English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
grangerism ارایش کتابی باموادچاپی یاعکس هایی که ازکتابهای دیگرببرند
Other Matches
rose window پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
book og kings سفرملوک :نام یکی ازکتابهای عتیق
picturesqueness شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
grangerite کسیکه موادچاپی وعکس ازکتابهای دیگربریده درکتاب تالیفی خودگذا
lisps یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisp یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisped یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
lisping یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که اصولا" برای پردازش داده هایی است که شامل لیست هایی می باشند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
vignetting سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
literary کتابی
scribal کتابی
literay کتابی
bookish کتابی
bookman کتابی
by the book کتابی
the a of a book خوانندگان کتابی
book learning علم کتابی
carpenter stopper خفت کتابی
edition [ed.] [of a book] چاپ [کتابی]
edition [ed.] [of a book] ویرایش [کتابی]
credenza قفسه یا جا کتابی
Duch arch قوس کتابی
To bind a book. کتابی را جلد کردن
book move حرکت کتابی شطرنج
needle book سوزن دان کتابی
purview of a book انچه کتابی فرامیگیرد
delectus کتابی که پارههای برگزیده
to inset a sheet in a book برگی را در کتابی گذاشتن
flex x خرج انفجار کتابی
bookplayer شطرنج باز کتابی
when reading a book در حال خواندن کتابی
to license a book اجازه چاپ کتابی را دادن
to wade through a book بکندی وزحمت کتابی راخواندن
i had never seen such a book من هرگز چنین کتابی ندیده ام
versions کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
version کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
book draw تساوی کتابی یا تئوریک شطرنج
the forthcoming book کتابی که به زودی به فروشگاه می آید
he presented me with a book کتابی بمن پیشکشی کرد
he presented abook to me کتابی بمن پیشکشی کرد
with out book برون سند کتابی ازبر
interpolator کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
pedantry or pedantism پیروی ازعلم کتابی یا قواعد نظری
to put any one through a book کسیرا وادار بخواندن کتابی کردن
scissors and paste تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
interleaf برگ سفید که لای برگهای کتابی بگذارند
interleave برگ سفید لای صفحات کتابی گذاشتن
booklore علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
rubricator کسیکه عنوانهای کتابی رابخط قرمز مینویسد
sexto کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
to read a book کتابی را دوباره وسه باره خواندن یامرورکردن
accession number نمره مسلسل کتابی که به کتب کتابخانه افزوده میشود
to prefix a chapter to a book فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
what not قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
White Papers کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
A to Z کتابی حاوی اطلاعات مربوط به نقشه راههای یک شهر یا ناحیه مشخص
White Paper کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
glossarist کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
twelvemo کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
toilette ارایش
mustering ارایش صف
ornamentation ارایش
toilet ارایش
toilets ارایش
coiffures ارایش مو
parergon ارایش
fleuron ارایش گل
flower piece ارایش گل
mounting ارایش
head-dresses ارایش سر
headdress ارایش سر
garnishment ارایش
headdresses ارایش سر
head piece ارایش
inflorescence ارایش
inornate بی ارایش
head tire ارایش مو
formation ارایش
mountings ارایش
attire ارایش
decor ارایش
make up ارایش
hairdressing ارایش مو
isotatic تک ارایش
habiliment ارایش
toiletry ارایش
syndiotactic هم ارایش
layouts ارایش
grooming ارایش
compositions ارایش
composition ارایش
finery ارایش
attack pattern ارایش تک
arramgement ارایش
atactic بی ارایش
arrangment ارایش
dressing ارایش
dressings ارایش
layout ارایش
mustered ارایش صف
embellishments ارایش
embellishment ارایش
arrangement ارایش
arrangements ارایش
scissoring ارایش
musters ارایش صف
muster ارایش صف
adorning ارایش
coiffure ارایش مو
epitomist شخصی که کتابی را خلاصه کند خلاصه نویس
decorations ارایش کردن
deploys ارایش گرفتن
disembellish بی ارایش کردن
diamond formation ارایش لوزی
decorations ارایش تزیین
embellish ارایش کردن
fluting ارایش شیاری
arborization ارایش درختی
fronton ارایش سنتوری
floridly با ارایش زیاد
electron configuration ارایش الکترونی
ament ارایش نگینی
deployment ارایش قشون
figs ارایش صف ارایی
fig ارایش صف ارایی
anthotaxy گفتار در ارایش گل
deeorative ارایش بخش
embellished ارایش کردن
decker ارایش دهنده
cosmetics فن ارایش وتزئین
garnished ارایش دادن
cosmetics وسیله ارایش
garnishes ارایش دادن
cosmetic فن ارایش وتزئین
atactic polymer بسپار بی ارایش
cosmetic وسیله ارایش
beautified ارایش دادن
beautifies ارایش دادن
beautify ارایش دادن
beautifying ارایش دادن
combat formation ارایش رزمی
clip art هنر ارایش
cinqfoil ارایش پنجهای
decorate ارایش دادن
decoration ارایش کردن
decoration ارایش تزیین
embellishes ارایش کردن
embellishing ارایش کردن
deploy ارایش گرفتن
deploying ارایش گرفتن
atomic configuration ارایش اتمی
cosmetology ارایش زنانه
basketlike arrangemment ارایش سبدی
decorating ارایش دادن
manicure ارایش کردن
manicured ارایش کردن
manicures ارایش کردن
manicuring ارایش کردن
garnish ارایش دادن
decorates ارایش دادن
ornament اراستن ارایش
wedge formation ارایش مثلث
randomization ارایش تصادفی
preparation تهیه و ارایش
purfle ارایش دادن
plume ارایش دادن
plumes ارایش دادن
polychasium ارایش خوشهای
phyllotaxis ارایش برگی
panicle ارایش خوشهای
panicle ارایش افشان
ornamentally برای ارایش
pin money هزینه ارایش زن
formation ارایش جنگی
attire ارایش کردن
arrays ارایش ارایه
array ارایش ارایه
verticillation ارایش حلقوی
umbel ارایش چتری
configuration ارایش فضایی
configurations ارایش فضایی
to set off ارایش دادن
clipboard تخته ارایش
clipboards تخته ارایش
tactical formation ارایش تاکتیکی
syndiotactic polymer بسپار هم ارایش
preparations تهیه و ارایش
stack the defence ارایش دفاعی
spadix ارایش غلاقی
rearrangment باز ارایش
mass formation ارایش توده
dressing tables میز ارایش
dressing table میز ارایش
head-dresses پوشاک سر ارایش مو
headdress پوشاک سر ارایش مو
dresser میز ارایش
headdresses پوشاک سر ارایش مو
head dress لچک ارایش سر یا مو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com