English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 175 (8 milliseconds)
English Persian
to sell off ارزان فروختن
Search result with all words
dump بقیمت خیلی ارزان فروختن فرورفتن درخیالات واهی حالت مالخو لیایی
sell off ارزان فروختن فروش یکجا وارزان
undersell ارزان تر فروختن
Other Matches
sell-out فروختن
markets فروختن
marketed فروختن
market فروختن
undercuts فروختن
monger فروختن
turn over <idiom> فروختن
sell out فروختن
sells فروختن
vend فروختن
selling فروختن
sell فروختن
sell-outs فروختن
undercut فروختن
hawks فروختن
realised فروختن
realises فروختن
realising فروختن
realize فروختن
realized فروختن
realizes فروختن
to put on the market فروختن
hawk فروختن
hawked فروختن
realizing فروختن
to place on the market فروختن
sell like hotcakes <idiom> سریعا فروختن
slaughtered به زیان فروختن
sell on credit نسیه فروختن
slaughters به زیان فروختن
credit sale نسیه فروختن
remainder باتخفیف فروختن
slaughter به زیان فروختن
sell off یکجا فروختن
to sell by retail خرده فروختن
sell for cash نقد فروختن
to save bot cash نقد فروختن
to sell یکجا فروختن
resells دوباره فروختن
sell by auction به مزایده فروختن
to sell عمده فروختن
resold دوباره فروختن
reselling دوباره فروختن
to sell dearly گران فروختن
to sell short سام فروختن
forward sale نسیه فروختن
to sell or pat up at a بمزایده فروختن
resell دوباره فروختن
microcomputer ارزان
cheap ارزان
hand-me-downs ارزان
hand-me-down ارزان
low priced ارزان
cut rate ارزان
inexpensively ارزان
jitney ارزان
inexpensive ارزان
penny a line ارزان
cheapest ارزان
hand me down ارزان
micro ارزان
micros ارزان
cheaper ارزان
sells فروختن بفروش رفتن
retail بصورت جزئی فروختن
to deal in futures کالایاسهام پیش فروختن
sell فروختن بفروش رفتن
To sell something at a loss. چیزی را باضرر فروختن
selling فروختن بفروش رفتن
regrate یکجاخریدن وخرده فروختن
to sell at a loss بضر یا زیان فروختن
wholesale بصورت عمده فروختن
dirt cheap بسیار ارزان
cheapskate ادم ارزان خر
look down ارزان شدن
gasper سیگارت ارزان
easy money پول ارزان
bargain خرید ارزان
gimcrack بازیچه ارزان
cheap labor کار ارزان
doss-houses مسافرخانهی ارزان
grotty ارزان و کثیف
off season ارزان تر از معمول
flivver اتومبیل ارزان
penny gaff نمایشگاه ارزان
doss-house مسافرخانهی ارزان
to look down ارزان شدن
to pull down ارزان کردن
jerry built ارزان بناشده
jerry-built ارزان بناشده
cheap money پول ارزان
brummagem پست ارزان
red eye ویسکی ارزان
to bring to the hammer هراج کردن بهراج فروختن
hawk جار زدن و جنس فروختن
sell-outs یکجا فروختن خیانت کردن
sell-out یکجا فروختن خیانت کردن
sell out یکجا فروختن خیانت کردن
hawks جار زدن و جنس فروختن
hawked جار زدن و جنس فروختن
hand-me-down لباس ارزان ودوخته
hand-me-downs لباس ارزان ودوخته
flophouse اطاق ارزان قیمت
hand me down لباس ارزان ودوخته
flophouses اطاق ارزان قیمت
woodbine سیگار برگ ارزان
gladstone نوعی شراب ارزان
gaff تفریحگاه ارزان پیرمردپرحرف
penny a line ارزان نویس بی مایه
woodbind سیگار برگ ارزان
sell up a debtor دارایی بدهکاری را گرو کشیدن و فروختن
It is dirt cheap . It is a give - away . مفت است ( بی نهایت ارزان )
good deal <idiom> قیمت ارزان باکیفیتی بالا
That is despised which is cheaply obtained. <proverb> ارزان یافته خوار است .
ten cent store فروشگاه دارای کالاهای ارزان
cheapened ارزان شدن تحقیر کردن
bargain قرارداد معامله خرید ارزان
five and ten مغازه اجناس ارزان قیمت
barrelhouse میکده ورقاصخانه ارزان قیمت
gallery جای ارزان اطاق نقاشی
galleries جای ارزان اطاق نقاشی
jerry build با مصالح ارزان ساختمان کردن
bargains قرارداد معامله خرید ارزان
bargaining قرارداد معامله خرید ارزان
bargained قرارداد معامله خرید ارزان
cheapen ارزان شدن تحقیر کردن
skid row محله مشروب فروشهای ارزان
profit cannibalism افراط در تخفیف و ارزان فروشی
cheapens ارزان شدن تحقیر کردن
penny barber دلاک ارزان یا دینار گیر
calico پارچههای پنبهای ارزان قیمت
cheapening ارزان شدن تحقیر کردن
cheap labor نیروی کار ارزان قیمت
wood bine ویشه تاک جنگلی یکجورسیگار ارزان
slow moving کالاهایی که فروختن انها مدت زیادی طول میکشد
datacom امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
leading articles کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
koalapad صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
bargain hunter کسی که دنبال قیمت خیلی ارزان می گردد.
leading article کالایی که ارزان می فروشندتاخریداران رابکالاهای دیگرجلب کند
honky tonk محل رقص یا کلوپ شبانه ارزان قیمت
gutter man دوره گردیکه چیزهای ارزان وکهنه می فروشد
Is there an inexpensive restaurant around here? آیا رستوران ارزان این اطراف پیدا میشود؟
Is there an inexpensive restaurant around here? آیا رستوران ارزان این نزدیکی ها پیدا میشود؟
flea markets بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
flea market بازار مخصوص فروش اشیاء ارزان قیمت یادست دوم
bundling فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundles فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundle فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
jumble shop دکانی که خرده ریز و کالای گوناگون ارزان و نیمدار دران میفروشند
blue chip personal computer IB که در کشور کره توسط شرکت HYUNDAI ساخته میشودکامپیوترهای شخصی ارزان سازگار با
penny a liner کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
juke joint رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
job کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
jobs کار مزدی کردن یک جا خریدن و به خرده فروش فروختن استفاده نامشروع کردن از
forecloses فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosing فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclosed فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
foreclose فروختن وثیقه وام بعلت عدم بازپرداخت وام
aniline رنگ شیمایی آنیلینی که ارزان قیمت بوده ولی ثبات رنگی خوبی ندارد لذا مناسب رنگرزی فرش نیست
outsold بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsell بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outselling بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
outsells بیشتر یا بهتر فروختن از بهتر فروش رفتن
pc file iii یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
stock watering سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
to give way خراب شدن ارزان شدن
fall ارزان شدن مرتد شدن
to sell in lots فال فال فروختن
to sell in lots تیکه تیکه فروختن
to sell in lots قسمت قسمت فروختن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com