English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (9 milliseconds)
English Persian
mixed cell refernce ارجاع سل ترکیبی
Other Matches
reference ارجاع
referrals ارجاع
cell reference ارجاع سل
referral ارجاع
references ارجاع
relegated ارجاع کردن
dereference پس ارجاع کردن
relegating ارجاع کردن
relative cell reference ارجاع سل رابطهای
self reference خود ارجاع
circular reference ارجاع چرخشی
relegate ارجاع کردن
cross reference ارجاع متقابل
cross-reference ارجاع متقابل
cross-references ارجاع متقابل
backward reference ارجاع به عقب
global reference ارجاع سراسری
forward reference ارجاع به جلو
external reperence ارجاع خارجی
external reference ارجاع خارجی
duty assignment ارجاع شغل
relegates ارجاع کردن
call by reference فراخوانی با ارجاع
arbitrates به داوری ارجاع کردن
recommitment ارجاع بکمیسیون پارلمانی
arbitrating به داوری ارجاع کردن
recommittal ارجاع بکمیسیون پارلمانی
arbitrated به داوری ارجاع کردن
references ارجاع امر به داوری
cross reference table جدول ارجاع متقابل
reference ارجاع امر به داوری
arbitrate به داوری ارجاع کردن
recommit دوباره به کیمسیون ارجاع کردن
submission موضوعی رابه داوری ارجاع کردن
open system interconnection reference مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
typecasting ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
cross-references مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross-reference مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross reference مراجعه ازفهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
typecast ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
typecasts ارجاع کردن نقشهای مشابه به هنرپیشهی بخصوص
trivalency سه ترکیبی
combinatorial ترکیبی
combinative ترکیبی
synthetical ترکیبی
trivalence سه ترکیبی
synthetic ترکیبی
agglutinative ترکیبی
combinational ترکیبی
combinatory ترکیبی
composite casting ترکیبی
ingradient جز جز ترکیبی
synthesic ترکیبی
combination bands نوارهای ترکیبی
mixed glue چسب ترکیبی
parathesis ترکیبی بی تغییر
combination influence عامل ترکیبی
combination tone صوت ترکیبی
mixed strategy استراتژی ترکیبی
affinities میل ترکیبی
combinational circuit مدار ترکیبی
elective affinity میل ترکیبی
composite symbol علامت ترکیبی
composite metal فلز ترکیبی
composite video تصویر ترکیبی
turboramjet ترکیبی از توربوجت و رم جت
syntactical analysis تحلیل ترکیبی
synthetic method روش ترکیبی
semisynthetic نیمه ترکیبی
mixes مخلوط ترکیبی
mix مخلوط ترکیبی
ordinal number عدد ترکیبی
diphthongs صدای ترکیبی
sequential storage انباره ترکیبی
syntax error اشتباه ترکیبی
ingredient جزء ترکیبی
ingredients جزء ترکیبی
affinity میل ترکیبی
diphthong صدای ترکیبی
shapeliness خوش ترکیبی
reference فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
linkages ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
linkage ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
procedendo حکم ارجاع مجدد دعوی از محکم عالی به دادگاه تالی
references فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
hemiterpene ترکیبی بفرمول 8H5C
diatessaron ترکیبی ازچهار دارو
histamine ترکیبی بفرمول 3N9H5C
Borromini capital [نوعی سر ستون ترکیبی]
feasion بمب ترکیبی اتمی
ctd سند حمل ترکیبی
ct حمل و نقل ترکیبی
hydrogen bombs بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bomb بمب ترکیبی اتمی
combined transport حمل و نقل ترکیبی
combined transport document اسناد حمل ترکیبی
chemical affinity میل ترکیبی شیمیایی
compound leverage floor jack اهرم بالابر ترکیبی
multiplex تسهیم مخابره ترکیبی
explicit address آدرسی در دوبخش است . یکی نقط ه ارجاع دیگری جابجایی یا مقدار اندیس
mixed column line graph نمودار ستونی- خطی ترکیبی
mixed column line chart نمودار ستونی- خطی ترکیبی
latten ترکیبی مانند فلز برنج
basophil میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
carbide ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
lattin ترکیبی مانند فلز برنج
ketol ترکیبی مرکب ازالکل و استون
hexahydrate ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
basophile میل ترکیبی شدیدبا موادقلیایی
fiata combined transport bill of lading بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
cob [ترکیبی از خاک رس، ریگ، شن و کاه و آب]
combined transport operator عامل حمل و نقل ترکیبی
contraction parry ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
deoxidize از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
cto عامل حمل ونقل ترکیبی
soft return فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
BPP چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
BPP هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
syntactic طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
syntactical طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
iodoform ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
She has long and shapely legs . ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
protoxide ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
chloramine هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
polyene ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
cannon [ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
silicone ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
to orient compound نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
monad ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
consolute ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
hypotaxis رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
octad جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
fbl lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
distemper ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
dual دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
referees در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereeing در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
referee در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
refereed در CL دعوی یابا تراضی طرفین و یا به نظردادگاه به داور ارجاع میشود و سپس در صورتی که نظرش دادگاه را قانع کندهمان نظر مبنای حکم قرارمیگیرد
opalite ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
large model مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
Composite Order [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
card ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
cards ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
polyamide پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
assigned ارجاع کردن تعیین کردن
assign ارجاع کردن تعیین کردن
assigning ارجاع کردن تعیین کردن
assigns ارجاع کردن تعیین کردن
acid diluent ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
musicom یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
combination device ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
compound weave بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
mixd weave بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
referred ارجاع کردن تسلیم کردن عطف کردن
refer ارجاع کردن تسلیم کردن عطف کردن
refers ارجاع کردن تسلیم کردن عطف کردن
synthetic oils روغنهای مصنوعی روغنهای ترکیبی
synthetic resins صمغهای مصنوعی صمغهای ترکیبی
assignment [of something] [to something] ارجاع [به چیزی] [از چیزی]
assignation [of something] [to something] ارجاع [به چیزی] [از چیزی]
colour دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colours دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
time روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
gold washing شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
Afshan [all-over pattern] طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
elements دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
element دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com