Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 211 (11 milliseconds)
English	Persian
valued	ارزش گذاری شده
Search result with all words
valuation	ارزش گذاری
valuation	ارزش گذاری تصدیق
valuations	ارزش گذاری
valuations	ارزش گذاری تصدیق
undervalued	کم ارزش گذاری شده
capital outlay	ارزش سرمایه گذاری
undervaluation	کم ارزش گذاری
unvalued policy	بیمه نامه ارزش گذاری نشده
valuation of benefits	ارزش گذاری منافع
valuation of costs	ارزش گذاری هزینه ها
Other Matches
book value	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ended	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
no par value	بدون ارزش واقعی بی ارزش
axiological	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carried	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
residential investments	سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle	یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation mark	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization	سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
punctuation marks	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment	سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
cooperative scorer	بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
public	روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze	ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing	چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
low level	کم ارزش
small change	کم ارزش
rewarding	پر ارزش
regardant	با ارزش
punks	بی ارزش
junky	بی ارزش
valuing	ارزش
cost	ارزش
value	ارزش
low grade	کم ارزش
trivalency	سه ارزش
picayune	بی ارزش
values	ارزش
good for nothing	بی ارزش
worthless	بی ارزش
avail	ارزش
worthiness	ارزش
worm eaten	بی ارزش
punk	بی ارزش
rubbish	بی ارزش
picayubnish	بی ارزش
raffish	بی ارزش
prices	ارزش
price	ارزش
brummagem	کم ارزش
shotten	بی ارزش
fustian	بی ارزش
brummagem	بی ارزش
naught	بی ارزش
valueless	بی ارزش
big ticket	با ارزش
trivalence	سه ارزش
market value	ارزش
worth	ارزش
unvalued	بی ارزش
worth	با ارزش
treasure	با ارزش
no par	بی ارزش
quantitative value	ارزش مقداری
present worth	ارزش فعلی
esteem	رعایت ارزش
quantitative value	ارزش کمی
heat of combustion	ارزش گرمایی
gross value	ارزش ناخالص
prime cost	ارزش اولیه
present worth	ارزش حال
rental value	ارزش اجارهای
real value	ارزش واقعی
salavage value	ارزش اسقاطی
scrap value	ارزش اسقاطی
loan value	ارزش استقراض
loan value	ارزش وام
limiting value	ارزش نهایی
salvage value	ارزش بازیافتنی
production cost	ارزش ساخت
scale value	ارزش مقیاسی
it is of little worth	کم ارزش است
belittle	کم ارزش کردن
intrinsic value	ارزش ذاتی
objective value	ارزش واقعی
downgraded	کم ارزش کردن
cheap	کم ارزش پست
nothing	بی ارزش ابدا
net value	ارزش خالص
net worth	ارزش خالص
heat value	ارزش گرمایی
haws	چیز بی ارزش
hawing	چیز بی ارزش
hawed	چیز بی ارزش
haw	چیز بی ارزش
market value	ارزش بازاری
cheaper	کم ارزش پست
net price	ارزش خالص
downgrades	کم ارزش کردن
monetary value	ارزش پولی
downgrading	کم ارزش کردن
base rates	ارزش اولیه
base rate	ارزش اولیه
manufacture cost	ارزش ساخت
net net worth	ارزش خالص
heating value	ارزش گرمایی
meed	پاداش ارزش
downgrade	کم ارزش کردن
nominal value	ارزش اسمی
belittling	کم ارزش کردن
belittles	کم ارزش کردن
belittled	کم ارزش کردن
paradox of value	تناقض ارزش
penny worth	ارزش یک پنی
cheapest	کم ارزش پست
increase in value	افزایش ارزش
influence value	ارزش تاثیر
place value	ارزش مکانی
present value	ارزش حال
debunk	کم ارزش کردن
debunked	کم ارزش کردن
man friday	کمک با ارزش
maintenance cost	ارزش نگهداری
numerical value	ارزش عددی
objective value	ارزش عینی
par value	ارزش اسمی
loss of value	افت ارزش
debunks	کم ارزش کردن
debunking	کم ارزش کردن
present value	ارزش فعلی
store of value	منبع ارزش
forfeiture	تنزل ارزش
decrease in value	کاهش ارزش
declared value	ارزش افهارشده
added value	ارزش افزوده
auxiliary value	ارزش کومکی
average value	ارزش میانگین
heritage asset	میراث با ارزش
kitsch	هنر بی ارزش
junk	کهنه و کم ارزش
premium	اضافه ارزش
premiums	اضافه ارزش
economic value	ارزش اقتصادی
disvalue	بی ارزش کردن
absolute value	ارزش مطلق
absolute volue	ارزش مطلق
differential cost	ارزش نهایی
diagnostic value	ارزش تشخیصی
wear thin <idiom>	بی ارزش شدن
present value	ارزش فعلی
axiology	علم ارزش ها
capital	ارزش ویژه
axiology	ارزش شناسی
calorific value	ارزش گرمایی
code value	ارزش رمز
capitalized value	ارزش سرمایهای
capital value	ارزش سرمایه
capital value	ارزش سرمایهای
caloric value	ارزش گرمایی
call price	ارزش اسمی
call by value	فراخوانی با ارزش
critical value	ارزش بحرانی
coupling valve	ارزش اتصال
belittlement	کم ارزش سازی
cost finding	ارزش یابی
cost account	ذکر ارزش
book value	ارزش دفتری
commercial value	ارزش تجارتی
capital value	ارزش فعلی
end value	ارزش انتهایی
surplus value	ارزش اضافی
exchange value	ارزش مبادلهای
truth value	ارزش درستی
use by value	استفاده با ارزش
use value	ارزش استفاده
use value	ارزش استعمال
valorization	تعیین ارزش
valuably	بطور با ارزش
value added	ارزش افزوده
value analysis	تحلیل ارزش
depreciation	کم ارزش شمردن
face value	ارزش اسمی
tinker's damn	چیزبی ارزش
surrender value	ارزش بازخرید
final value	ارزش نهایی
survival value	ارزش بقا
theory of value	نظریه ارزش
value theory	نظریه ارزش
threshold value	ارزش استانهای
face value	ارزش صوری
tinker's dam	چیزبی ارزش
value as security	ارزش تضمین
indexation	ارزش ترازی
rubbish	چیزپست و بی ارزش
waff	نظر بی ارزش
value in use	ارزش استعمال
value of assets	ارزش دارائی ها
exchange value	ارزش مبادله
expected value	ارزش منتظره

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com