English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
density attitude ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
Other Matches
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
asynchronous 2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
shadow factor ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
din سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
CD audio استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
CD DA استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
T carrier استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
ethernet مربوط به استاندارد jeee که بیان کننده روش ارسال سیگنال و پروتکلهای شبکه محلی است
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
ieee سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extend گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
PHIGS برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
densities غلظت
consistence غلظت
density غلظت
consistent غلظت
compactness غلظت
consistency غلظت
thickness غلظت
concentrations غلظت
inspissation غلظت
concentration غلظت
program loans قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
inference روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
bioclimatic مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
molecular concentration غلظت مولکولی
murkiness غلظت افسردگی
volumeter غلظت سنج
consistency درجه غلظت
formal concentration غلظت فرمال
ion concentration غلظت یون
aerometer غلظت سنج
heaviness افسردگی غلظت
humidity غلظت رطوبت
air density غلظت هوا
piezometer غلظت سنج
chlorinity غلظت اب دریا
current density غلظت جریان
densimeter غلظت سنج
densitometer غلظت سنج اب
electronic concentration غلظت الکترون
concentration gradient گرادیان غلظت
electron concentration غلظت الکترون
concentration gradient شیب غلظت
condensation غلظت انقباض
concentration غلظت [شیمی]
consistence درجه غلظت
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
halocline منطقه خلاء غلظت
cloud cover غلظت ابر اتمی
cloud amount غلظت ابر اتمی
aerometry سنجش غلظت هوا
maximum allowable concentration حداکثر غلظت مجاز
automatic mixture control کنترل غلظت اتوماتیک
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
equimolal دارای غلظت ملکولی مساوی
gravimetry اندازه گیری وزن یا غلظت
activation detector دستگاه تعیین غلظت نوترون
supervisory مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
stenohaline زیست کننده در اب شور به غلظت بخصوصی
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
relative که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustic مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustical مربوط به صدا مربوط به سامعه
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
xenial مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
pH علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
mean sea level ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
civil appropriation اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
concentration تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
concentration cell corrosion نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
concentrations تمرکز اتش تمرکز غلظت مواد شیمیایی موجود در هوا بازداشتگاه اسرا
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
altitude ارتفاع
low-rise کم ارتفاع
low level در ارتفاع کم
line height ارتفاع خط
contour lines خط هم ارتفاع
altitudes ارتفاع
sawed off کم ارتفاع
depth ارتفاع
elevation ارتفاع
heights ارتفاع
height ارتفاع
depths ارتفاع
attack altitude ارتفاع تک
x height ارتفاع x
low کم ارتفاع کم
apothem ارتفاع
apparent celestiallatitude ارتفاع
elevations ارتفاع
leveled سطح ارتفاع
level سطح ارتفاع
altimeters ارتفاع سنج
levelled سطح ارتفاع
low altitude ارتفاع پایین
safe altitude ارتفاع امن
levels سطح ارتفاع
suction lift ارتفاع مکش
altimeter ارتفاع یاب
superelevation ارتفاع زیاد
altimeter ارتفاع سنج
hauteur ارتفاع غرور
jump altitude ارتفاع پرش
flypasts پرواز در ارتفاع کم
flypast پرواز در ارتفاع کم
optimum height ارتفاع مطلوب
optimum height حداکثر ارتفاع
pressure head ارتفاع فشار
altitudes ارتفاع هواپیما
high jump پرش ارتفاع
headroom ارتفاع ساختمان
observed altitude ارتفاع حقیقی
ceilings ارتفاع ابر
ceiling ارتفاع ابر
net head ارتفاع موثر
altitude ارتفاع هواپیما
studding ارتفاع اتاق
head ارتفاع فشاری
take a sight ارتفاع گرفتن
flybys پرواز در ارتفاع کم
total suction head ارتفاع کل مکشی
low cloud ابرهای کم ارتفاع
flyby پرواز در ارتفاع کم
percolation head ارتفاع نفوذ
levelling ارتفاع یابی
humble بدون ارتفاع
quadrat ارتفاع سنج
barometer ارتفاع سنج
barometers ارتفاع سنج
humblest بدون ارتفاع
rises ارتفاع پله
height of site ارتفاع پایگاه
height clearance ارتفاع مجاز
bombing height ارتفاع بمباران
flange depth ارتفاع لبه
height overall ارتفاع ساختمان
altitude sickness ناخوشی ارتفاع
cam throw ارتفاع بادامک
cam throw ارتفاع منحنی
computed altitude ارتفاع محسوب
discharge head ارتفاع تخلیه
elevator gear گردونه در ارتفاع
height adjustment میزان ارتفاع
height of rise ارتفاع برجستگی
rise ارتفاع پله
height of burst ارتفاع ترکش
hight of burst ارتفاع ترکش
head pressure ارتفاع فشاری
astro altitude ارتفاع نجومی
height of centers ارتفاع مرکز
bankful ارتفاع لبریزی
height of eye ارتفاع راصد
height of fill ارتفاع خاکریز
barometric ارتفاع سنجی
height of rise ارتفاع ابگیر
critical altitude ارتفاع بحرانی
height of site ارتفاع ایستگاه
high altitude از ارتفاع زیاد
riser ارتفاع پله
hypsometer ارتفاع سنج
hypsometer ارتفاع پیما
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com