Dictiornary-Farsi | ازادی بخش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 148 (10 milliseconds)

English	Persian
liberator	ازادی بخش
liberators	ازادی بخش
emancipatory	ازادی بخش


Search result with all words

ransom	ازادی کسی یاچیزی راخریدن
ransoms	ازادی کسی یاچیزی راخریدن
relief	فراغت ازادی
immunity	ازادی
habeas corpus	حکم ازادی
Soc	ازادی دراخذ تصمیم قضایی
elbowroom	ازادی عمل
laissez-faire	ازادی کسب و کار
laissez-faire	ازادی تجارت
laissez-faire	ازادی صادرات وواردات
freedom	ازادی
freedoms	ازادی
probation	ازادی بقیدالتزام
probation	ازادی مشروط
release	ازادی
released	ازادی
releases	ازادی
scope	میدان دید ازادی عمل
nationalist	ملی گرا ازادی طلب
nationalist	ازادی خواه واستقلال طلب
nationalists	ملی گرا ازادی طلب
nationalists	ازادی خواه واستقلال طلب
jubilee	روز ازادی سال ویژه
jubilees	روز ازادی سال ویژه
free enterprise	ازادی اقتصادی
serf	درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs	درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
freehand	ازادی در تصمیم
freehand	ازادی عمل
free will	ازادی اراده
option	ازادی
options	ازادی
independence	ازادی
liberalism	اصول ازادی خواهی
liberalism	اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
freewheel	با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheeled	با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheels	با ازادی حرکت وجنبش کردن
disestablish	کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished	کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishes	کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishing	کلیسا را از ازادی محروم کردن
libertarian	طرفدار ازادی اراده
libertarians	طرفدار ازادی اراده
openness	ازادی
illiberal	متعصب مخالف اصول ازادی
liberation	ازادی
liberties	ازادی
liberty	ازادی
enfranchisement	ازادی
toleration	ازادی ازادگی
individualism	اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
individualism	فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
liberally	ازادی خواهانه
franchise	ازادی حق انتخاب امتیاز
franchises	ازادی حق انتخاب امتیاز
necessity	درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
civil liberties	ازادی مدنی
civil liberty	ازادی مدنی
latitude	ازادی عمل وسعت
latitudes	ازادی عمل وسعت
emancipation	ازادی
parole	ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
parole	ازادی مشروط
paroled	ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroled	ازادی مشروط
paroles	ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroles	ازادی مشروط
paroling	ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroling	ازادی مشروط
liberal	ازادی خواه زیاد
liberal	ازادی
liberals	ازادی خواه زیاد
liberals	ازادی
advantages accruning from	ازادی مطبوعات
authoritarainism	نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
catholicity	ازادی فکر
conditional discharge	ازادی مشروط
convertibility	قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
declaration of indulgence	اعلام ازادی دینی
degree of freedom	درجه ازادی
degrees of freedom	درجات ازادی
economic freedom	ازادی اقتصادی
economic liberalism	مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
edict of emancipation	منشور ازادی
edict of emancipation	ازادی بی قید و شرط اعطا شد
elbow room	ازادی عمل
emancipation proclamation	اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
four freedoms	ازادی در نطق و بیان عقیده
four freedoms	دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
free movement of capital	ازادی جابجایی سرمایه
free thinking	ازادی از قیود مذهب
free thought	ازادی فکر لامذهب
freedom of belief	ازادی عقیده
freedom of choice	ازادی انتخاب
freedom of enterprise	ازادی تجارت
freedom of trade	ازادی تجارت
freedom of entry and exit	ازادی ورود و خروج
freedom of experssion	ازادی بیان
freedom of seas	ازادی دریاها
Other Matches

manumission	ازادی
freeness	ازادی
indpendence	ازادی
looseness	ازادی
liberticide	ازادی کش
insubjection	ازادی
large n	ازادی
probational	ازادی بقیدالتزام
medal of freedom	مدال ازادی
market freedom	ازادی تجاری
market freedom	ازادی بازار
the champion of liberty	مدافع ازادی
statue of liberty	مجسمه ازادی
manumit	ازادی بخشیدن
freedom to choose	ازادی در انتخاب
liberty party	حزب ازادی
manumission	ازادی برده
freedom of the press	ازادی مطبوعات
liberty of the press	ازادی مطبوعات
freedom of the press	ازادی نگارش
overindulgence	ازادی بیش از حد دادن
liberal school	مکتب ازادی اقتصادی
nurse of liberty	پرورشگاه یا مهد ازادی
probationary period	دوره ازادی مشروط
liberty of conscience	ازادی عقیده یا فکر
the champion of liberty	سنگ بسینه زن ازادی
laissez faire	ازادی مطلق اقتصادی
libertarianism	طرفداری از ازادی فردی
the liberal party	حزب یا دسته ازادی خواه
piscary	ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
gold palm	نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
manchester school	مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
the open door	ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
mr. and mrs billiards	بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
ticket of leave	سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
front de liberation national	جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
phyrgian cap	یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
magna charta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta	فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
rate integration gyro	ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
resistance force	جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
freedom of seas	ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
liberalparty	حزب ازادی خواه یا ترقی خواه
optional claiming race	مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
guild socialism	سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است