English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (7 milliseconds)
English Persian
probation ازادی بقیدالتزام
probational ازادی بقیدالتزام
Other Matches
emancipation proclamation اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
options ازادی
liberties ازادی
liberation ازادی
openness ازادی
manumission ازادی
independence ازادی
option ازادی
emancipation ازادی
liberal ازادی
liberals ازادی
enfranchisement ازادی
liberty ازادی
freeness ازادی
indpendence ازادی
insubjection ازادی
release ازادی
freedom ازادی
looseness ازادی
released ازادی
freedoms ازادی
immunity ازادی
releases ازادی
large n ازادی
liberticide ازادی کش
statue of liberty مجسمه ازادی
manumit ازادی بخشیدن
parole ازادی مشروط
liberators ازادی بخش
the champion of liberty مدافع ازادی
advantages accruning from ازادی مطبوعات
market freedom ازادی بازار
paroled ازادی مشروط
market freedom ازادی تجاری
medal of freedom مدال ازادی
degree of freedom درجه ازادی
conditional discharge ازادی مشروط
paroles ازادی مشروط
freedom of choice ازادی انتخاب
paroling ازادی مشروط
catholicity ازادی فکر
freedom of the press ازادی مطبوعات
freedom of seas ازادی دریاها
freedom of experssion ازادی بیان
freedom of enterprise ازادی تجارت
liberty of the press ازادی مطبوعات
liberty party حزب ازادی
freedom of belief ازادی عقیده
emancipatory ازادی بخش
elbow room ازادی عمل
edict of emancipation منشور ازادی
economic freedom ازادی اقتصادی
degrees of freedom درجات ازادی
manumission ازادی برده
freedom of trade ازادی تجارت
freedom to choose ازادی در انتخاب
liberator ازادی بخش
relief فراغت ازادی
laissez-faire ازادی تجارت
toleration ازادی ازادگی
elbowroom ازادی عمل
habeas corpus حکم ازادی
liberally ازادی خواهانه
freehand ازادی عمل
free enterprise ازادی اقتصادی
freehand ازادی در تصمیم
freedom of the press ازادی نگارش
civil liberties ازادی مدنی
free will ازادی اراده
probation ازادی مشروط
civil liberty ازادی مدنی
overindulgence ازادی بیش از حد دادن
laissez faire ازادی مطلق اقتصادی
laissez-faire ازادی کسب و کار
free movement of capital ازادی جابجایی سرمایه
liberal school مکتب ازادی اقتصادی
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
free thinking ازادی از قیود مذهب
free thought ازادی فکر لامذهب
the champion of liberty سنگ بسینه زن ازادی
nurse of liberty پرورشگاه یا مهد ازادی
liberalism اصول ازادی خواهی
latitude ازادی عمل وسعت
latitudes ازادی عمل وسعت
liberal ازادی خواه زیاد
franchises ازادی حق انتخاب امتیاز
liberals ازادی خواه زیاد
franchise ازادی حق انتخاب امتیاز
probationary period دوره ازادی مشروط
liberty of conscience ازادی عقیده یا فکر
laissez-faire ازادی صادرات وواردات
declaration of indulgence اعلام ازادی دینی
libertarianism طرفداری از ازادی فردی
libertarians طرفدار ازادی اراده
libertarian طرفدار ازادی اراده
scope میدان دید ازادی عمل
ransom ازادی کسی یاچیزی راخریدن
nationalist ملی گرا ازادی طلب
nationalists ملی گرا ازادی طلب
nationalists ازادی خواه واستقلال طلب
jubilees روز ازادی سال ویژه
jubilee روز ازادی سال ویژه
Soc ازادی دراخذ تصمیم قضایی
the liberal party حزب یا دسته ازادی خواه
ransoms ازادی کسی یاچیزی راخریدن
illiberal متعصب مخالف اصول ازادی
disestablishing کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablished کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablish کلیسا را از ازادی محروم کردن
edict of emancipation ازادی بی قید و شرط اعطا شد
freewheels با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheeled با ازادی حرکت وجنبش کردن
freewheel با ازادی حرکت وجنبش کردن
disestablishes کلیسا را از ازادی محروم کردن
four freedoms ازادی در نطق و بیان عقیده
nationalist ازادی خواه واستقلال طلب
liberalism اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
individualism اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
piscary ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
gold palm نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
the open door ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
parole ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroled ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroles ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroling ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
four freedoms دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
mr. and mrs billiards بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
convertibility قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
ticket of leave سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
necessity درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
serfs درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serf درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
magna charta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
resistance force جنبش مقاومت یا جنبش ازادی بخش انقلابی
freedom of seas ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
liberalparty حزب ازادی خواه یا ترقی خواه
economic liberalism مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
individualism فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
guild socialism سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com