Dictiornary-Farsi | ارشدیت درجه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
eldership	ارشدیت درجه


Other Matches

eldership	ارشدیت
seniority	ارشدیت
primogeniture	ارشدیت
superiority	ارشدیت تفوق
palm	نشان ارشدیت وبرتری
palms	نشان ارشدیت وبرتری
right of primogeniture	حق نخست زادگی یا ارشدیت
old line	دارای قدرت در اثر ارشدیت ارشد
beam attack	تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch	درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator	صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar	ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class	درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation	درجه ارتفاع درجه بلندی
third class	درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf	ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
brevet	درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
master at arms	درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer	درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
degrees	درجه
second-rate	درجه دو
top	درجه یک
degree	درجه
just as well <adv.>	به یک درجه
equally <adv.>	به یک درجه
second rate	درجه دو
rates	درجه
marks	درجه
mark	درجه
elevation	درجه
elevations	درجه
classy	درجه یک
gauged	درجه
echelon	درجه
gauge	درجه
top hole	درجه یک
tophole	درجه یک
gauges	درجه
copesetic	درجه یک
copacetic	درجه یک
clinical thermometer	درجه
chinical t.	درجه
topnotch	درجه یک
echelons	درجه
grade	درجه
ranks	درجه
kyu	درجه
high-class	درجه یک
scalage	درجه
proportion	درجه
gauge=gage	درجه
gauge glass	درجه اب
gage=gauge	درجه
gage	درجه
proportions	درجه
nobby	درجه یک
number one	درجه یک
rank	درجه
second class	درجه دو
slap-up	درجه یک
run of the mine	بی درجه
second class	درجه 2
grades	درجه
first class	درجه یک
lengths	درجه
top-notch	درجه یک
third-rate	درجه سه
aquastat	درجه
scale	درجه
ranked	درجه
rate	درجه
titles	درجه
pitch	درجه
low grade	کم درجه
pitches	درجه
third rate	درجه سه
first string	درجه یک
title	درجه
length	درجه
degree of curve	درجه انحناء
consistency	درجه غلظت
clump	درجه سردوشی
head over heels <idiom>	منتهای درجه
the positive d.	درجه مطلق
third class road	جاده درجه سه
third rater	درجه سوم
thirty degree cut	برش 03 درجه
tip top	بالاترین درجه
supremely	با علی درجه
tiptop	بالاترین درجه
fluidity	درجه سفتی
tiptop	درجه اعلی
clumps	درجه سردوشی
clumping	درجه سردوشی
clumped	درجه سردوشی
shades	درجه رنگ
to take one's d.	درجه گرفتن
inferior	درجه دوم
inferiors	درجه دوم
largely	تا درجه زیادی
third rate	درجه سوم
berate	خلع درجه
viscosity	درجه غلیظی
ninths	درنهمین درجه
ninth	درنهمین درجه
berating	خلع درجه
third-rate	درجه سوم
berates	خلع درجه
void ratio	درجه تخلخل
berated	خلع درجه
grading	درجه بندی
stages	درجه مرحله
comparatives	درجه تفضیلی
comparative	درجه تفضیلی
shadings	درجه رنگ
shade	درجه رنگ
trial elevation	درجه ازمایشی
stair	مرتبه درجه
doctorates	درجه دکتری
doctorate	درجه دکتری
honorary	درجه افتخاری
graduation	درجه بندی
graduation	درجه گرفتن
stage	درجه مرحله
whither	بکدام درجه
degree opulence	درجه توانگری
second degree of readiness	امادگی درجه دو
first class	درجه اول
first class brick	اجر درجه یک
first rate	درجه اول
first rate	نخستین درجه
first water	درجه اول
fuel grade	درجه سوخت
gaduate	درجه دار
second class	دومین درجه
second class	درجه دوم
gradational	به ترتیب درجه
secondary alcohol	الکل 2 درجه
secondary amine	امین 2 درجه
secondary carbon	کربن 2 درجه
secondary road	جاده درجه دو
dot pitch	درجه نقطه
efficacity	درجه تاثیر
secondary hydrogen	هیدروژن 2 درجه
electrical degree	درجه الکتریکی
elevating arc	قطاع درجه
elevation circle	قطاع درجه
elevation scale	مقیاس درجه
elevation scale	طبلک درجه
salinity	درجه شوری
elevation stop	حد نهایی درجه
grade of channel	درجه کانال
graduator	درجه گذار
quadratic	درجه دوم
measuring glass	درجه دار
minimum elevation	حداقل درجه
primery amine	امین 1 درجه
primary carbon	کربن 1 درجه
primary alcohol	الکل 1 درجه
permanent rank	درجه دایمی
octan rating	درجه اکتان
oil guage	درجه روغن
penetration point	درجه نفوذ
magna cum laude	با درجه عالی
quadratic equation	معادلات درجه دو
lieutenancy	درجه ستوانی
royal honor	درجه سلطنتی
reversible elbow	زانوی 09 درجه
high grade	درجه اعلی
high grade product	محصول درجه یک
rear sight	شکاف درجه
honor	درجه نشان
in the highest d.	به منتها درجه
to the utmost	به منتها درجه
quarternary canal	کانال درجه 4
kelvin degree	درجه کلوین
oxidation degree	درجه اکسایش
degree of saturation	درجه اشباع
puny	درجه پست
supply sergeant	درجه دارتدارکات
baccalaureate	درجه باشلیه
baccslavreate	درجه شوالیه
superlatively	در درجه عالی
bar sight	شکاف درجه
bar sight	ستون درجه
battle sight	درجه جنگی
battle sight	شکاف درجه
baume degree	درجه بومه
brick layer	بنای درجه دو
summated ratings	مجموع درجه ها
t. far	تا این درجه
anti knock property	درجه اکتان
angle of elevation	زاویه درجه
tertiary hydrogen	هیدروژن 3 درجه
tertiary carbon	کربن 3 درجه
pinnacle	منتهی درجه
pinnacles	منتهی درجه
quantum	درجه میزان
tertiary amine	امین 3 درجه
tertiary alcohol	الکل 3 درجه