English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 301 (3 milliseconds)
English Persian
bond ارتباط چسب
Search result with all words
database شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
databases شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
answer حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answer مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answered مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answers مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
dialogue ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
dialogues ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
link برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
link ارتباط
connection ارتباط
connexions ارتباط
logical مجموعه پروتکل IBM که امکان ارتباط در شبکه SNA فراهم میکند. W,W,LU حاوی کنترل بخش هستند
language سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
languages سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
interlock بهم ارتباط داشتن
interlocked بهم ارتباط داشتن
interlocking بهم ارتباط داشتن
interlocks بهم ارتباط داشتن
central ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
map شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
maps شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
circuit مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuit ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
circuits مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuits ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
background فعالیت ارتباط دادهای
backgrounds فعالیت ارتباط دادهای
connect ارتباط رخها
connect هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
connects ارتباط رخها
connects هزینه در واحد دقیقه برای ارتباط داشتن با کامپیوتر راه دور
wire ارتباط باسیم
wires ارتباط باسیم
talk صحبت کردن یا ارتباط برقرار کردن
talked صحبت کردن یا ارتباط برقرار کردن
talks صحبت کردن یا ارتباط برقرار کردن
relation ارتباط
communications ارتباط و مخابرات
contact ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacting ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacting یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacts یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
correspondence ارتباط
correspondences ارتباط
remote روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remoter روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remotest روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
cipher مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
ciphers مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
cyphers مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
relevant آنچه ارتباط مهمی دارد
incommunicado بدون وسایل ارتباط
suite مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
suites مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
relevance ربط ارتباط
relevance 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
squawk مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawks مخابره داخلی ارتباط داخلی
inaccessible ارتباط ناپذیر
coherent دارای ارتباط یا نتیجه منطقی
association پیوند ارتباط
associations پیوند ارتباط
dealing مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
compile برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiling برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
group کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
groups کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
telecommunications ارتباط از دور
telecommunications ارتباط تلگرافی
supervisory ترکیب کدهای کنترلی که در شبکه ارتباط دادهای یک تابع کنترلی ایجاد می کنند
docking ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
juxtaposition ارتباط اجباری
communication ارتباط
communication ارتباط و مخابرات
communication مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
communication سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
DC روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
liaison ارتباط
liaisons ارتباط
rapport ارتباط
communicating ارتباط
tie in ارتباط دادن
tie in وسیله ارتباط
tie-in ارتباط دادن
tie-in وسیله ارتباط
tie-ins ارتباط دادن
tie-ins وسیله ارتباط
Other Matches
teleconferencing ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر
data link ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
cut out وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
correspondency ارتباط
correlation ارتباط
relationships ارتباط
ligature خط ارتباط
intercommunication ارتباط
hookup ارتباط
enchainment ارتباط
coherency ارتباط
concernment ارتباط
relationship ارتباط
coherence ارتباط
background communication ارتباط پس زمینه
communicability قابلیت ارتباط
communicability ارتباط پذیری
communicable قابل ارتباط
communication network شبکه ارتباط
communicates ارتباط گرفتن
communication theory نظریه ارتباط
intercoms ارتباط داخلی
telecommunication ارتباط دوربرد
attachment plug دوشاخه ارتباط
data communication ارتباط داده ها
correlation ارتباط داشتن
inaccessibility ارتباط ناپذیری
communicate ارتباط گرفتن
communicated ارتباط گرفتن
intercom ارتباط داخلی
agency of communications منبع ارتباط
log out قطع ارتباط
arithmetic relation ارتباط محاسباتی
association coefficient ضریب ارتباط
asynchronous commuinication ارتباط ناهمزمان
connexion ارتباط اتصال
conversational interaction ارتباط محاورهای
subcontrariety ارتباط قیاسی
signal communications ارتباط و مخابرات
selective signalling ارتباط مخصوص
relevancy ربط ارتباط
relational ارتباط شرح
put through ارتباط پیداکردن
one sided communication ارتباط یکسویه
mitwelt ارتباط با همنوع
synchronous communication ارتباط همزمان
telephone communication ارتباط تلفنی
wire communication ارتباط با سیم
visual communication ارتباط بصری
trunk line cable کابل ارتباط
mass communication ارتباط جمعی
logout قطع ارتباط
extraneity عدم ارتباط
disjointedness عدم ارتباط
disconnection قطع ارتباط
disconnectedly بدون ارتباط
disaffiliation عدم ارتباط
direct relationship ارتباط مستقیم
data communication ارتباط دادهای
cryptocommunication ارتباط رمز
extraneousness عدم ارتباط
intercommunication ارتباط داخلی
login قطع ارتباط
logging off قطع ارتباط
logging in برقراری ارتباط
log on برقراری ارتباط
log off قطع ارتباط
log in برقراری ارتباط
inverse relationship ارتباط معکوس
intercommunion ارتباط مشترک
correlation ارتباط همبسته کردن
linkages اتصال وسیله ارتباط
mass media وسایل ارتباط جمعی
cryptocommunication ارتباط ومخابرات رمزی
combat liaison ربط و ارتباط رزمی
disrelation عدم ارتباط بی ارتباطی
inconsequence فقدان ارتباط منطقی
communication network شبکه ارتباط و مخابرات
landing signal officer افسر ارتباط فرود
telepathy ارتباط افکار با یکدیگر
piezoelectric ارتباط در بعضی موادکریستالی
liaising ارتباط پیدا کردن
communicate ارتباط برقرار کردن
linkage اتصال وسیله ارتباط
disconnect قط ع ارتباط بین دو وسیله
liaises ارتباط پیدا کردن
liaised ارتباط پیدا کردن
disconnecting قط ع ارتباط بین دو وسیله
liaise ارتباط پیدا کردن
tele communication ارتباط دور برد
disconnects قط ع ارتباط بین دو وسیله
pecking order <idiom> راه ارتباط بایکدیگر
primary خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
interactive که ارتباط بین کاربر و کامپیوتر
