Dictiornary-Farsi | ازخرد بی بهره کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (26 milliseconds)

English	Persian
infatute	ازخرد بی بهره کردن


Other Matches

tontine	تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
usury	گرفتن بهره بیشتر از بهره قانونی جهت وام
exploit	استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits	استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting	استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
depriving	بی بهره کردن
deprive	بی بهره کردن
divests	بی بهره کردن
deprives	بی بهره کردن
divested	بی بهره کردن
divest	بی بهره کردن
divesting	بی بهره کردن
operates	از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operate	از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
operated	از حسابی استفاده کردن بهره برداری کردن
exploiting	بهره برداری کردن از
tapping	بهره برداری کردن از
exploits	بهره برداری کردن از
tap	بهره برداری کردن از
exploit	بهره برداری کردن از
utilizes	بهره برداری کردن
utilize	بهره برداری کردن
utilising	بهره برداری کردن
tapped	بهره برداری کردن از
out law	از حقوق بی بهره کردن
utilised	بهره برداری کردن
utilises	بهره برداری کردن
utilizing	بهره برداری کردن
partook	بهره داشتن طرفداری کردن
dispossessed	ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
dispossesses	ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
operated	عمل کردن بهره برداری کردن
operate	عمل کردن بهره برداری کردن
dispossess	ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
dispossessing	ازتصرف محروم کردن بی بهره کردن
operates	عمل کردن بهره برداری کردن
exploitation	بهره کشی کردن سوء استفاده استثمار
utilizes	مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised	مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises	مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizing	مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising	مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
exploit	از فرصت استفاده کردن استفاده از موفقیت کردن بهره کشی کردن اغتنام فرصت کردن
exploits	از فرصت استفاده کردن استفاده از موفقیت کردن بهره کشی کردن اغتنام فرصت کردن
exploiting	از فرصت استفاده کردن استفاده از موفقیت کردن بهره کشی کردن اغتنام فرصت کردن
diminishing marginal productivity	بهره دهی نهائی نزولی نزولی بودن بهره دهی نهائی
gain	بهره
quotients	بهره
gains	بهره
exploited	بهره ده
portions	بهره
productive	بهره زا
interests	بهره
gained	بهره
portion	بهره
interest	بهره
quotient	بهره
yield	بهره
efficient	بهره ور
efficiency	بهره
exploiters	بهره کش
yields	بهره
yielded	بهره
exploiter	بهره کش
interest	بهره [اقتصاد]
sweatshops	بهره کشخانه
rat of interest	نرخ بهره
interest	سودیا بهره
passive debt	وام بی بهره
rq	بهره تنفسی
rate of interest	نرخ بهره
utilisations	بهره برداری ها
default interest	بهره معوق
sweatshop	بهره کشخانه
gain	بهره تقویت
abused	بهره کشی
legal interest	بهره قانونی
dispossessor	بی بهره سازنده
operation	بهره برداری
abuse	بهره کشی
benefic	بهره بردار
cheap money	پول با بهره کم
quantum yield	بهره کوانتومی
usage	بهره برداری
lot	بهره قسمت
exploitation [utilization]	بهره برداری
lot	بخش بهره
declaration of interest	اعلام بهره
bank interest	بهره بانکی
compound interest	بهره مرکب
economic rent	بهره اقتصادی
using	بهره برداری
utilisation [British]	بهره برداری
transducer gain	بهره دگرسازی
utilization	بهره برداری
utilizations	بهره برداری ها
usages	بهره برداری ها
put out to interest	به بهره گذاشتن
accrued interest	بهره متعلقه
abusing	بهره کشی
share	بهره قسمت
exploitation	بهره کشی
exploitation	بهره برداری
pure interest	بهره خالص
advantage by illness	بهره بیماری
divestiture	بی بهره سازی
productive work	کار بهره زا
optimising	بهره بردن
high interest	بهره گران
exploitative character	منش بهره کش
laser gain	بهره لیزر
shares	بهره قسمت
factor payments	بهره وسود
efficiency	بهره وری
exploiting class	طبقه بهره کش
abuses	بهره کشی
productivity	بهره وری
economic rent	بهره مالکانه
shared	بهره قسمت
exploited class	طبقه بهره ده
divestment	بی بهره سازی
high interest	بهره سنگین
gains	بهره برداری
interest rate	نرخ بهره
voltage gain	بهره ولتاژ
contango	بهره دیرکرد
gavels	بهره غیرمجاز
gavel	بهره غیرمجاز
gained	بهره تقویت
gain	بهره برداری
loan interest	بهره وام
at % interest	با بهره 21 درصد
resipatory quotient	بهره تنفسی
interests	سودیا بهره
deprival	بی بهره سازی
antenna gain	بهره انتن
lending rate	بهره - نزولپول
gains	بهره تقویت
gained	بهره برداری
interest for delay	بهره دیرکرد
rate of yield	نرخ بهره موثر
interest profit	عایدی حاصل از بهره
high rate of interest	نرخ سنگین بهره
high rate of interest	نرخ بالای بهره
sexual abuse	بهره کشی جنسی
interest rate per annum	نرخ بهره سالانه
enjoys	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
high efficiency	ضریب بهره بالا
factor productivity	بهره دهی عوامل
enjoying	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
enjoyed	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
enjoy	برخوردارشدن از بهره مندشدن از
operating budget	بودجه بهره برداری
operating cost	هزینه بهره برداری
landuse	بهره وری از زمین
pure rate of interest	نرخ بهره خالص
emergency operation	بهره برداری اضطراری
respiratory exchange index	شاخص بهره تنفسی
underutilization of labor	کم بهره گیری از کارگر
exploitation of colonies	بهره کشی مستعمرات
exploitation of labor	بهره کشی کارگر
money lender	پول به بهره گذار
money rate of interest	نرخ بهره پولی
epinosic gain	بهره ثانوی بیماری
secondary gain	بهره ثانوی بیماری
beneficiary	بهره بردار ذیحق
gains	سود بردن بهره
effective interest rate	نرخ بهره موثر
beneficiaries	بهره بردار ذیحق
real interest rate	نرخ بهره واقعی
bank rate	نرخ بهره بانکی
prime rate	نرخ بهره پایه
enjoyment	بهره مند شدن از
sweatshops	کارگاه بهره کشی
paranosic gain	بهره اصلی بیماری
passive	پدافندغیر عامل بی بهره
passives	پدافندغیر عامل بی بهره
primary gain	بهره اصلی بیماری
paranosis	بهره کشی از بیماری
prime rate of interest	نرخ بهره ترجیحی
average productivity	بهره دهی متوسط
myrmecophilous	بهره برنده ازمورچه
per capita productivity	بهره وری سرانه
market rate of interest	نرخ بهره بازار
sweatshop	کارگاه بهره کشی
natural rate of interest	نرخ بهره طبیعی
principal and interest	اصل پول و بهره
royalty	حق بهره برداری از چیزی
royalties	حق بهره برداری از چیزی
child abuse	بهره کشی از کودک
margin productivity	حد بهره وری تولید
interest free loan	وام بدون بهره
gained	سود بردن بهره
i paid the debt plus interest	بدهی را با بهره ان دادم
nominal interest rate	نرخ بهره اسمی
real rate of interest	نرخ بهره واقعی
ready for use	اماده بهره برداری
it was sold at 0 year's p	بهره برابردرامدسالیانه اش فروخته شد
maximum value	مقدار بهره برداری
marginal productivity	بهره وری نهائی