Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (6 milliseconds)
English
Persian
polemically
ازراه مجادله یا سیتزه بطورمباحثه
Other Matches
controversy
مجادله
controversies
مجادله
contentions
مجادله
contention
مجادله
tussling
مجادله
tussles
مجادله
tussled
مجادله
altercation
مجادله
altercations
مجادله
hassle
مجادله
hassled
مجادله
hassles
مجادله
hassling
مجادله
contretemps
مجادله
disputing
مجادله
dispute
مجادله
disputed
مجادله
disputes
مجادله
tussle
مجادله
hassling
مجادله کردن
hassled
مجادله کردن
hassle
مجادله کردن
contending
مجادله کننده
poetomachia
مجادله شعرا
toil
پیکار مجادله
toiled
پیکار مجادله
logomachy
مجادله لفظی
toiling
پیکار مجادله
polemical
مجادله امیز
hassles
مجادله کردن
nature nurture controversy
مجادله سرشت- پرورش
disputes
مناقشه مجادله کردن
disputing
مناقشه مجادله کردن
disputed
مناقشه مجادله کردن
dispute
مناقشه مجادله کردن
combative
اهل مجادله ودعوا
pervertible
ازراه در رو
gymnastically
ازراه ورزش
foully
ازراه خیانت
inferentially
ازراه استنباط
exegetically
ازراه تفسیر
diagnostically
ازراه تشخیص
heretically
ازراه رفض
interposingly
ازراه مداخله
interrogatively
ازراه پرسش
introspectively
ازراه خودنگری
paraphrastically
ازراه تفسیر
posteriori
ازراه استقرار
inquiringly
ازراه استفسار
inquiringly
ازراه بازجویی
demonstratively
ازراه اثبات
controversially
ازراه مباحثه
by indirection
ازراه تقلب
algebraically
ازراه جبر
by courtesy
ازراه التفات
by ear
ازراه گوش
intuitively
ازراه انتقال
encouragingly
ازراه تشویق
by sea
ازراه دریا
intuitively
ازراه برهانی
intuitively
ازراه کشف
conjugally
ازراه زناشویی
catechist
ازراه پرسش
offensively
ازراه تهاجم
to break a way
موانع را ازراه خودبرداشتن
basophobia
هراس ازراه رفتن
foully
ازراه نادرستی بطورغیرعادلانه
professionally
ازراه پیشه یاکسب
ingratiatingly
ازراه خود شیرینی
inferentially
ازراه نتیجه گیری
catechization
ازراه سئوال وجواب
hieroglyphically
ازراه تصویرنگاری بطورمرموزیاغیرخوانا
philosophically
ازراه حکمت دوستی
glozingly
ازراه عیب پوشی
long-distance
ازراه دور تلفن کردن
long distance
ازراه دور تلفن کردن
rje
ورود برنامه ازراه دورEntry ob
air movements
حرکت دادن ازراه هوا
debaueh
ازراه درکردن گمراه کردن
gnosticize
ازراه عرفان تشریح کردن
endermic
ازراه پوستی از ورا پوست
concretionary
تشکیل شده ازراه تحجریاانجماد
withdrawals
تخلیه مواضع ازراه هوا
withdrawal
تخلیه مواضع ازراه هوا
intriguingly
با دوز و کلک ازراه عشقبازی نهانی
telecommunications access method
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
gamogenesis
زاد و ولد ازراه جفت گیری
patronizingly
ازروی بزرگ منشی ازراه تشویق
refutation
اثبات اشتباه کسی ازراه استدلال
demonstratively
با اقامه دلیل ازراه نشان دادن
catechetical
مبنی براموزش زبانی ازراه پرسش وپاسخ
parasyntheton
واژهای که ازراه اشتقاق وترکیب درست شود
impo
کاریکه بدانش اموزان ازراه تنبیه میدهند
bobs
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bobbing
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
bob
ازراه فریب وخدعه چیزی را بدست اوردن
parrotry
بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
break the bank
<idiom>
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن)
optophone
الت تبدیل روشنایی بصدابدانگونه که کوران موادچاپی را ازراه به گوش بخواند
sand crack
ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
structuralism
بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com