wigway ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
logging-on برقراری ارتباط [رایانه شناسی]
intercommunication system ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
electronic security رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
equipotential bonding conductor connection ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
extrajudicial بدون ارتباط به موضوع دعوی
communicated مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
synesis ارتباط مفاهیم ربط معانی
communicate مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
wigwag ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
communicates مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
journals گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
twin sideband ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
journal گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
dialog ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
control line ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
communication deception گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
boat train [خط ] قطار با ارتباط به کشتی [برای سفر]
tropospheric scatter سیستم ارتباط چند چانله تروپوسفری
open system interconnection reference مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
pull up اتصال یا برقراری ارتباط با یک سطح ولتاژ
continuity مسیر ارتباط واضح بین دو نقط ه
intercoms سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercom سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
scheduled circuits خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای
telecommuting ارتباط برقرار کردن راه دور
datacom امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
dte وسیلهای که از آن مسیر ارتباط آغاز یا به آن ختم میشود
combined communication board هیئت برقرار کننده ارتباط درستادهای مرکب
combat liaison حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
signing on فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
decouple جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم
interactive ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف
cyberspace دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
intercommunication system سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
LLC EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح ارتباط داده
HMI امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
fcc شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
HMI's امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
X series تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
adapter کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
human computer امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
transmission ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
null مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
modem مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
transmissions ارتباط فیزیکی بین در نقط ه که امکان ارسال داده را فراهم میکند.
bit mapped screen pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
logs برقراری ارتباط و شروع به استفاده از وسیله راه دور مثل سرور شبکه
cable rigging tension chart جدولی که ارتباط بین تنش کابل کنترل و درجه حرارت رانشان میدهد
AFP پروتکل ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در یک شبکه کامپیوترهای Macintosh Apple
telephony سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد.
log برقراری ارتباط و شروع به استفاده از وسیله راه دور مثل سرور شبکه
lu مجموعه پروتکلهای IBM که امکان ارتباط روی شبکه SNA را فراهم میکند. LU
X. استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند
pl/i یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای ارتباط باکامپیوترها طراحی شده است
menu display روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
Pidgin English <idiom> انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم.
nonaligned که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
modem کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
user نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود
users نرم افزار یا سخت افزاری که برای این طراحی شده اند که ارتباط با ماشین ساده تر شود
journals رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
journal رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
AppleTalk پروتکل هایی که برای ارتباط بین ایستگاههای کاری و سرورها در کامپیوترهای شبکه Macintosh Apple استفاده می شوند
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
sna روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
eia استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود
apple desktop bus باسهای سریال در کامپیوترهای Macintosh Apple که به وسایل با سرعت پایین مثل صفحه کلید و mouse اجازه ارتباط با پردازنده را می دهند
contentions وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
contention وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
connectivity توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
man machine interface سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
compromising emanation پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
inductive coordination توافق بین تولیدکننده توان الکتریکی و تولیدکننده ارتباط به روش کاهش واسط های اجباری
conferencing اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
lu LU و LU کنترل بخشها را به عهده دارند. LU ارتباط بین وسایل و LU را تامین میکند و پروتکل peer-to-peer است
multidrop circuit شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها
radio data link ارتباط کامپیوتری با بی سیم ارسال اطلاعات با بی سیم
command axis محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
engels law ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
MMI سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
systems network architecture روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
track telling ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
PIA مداری که به کامپیوتر امکان ارتباط با وسیله جانبی میدهد با تامین پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن در رسانه
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
axis of signal communication محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
communicated مخابره کردن ارتباط حاصل کردن
communicate مخابره کردن ارتباط حاصل کردن
communicates مخابره کردن ارتباط حاصل کردن
secure sockets layer پروتکل ارسالی رمزگذاری شده طراحی شده توسط Netscape که ارتباط امن بین جستجوگر و وب سرور روی اینترنت برقرار میکند
object oriented روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
bionics مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
bus network سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
bit map ارایهای از بیت ها که وضعیت خاموش یا روشن بودن انها در ارتباط با ارایهای از چیزهای دیگر است نقشه بیت
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
APPC پروتکلهای IBM که امکان ارتباط peer-to-peer بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA را میدهد که به پروتکلهای LU هم معروف است
Winsock امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
differential ailerons ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
fasts وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com