English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English Persian
waddle اردک وارراه رفتن
waddled اردک وارراه رفتن
waddles اردک وارراه رفتن
waddling اردک وارراه رفتن
Other Matches
flump مسخره وارراه رفتن
waddle راه رفتن اردک وار
waddled راه رفتن اردک وار
waddles راه رفتن اردک وار
waddling راه رفتن اردک وار
sashay اردک وار راه رفتن
pickerel اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
duck and drake اردک نر
ducks اردک
ducked اردک
ducks and drakes اردک نر
duckings اردک
duck اردک
drakes اردک نر
drake اردک نر
pike اردک ماهی
goosander اردک ماهیخوار
wildfowl اردک وحشی
quacked صدای اردک
flapper جوجه اردک
duckling جوجه اردک
ducklings بچه اردک
mallard اردک وحشی
mallards اردک وحشی
duckling بچه اردک
ducklings جوجه اردک
quacks صدای اردک
quacking صدای اردک
pintail اردک دم دراز
merganser اردک ماهیخوار
quack صدای اردک
duckings اردک ماده غوطه
ducked اردک ماده غوطه
squawk صدای اردک دراوردن
duck اردک ماده غوطه
ugly duckling <idiom> جوجه اردک زشت
luce اردک ماهی بزرگ
sheldrake اردک وحشی دریایی
ducks اردک ماده غوطه
squawks صدای اردک دراوردن
squawked صدای اردک دراوردن
loggerhead نوعی اردک دریایی
walleye انواع مختلف اردک ماهی
scaup duck اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
walleyed انواع مختلف اردک ماهی
jack salmon اردک ماهی چشم سفید امریکا
Black sheep جوجه اردک زشت [اصطلاح روزمره]
dibber اب خوردن مثل اردک بذر کاری
quack صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
gadwall اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
pochard یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
decoys طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch راه رفتن دولادولاراه رفتن
trotted یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
paraded سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades سان رفتن رژه رفتن محل سان
retracts تو رفتن
retracting تو رفتن
puttered ور رفتن
to go to mess رفتن
to go bang در رفتن
to go back ward پس رفتن
to go backward پس رفتن
going رفتن
go رفتن
to make ones getaway در رفتن
retracted تو رفتن
to boil over سر رفتن
shrinks اب رفتن
shrinking اب رفتن
shrink اب رفتن
swipe کش رفتن
to pair off رفتن
retires پس رفتن
swiping کش رفتن
retire پس رفتن
putter ور رفتن
puttering ور رفتن
putters ور رفتن
goes رفتن
swiped کش رفتن
retract تو رفتن
twiddle ور رفتن
twiddling ور رفتن
to d.deep in to فر رفتن در
to go to the bottom ته رفتن
gangs رفتن
meddled ور رفتن
gang رفتن
to fall away رفتن
to foot it رفتن
to fall away پس رفتن
meddle ور رفتن
to fly off در رفتن
to fall short کم رفتن
retrograde پس رفتن
admit رفتن
regressing پس رفتن
admitting رفتن
to flow over سر رفتن
regress پس رفتن
regressed پس رفتن
to hang back پس رفتن
filch کش رفتن
filched کش رفتن
twiddles ور رفتن
to do a guy در رفتن
to do out of کش رفتن
to get over رفتن از
to get one's monkey up از جا در رفتن
sinks ته رفتن
twiddled ور رفتن
to get away رفتن
sink ته رفتن
meddles ور رفتن
admits رفتن
filching کش رفتن
filches کش رفتن
regresses پس رفتن
make off در رفتن
to run off در رفتن
hedge در رفتن
hedged در رفتن
fall into a rage از جا در رفتن
hedges در رفتن
jauk ور رفتن
fribble ور رفتن
short-changing کش رفتن
crawls رفتن
pullback پس رفتن
receding پس رفتن
departure رفتن
betake رفتن
pilfer کش رفتن
to whisk away or off رفتن
nim کش رفتن
mog رفتن
to peter out پس رفتن
snitch کش رفتن
niggles ور رفتن
niggled ور رفتن
to sleep fast رفتن
to skirt along the coast رفتن
niggle ور رفتن
to take to ones heels در رفتن
departures رفتن
glom on to کش رفتن
crawl رفتن
to break loose در رفتن
snitching کش رفتن
receded پس رفتن
go over به ان سو رفتن
abstract کش رفتن
abstracting کش رفتن
abstracts کش رفتن
pilfering کش رفتن
snitched کش رفتن
pilfers کش رفتن
To go رفتن
hang around ور رفتن
recede پس رفتن
snook کش رفتن
break loose در رفتن
snipped کش رفتن
crawled رفتن
short-changes کش رفتن
bleneh پس رفتن
recedes پس رفتن
snip کش رفتن
short-changed کش رفتن
short-change کش رفتن
go off در رفتن
snitches کش رفتن
pilfered کش رفتن
snipping کش رفتن
to go to school باموزشگاه رفتن
churns جلو رفتن
to have the legs of تندتر رفتن از
plunged شیرجه رفتن
consume تحلیل رفتن
consumes تحلیل رفتن
consumed تحلیل رفتن
churned جلو رفتن
nosedive شیرجه رفتن
play-act تو بازی رفتن
nosedived شیرجه رفتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com