Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (18 milliseconds)
English
Persian
sashay
اردک وار راه رفتن
Search result with all words
waddle
راه رفتن اردک وار
waddle
اردک وارراه رفتن
waddled
راه رفتن اردک وار
waddled
اردک وارراه رفتن
waddles
راه رفتن اردک وار
waddles
اردک وارراه رفتن
waddling
راه رفتن اردک وار
waddling
اردک وارراه رفتن
Other Matches
pickerel
اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
drake
اردک نر
duck and drake
اردک نر
ducks and drakes
اردک نر
duckings
اردک
ducked
اردک
ducks
اردک
duck
اردک
drakes
اردک نر
ducklings
بچه اردک
ducklings
جوجه اردک
duckling
بچه اردک
flapper
جوجه اردک
merganser
اردک ماهیخوار
wildfowl
اردک وحشی
duckling
جوجه اردک
pike
اردک ماهی
quacked
صدای اردک
goosander
اردک ماهیخوار
mallards
اردک وحشی
mallard
اردک وحشی
quack
صدای اردک
quacks
صدای اردک
pintail
اردک دم دراز
quacking
صدای اردک
squawked
صدای اردک دراوردن
squawk
صدای اردک دراوردن
squawks
صدای اردک دراوردن
ducks
اردک ماده غوطه
duckings
اردک ماده غوطه
ducked
اردک ماده غوطه
duck
اردک ماده غوطه
sheldrake
اردک وحشی دریایی
ugly duckling
<idiom>
جوجه اردک زشت
loggerhead
نوعی اردک دریایی
luce
اردک ماهی بزرگ
walleye
انواع مختلف اردک ماهی
walleyed
انواع مختلف اردک ماهی
scaup duck
اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
jack salmon
اردک ماهی چشم سفید امریکا
dibber
اب خوردن مثل اردک بذر کاری
Black sheep
جوجه اردک زشت
[اصطلاح روزمره]
quacking
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked
صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
pochard
یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
gadwall
اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
pussyfoot
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
decoy
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoys
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying
طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
goose step
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch
راه رفتن دولادولاراه رفتن
trot
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting
یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
parade
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parading
سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades
سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded
سان رفتن رژه رفتن محل سان
putters
ور رفتن
to boil over
سر رفتن
shrink
اب رفتن
retract
تو رفتن
shrinks
اب رفتن
to d.deep in to
فر رفتن در
shrinking
اب رفتن
puttered
ور رفتن
retracted
تو رفتن
putter
ور رفتن
retire
پس رفتن
retracts
تو رفتن
retracting
تو رفتن
to make ones getaway
در رفتن
to pair off
رفتن
retires
پس رفتن
puttering
ور رفتن
go
رفتن
to do a guy
در رفتن
to do out of
کش رفتن
going
رفتن
swipe
کش رفتن
twiddled
ور رفتن
to get over
رفتن از
sinks
ته رفتن
to get one's monkey up
از جا در رفتن
twiddle
ور رفتن
to get away
رفتن
sink
ته رفتن
meddles
ور رفتن
meddled
ور رفتن
twiddles
ور رفتن
swiped
کش رفتن
swiping
کش رفتن
goes
رفتن
to go to mess
رفتن
to go bang
در رفتن
to go backward
پس رفتن
to go back ward
پس رفتن
twiddling
ور رفتن
meddle
ور رفتن
to foot it
رفتن
to fall away
پس رفتن
to fall away
رفتن
gang
رفتن
gangs
رفتن
to go to the bottom
ته رفتن
to hang back
پس رفتن
filch
کش رفتن
filched
کش رفتن
filches
کش رفتن
to fall short
کم رفتن
retrograde
پس رفتن
to fly off
در رفتن
regressing
پس رفتن
regresses
پس رفتن
regressed
پس رفتن
regress
پس رفتن
admitting
رفتن
to flow over
سر رفتن
admits
رفتن
admit
رفتن
hang around
ور رفتن
filching
کش رفتن
to break loose
در رفتن
niggles
ور رفتن
to skirt along the coast
رفتن
to sleep fast
رفتن
mog
رفتن
pullback
پس رفتن
nim
کش رفتن
niggled
ور رفتن
niggle
ور رفتن
fall into a rage
از جا در رفتن
make off
در رفتن
hedges
در رفتن
hedged
در رفتن
hedge
در رفتن
to run off
در رفتن
pilfer
کش رفتن
to whisk away or off
رفتن
to peter out
پس رفتن
snitching
کش رفتن
bleneh
پس رفتن
pilfering
کش رفتن
snitches
کش رفتن
break loose
در رفتن
snitch
کش رفتن
pilfers
کش رفتن
betake
رفتن
pilfered
کش رفتن
receding
پس رفتن
to take to ones heels
در رفتن
recedes
پس رفتن
receded
پس رفتن
recede
پس رفتن
jauk
ور رفتن
fribble
ور رفتن
short-changing
کش رفتن
snip
کش رفتن
snipped
کش رفتن
snipping
کش رفتن
abstract
کش رفتن
go over
به ان سو رفتن
crawl
رفتن
short-changes
کش رفتن
short-changed
کش رفتن
short-change
کش رفتن
go off
در رفتن
glom on to
کش رفتن
snook
کش رفتن
abstracting
کش رفتن
abstracts
کش رفتن
crawled
رفتن
departure
رفتن
departures
رفتن
snitched
کش رفتن
crawls
رفتن
To go
رفتن
escalating
از دست رفتن
consumed
تحلیل رفتن
plunges
شیرجه رفتن
plunge
فرو رفتن
plunge
شیرجه رفتن
plunged
فرو رفتن
consume
تحلیل رفتن
nosediving
شیرجه رفتن
wades
بسختی رفتن
wabble
یله رفتن
wading
بسختی رفتن
teeters
پس وپیش رفتن
play-act
تو بازی رفتن
treading
راه رفتن
to go on pilrimage
زیارت رفتن
consumes
تحلیل رفتن
defiled
رژه رفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com