English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
divided landing gear ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
Other Matches
pants پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
anti spin سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
oleo محور ضربه گیر ارابه فرود
landing gear ارابه فرود
undercarriage ارابه فرود
under carriage ارابه فرود
undercarriages ارابه فرود
ground loop تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
retraction lock وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
nose gear قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
abscissa محور افقی
x axis محور افقی مختصات یا محورطولها
There is nothing to worry about. دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
There's no reason for concern. دلیلی برای نگرانی وجود ندارد.
Such a thing does not exist at all . چنین چیزی اصلا" وجود ندارد
There is no such number. همچنین شماره تلفنی وجود ندارد.
twists دوران حول محور افقی پیچش
x axis محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
twisting دوران حول محور افقی پیچش
twist دوران حول محور افقی پیچش
There are not many amusements in this town. دراین شهر تفریحات زیادی وجود ندارد
There is no reason to do something دلیلی وجود ندارد که کاری انجام شود.
There's no danger of that happening again. خطری وجود ندارد که آن دوباره اتفاق بیافته.
resident ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
residents ما در حافظه بار کردن ندارد وجود دارد
horizontal stabilizer مکان افقی ثابت
There is no pleasure without pain . <proverb> هیچ کامیابى و لذتى بدون درد ورنج وجود ندارد .
tipping در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
It is all over between them . They are thru with each other . بین آنها چیزی باقی نمانده ( را بطه یا تماسی وجود ندارد )
natural rate hypothesis هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
resident داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
residents داده نوشتار که همیشه در چاپگر یا وسیلهای که نیاز به بار کردن ندارد وجود دارد
non tilting mixer بتن ساز دواری که مخزن ان دارای دو سوراخ میباشد وحول محور افقی می چرخد
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
frees پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freeing پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freed پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
control surface angle زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
canards رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canard رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
carpet loom دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
fixed pivot محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
presumption hominis قرینه ضعیفه که به فرض وجود ان طرف مجبور به ابراز ادله معارض نیست چون این قرینه به تنهایی ولو با نبودن دلیل معارض قدرت اثباتی ندارد
cyclic redundancy check بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای
ease turn سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary landing فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
countershaft محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
rug names اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
leveled تراز سطح افقی افقی کردن
planing افقی سطح افق افقی کردن
levelled تراز سطح افقی افقی کردن
level تراز سطح افقی افقی کردن
planes افقی سطح افق افقی کردن
levels تراز سطح افقی افقی کردن
planed افقی سطح افق افقی کردن
plane افقی سطح افق افقی کردن
wheelbase فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbases فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless. معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
He that blows in the dust fills his eyes. <proverb> کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
nose up چرخش حول محور عرضی وخارج شدن محور طولی ازوضعیت تراز بطرف اوج
sliding wedge گاوه افقی یاکولاس افقی
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
he is second to none دومی ندارد بالادست ندارد
cyclic چرخهای
cyclic process فرایند چرخهای
cyclonic rain باران چرخهای
clock work چرخهای ساعت
cyclic code رمز چرخهای
cyclic check مقابله چرخهای
cyclic permutation جایگشت چرخهای
cyclic shift تغییر مکان چرخهای
front wheel suspension تعلیق چرخهای جلو
front wheel drive محرک چرخهای جلو
control surface کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
gear مجموع چرخهای دنده دار
clockwork چرخهای ساعت منظم وخودکار
geared مجموع چرخهای دنده دار
gears مجموع چرخهای دنده دار
front wheel suspension اویزش چرخهای جلوی اتومبیل
nosing باری که چرخهای لوکوموتیومتحمل می شوند
Where are the luggage trolleys? چرخهای دستی حمل بار کجاست؟
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
static test ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital سپرده ثابت اموال ثابت یکان
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
staging light چراغی که به راننده علامت میدهد که چرخهای اتومبیل درست روی خط قرار دارند
tandem roller نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
cassette کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
cassettes کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند.
dumptor کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
standing order دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing orders دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
chariots ارابه
wagonŠetc ارابه
cars ارابه
car ارابه
chariot ارابه
carted ارابه
quadriga ارابه
carts ارابه
sloop با ارابه
carting ارابه
cart ارابه
caisson ارابه ارتشی
car ارابه جنگی
car man ارابه ران
cars ارابه جنگی
handcart ارابه دستی
cart crossing گذرگاه ارابه
chariots ارابه جنگی
pushcarts ارابه دستی
carriageway راه ارابه رو
handcarts ارابه دستی
carriageways راه ارابه رو
pushcart ارابه دستی
charioteer ارابه ران
wagon ارابه بارکش
hand cart ارابه دستی
charioteers ارابه ران
wagons ارابه بارکش
waggons ارابه بارکش
tram car ارابه پس بند
chariot ارابه جنگی
water car ارابه اب فروشان
mail cart ارابه پستی
auriga ارابه ران
aurigae ارابه ران
water car ارابه اب پاش
waggon ارابه بارکش
tumbrel or bril ارابه کودبر
go devil ارابه دستی
caisson ارابه دوچرخه
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
alpha aurigae الفا- ارابه ران
sulky نوعی ارابه سنک
catch driver راننده اجیر ارابه
harness racing ارابه رانی تک اسبه
harness race مسابقه ارابه رانی
wain ارابه سنگین و بزرگ
troika ارابه یا درشکه سه اسبه
drives رانندگی ارابه مسابقهای
dual carriageway راه ارابه رو دو خطی
dual carriageways راه ارابه رو دو خطی
drive رانندگی ارابه مسابقهای
conditional race مسابقه مشروط با ارابه
roadway راه ارابه رو شوسه
capella الفا- ارابه ران
roadways راه ارابه رو شوسه
joltwagon گاری یا ارابه پرتکان
sampled مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
matinee مسابقه ارابه رانی در روز
sloop ارابه مخصوص حمل الوار
harness horse اسب مخصوص ارابه رانی
provisional driver راننده تازه کار ارابه
matinees مسابقه ارابه رانی در روز
matinTes مسابقه ارابه رانی در روز
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
hackery ارابه هندی که کاونربرای راندن ان بکارمیبرند
kite track مسیر ارابه رانی به شکل گلابی
cicycle ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
truck trailer ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
silks ژاکت و کلاه مخصوص سوارکار یا ارابه ران
tumbrel or bril ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
standing ثابت دستورالعمل ثابت
dilly وسائط نقلیه مختلف از قبیل ارابه و کامیون و غیره
gaiting strap تسمه مخصوص ارابه برای جلوگیری از انحراف اسب
travois ارابه یا وسیله نقلیه قدیمی سرخ پوستان امریکا
set down معلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
abseiling فرود
abseiled فرود
downstream فرود اب
landings فرود
abseil فرود
landing فرود
abseils فرود
drops فرود
land فرود
drop فرود
dropped فرود
dropping فرود
tailwater فرود اب
splashdown آب فرود
splashdowns آب فرود
line of fall خط فرود
hobbling وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbles وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com