English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
external reference ارجاع خارجی
external reperence ارجاع خارجی
Other Matches
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
referral ارجاع
referrals ارجاع
cell reference ارجاع سل
references ارجاع
reference ارجاع
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
cross-reference ارجاع متقابل
call by reference فراخوانی با ارجاع
cross-references ارجاع متقابل
relative cell reference ارجاع سل رابطهای
duty assignment ارجاع شغل
cross reference ارجاع متقابل
self reference خود ارجاع
circular reference ارجاع چرخشی
backward reference ارجاع به عقب
dereference پس ارجاع کردن
mixed cell refernce ارجاع سل ترکیبی
relegating ارجاع کردن
global reference ارجاع سراسری
relegates ارجاع کردن
relegated ارجاع کردن
relegate ارجاع کردن
forward reference ارجاع به جلو
reference ارجاع امر به داوری
recommitment ارجاع بکمیسیون پارلمانی
cross reference table جدول ارجاع متقابل
references ارجاع امر به داوری
arbitrates به داوری ارجاع کردن
arbitrated به داوری ارجاع کردن
arbitrate به داوری ارجاع کردن
arbitrating به داوری ارجاع کردن
recommittal ارجاع بکمیسیون پارلمانی
recommit دوباره به کیمسیون ارجاع کردن
submission موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
open system interconnection reference مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
cross-reference مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecast ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
cross-references مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecasting ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
cross reference مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecasts ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
references فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
linkage ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkages ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
reference فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
procedendo حکم ارجاع مجدد دعوی از محکم عالی به دادگاه تالی
explicit address آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
referees در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereeing در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
assigns ارجاع کردن تعیین کردن
assigning ارجاع کردن تعیین کردن
assigned ارجاع کردن تعیین کردن
assign ارجاع کردن تعیین کردن
exosphere خارجی
exoteric خارجی
extraneous خارجی
alien خارجی
externals خارجی
extern خارجی
exotic خارجی
international line خط خارجی
exterior خارجی
exteriors خارجی
outer خارجی
foreign خارجی
outboard خارجی
outward خارجی
gringo خارجی
gringos خارجی
abextra خارجی
oversea خارجی
outsider خارجی
extra خارجی
exogenous خارجی
extras خارجی
extra- خارجی
peripheral خارجی
outside خارجی
outsides خارجی
outsiders خارجی
external خارجی
aliens خارجی
externalization خارجی کردن
external storage حافظه خارجی
externalities اثرات خارجی
foreign particle جسم خارجی
landfall بویه خارجی
extrinsic بیرونی خارجی
concrete object عین خارجی
exteroceptive محرک خارجی
landfalls بویه خارجی
external docuhentation مستندات خارجی
impurity اتم خارجی
external delay تاخیر خارجی
foreign exchange تعویض خارجی
external store انباره خارجی
foreign exchange پول خارجی
external label برچسب خارجی
ectoparasite انگل خارجی
imbody صورت خارجی
external transaction معاملات خارجی
foreign exchange ارز خارجی
external thread دنده خارجی
external interrupt وقفه خارجی
external memory حافظه خارجی
external menory حافظه خارجی
external symbol علامت خارجی
external force نیروی خارجی
external variable متغیر خارجی
external operation عملیات خارجی
external cost هزینه خارجی
foreign trade تجارت خارجی
foreign law حقوق خارجی
external load بار خارجی
angle of emergence زاویه خارجی
arris زاویه خارجی
exterior varnish لاک خارجی
external sort جورکردن خارجی
exterior ballistics بالیستیک خارجی
foreign aid کمک خارجی
external security امنیت خارجی
exosphere قسمت خارجی جو
externalities پی امدهای خارجی
foreign bill برات خارجی
foreign currencies پولهای خارجی
foreign deposit سپرده خارجی
exterior varnish جلای خارجی
external reference مرجع خارجی
external armature ارمیچر خارجی
alien enemy دشمن خارجی
foreign trade بازرگانی خارجی
foreign reserves ذخائر خارجی
extrinsic factor عامل خارجی
acrotic بیرونی خارجی
actine قسمت خارجی
foreign policy سیاست خارجی
external control کنترل خارجی
external storage انباره خارجی
external command فرمان خارجی
foreign loan وام خارجی
external pressure فشار خارجی
external combustion احتراق خارجی
external circuit مدار خارجی
external benefits فواید خارجی
adventitious خارجی الحاقی
foreign currency ارز خارجی
apophysis منحنی خارجی
facade نمای خارجی
facades نمای خارجی
fanades نمای خارجی
incarnation صورت خارجی
incarnations صورت خارجی
renvoi تبعیدشخص خارجی
load بار خارجی
loads بار خارجی
slough پوسته خارجی
strangest خارجی غریبه
strange خارجی غریبه
apothesis منحنی خارجی
externalize خارجی کردن
apophyge منحنی خارجی
externalized خارجی کردن
externalizes خارجی کردن
externalizing خارجی کردن
externalises خارجی کردن
facade نمای خارجی
superior planets سیارههای خارجی
superior conjunction مقارنه خارجی
spillover effects اثرات خارجی
externalised خارجی کردن
spillover costs هزینههای خارجی
externalising خارجی کردن
spillover benefits منافع خارجی
overseas trade معاملات خارجی
overseas agent نماینده خارجی
outwork سنگر خارجی
outer fix رمپ خارجی
immission انتشار خارجی
foreign exchange مبادله خارجی
outboard profile نیمرخ خارجی
foreign national ملیت خارجی
negative externalities زیانهای خارجی
inflow of foreign funds ورودسرمایههای خارجی
outer connection اتصال خارجی
load curve خم بار خارجی
outer planets سیارات خارجی
outer wall دیوار خارجی
outness کیفیت خارجی
outward opening دهانه خارجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com