارائه جی
c scan
ارائه سی
presentation
ارائه
presentations
ارائه
shew
ارائه
d display
ارائه دی
representation
ارائه
representations
ارائه
c display
ارائه سی
d scan
ارائه دی
exhibitions
ارائه
b scan
ارائه ب
h display
ارائه اچ
range bearing display
ارائه بی
h scan
ارائه اچ
offering
ارائه
exhibition
ارائه
b display
ارائه ب
present
ارائه دادن
tendering
ارائه دادن
tenderest
ارائه دادن
tendered
ارائه دادن
produce
ارائه دادن
tender
ارائه دادن
bring forward
ارائه دادن
presents
ارائه دادن
presented
ارائه دادن
produces
ارائه دادن
produced
ارائه دادن
renderable
قابل ارائه
production
ارائه ساخت
showings
ارائه اشکارسازی
productions
ارائه ساخت
presentability
قابلیت ارائه
profert
ارائه سند
put in
ارائه دادن
showing
ارائه اشکارسازی
presenting
ارائه دادن
offers
پیشکش ارائه
offered
پیشکش ارائه
knuckle under
<idiom>
ارائه دادن
shows
ارائه نمایش
showed
ارائه نمایش
show
ارائه نمایش
presentation
ارائه عرضه
give
ارائه دادن
gives
ارائه دادن
giving
ارائه دادن
presentations
ارائه عرضه
offer
پیشکش ارائه
hold forth
ارائه دادن
represents
ارائه کردن
represented
ارائه کردن
represent
ارائه کردن
misrepresentation
بد ارائه نمودن
misrepresentation
بد ارائه دادن
forthcoming
اماده ارائه دادن
to produce testimony
مدرک ارائه دادن
putting
ارائه یا توضیح دادن
put
ارائه یا توضیح دادن
documentation
ارائه اسناد یا مدارک
devil's advocate
<idiom>
[ارائه استدلال مخالف]
producing
اقامه ارائه کردن
submitted
ارائه دادن پیشنهادکردن
submitting
ارائه دادن پیشنهادکردن
probational
ارائه مدرک ودلیل
lead proof
ارائه دلیل کردن
probation
ارائه مدرک ودلیل
submits
ارائه دادن پیشنهادکردن
submit
ارائه دادن پیشنهادکردن
puts
ارائه یا توضیح دادن
presenting bank
بانک ارائه کننده
propounds
پیشنهاد کردن ارائه دادن
allege
دلیل اوردن ارائه دادن
exhibit
ارائه دادن ابراز کردن
propounding
پیشنهاد کردن ارائه دادن
propound
پیشنهاد کردن ارائه دادن
imageing model
روش یا مدل ارائه تصاویر
contract for supply
قرارداد جهت ارائه کالا
alleges
دلیل اوردن ارائه دادن
alleging
دلیل اوردن ارائه دادن
porrect
منبسط کردن ارائه دادن
propone
پیشنهاد کردن ارائه دادن
exhibiting
ارائه دادن ابراز کردن
exhibits
ارائه دادن ابراز کردن
exhibited
ارائه دادن ابراز کردن
forthcomming
اماده برای ارائه کردن
renders
ارائه دادن ترجمه کردن
rendered
ارائه دادن ترجمه کردن
to put in
منصوب کردن ارائه دادن
render
ارائه دادن ترجمه کردن
forthcoming
<adj.>
آماده به ارائه
[نزدیک به تحقق]
submitted
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produce
اقامه کردن ارائه دادن سند
submitting
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submits
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produces
اقامه کردن ارائه دادن سند
produced
اقامه کردن ارائه دادن سند
subsequent filing
[application, documents]
ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
Application may be filed by ...
مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
submit
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
money player
ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
put
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
puts
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
putting
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
To submit something to someone.
چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
We would appreciate it if you could provide us with some information about ...
ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید.
project
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projects
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
sidekick
تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekicks
تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
society of certified processors
سازمانی که علائق و خواستههای متخصصین تایید شده کامپیوتر را ارائه میدهد
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
scopolamine
ی که با تزریق این ماده وامثال ان گرفته شده باشدقابل ارائه به دادگاه نیست
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
proof of debt
سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
word perfect
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
how about
<idiom>
برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
word-perfect
یک کلمه پرداز سریع که درچندین نسخه ارائه شده و به کامپیوتر مورد نظر بستگی دارد
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
authentication
به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
prompt
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
prompts
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
telpak
سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
prompted
کاراکتر یا پیامی که توسط کامپیوتر ارائه میشود تامشخص کند که اماده پذیرفتن ورودی صفحه کلید است اعلان
sight bill
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
buffered computer
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
restatement of the law
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
presentment
ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
editing run
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
innovation theory
ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
trimestr
رخ دهنده
shover
هل دهنده
pusher
هل دهنده
joggers
هل دهنده
irriguous
اب دهنده
giver
دهنده
transferor
دهنده
donor
دهنده
donar
دهنده
donors
دهنده
jogger
هل دهنده
pushers
هل دهنده
available cash
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
adducible
قابل اضهار قابل ارائه
presentable
قابل معرفی قابل ارائه
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
liquidity preference theory
براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
gagger
فریب دهنده
adjurer
سوگند دهنده
briber
رشوه دهنده
continuative
ادامه دهنده
deliverer
تحویل دهنده
consultee
مشورت دهنده
adapter
تطبیق دهنده
connector
اتصال دهنده
bulbiferous
پیاز دهنده
conjunctive
ربط دهنده
adjurer
قسم دهنده
baiter
طعمه دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com