Dictiornary-Farsi | ازروی بی فرافتی یابی ذوقی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
inelegantly	ازروی بی فرافتی یابی ذوقی


Other Matches

fancy work	سوزن دوزی ذوقی یاتفننی کارهای ذوقی
disinterestedly	ازروی بی طرفی یابی علاقگی
contumeliously	ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
inelegance	بی فرافتی
inconcinnity	بی فرافتی
chimerical	ذوقی
hobby	کار ذوقی
hobbies	کار ذوقی
liberal art	فنون ذوقی
injudiciously	بیخردانه ازروی بیخردی یا بی عقلی ازروی بی احتیاطی
impartially	ازروی بیطرفی ازروی راست بینی
fast and loose	ازروی بی باکی ازروی مکرو حیله
pig headedly	ازروی کله شقی ازروی کودنی
pusillanimously	ازروی کم دلی یا بزدلی ازروی جبن
discerningly	ازروی بصیرت یابینایی ازروی تشخیص
involution	توان یابی قوه یابی
expertly	ازروی خبرگی ازروی کارشناسی
phraseologically	ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
sofar	سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
localization	موضع یابی
position finding	موقعیت یابی
knowledge acquisition	آگاهی یابی
orientates	جهت یابی
orientate	جهت یابی
termination	پایان یابی
achievement	دست یابی
interpolation	میان یابی
interpolation	درون یابی
obstacle sense	حس مانع یابی
interpolations	میان یابی
mark sensing	نشان یابی
quadricycle	چهارچرخه یابی
achievements	دست یابی
orientating	جهت یابی
patterning	طرح یابی
levelling	ارتفاع یابی
goniometry	زاویه یابی
fault diagnosis	عیب یابی
i. and evdevolution	توان یابی
calibration	خصلت یابی
fringing	ریشه یابی
fault finding	عیب یابی
fault detection	عیب یابی
cost finding	ارزش یابی
factoring	عامل یابی
debugger	اشکال یابی
direction finding	جهت یابی
ranging	مسافت یابی
castaways	عمق یابی
castaway	عمق یابی
trapping	غلط یابی
extrapolation	برون یابی
extrapolations	برون یابی
edging	حاشیه یابی
edgings	حاشیه یابی
insinuation	رخنه یابی
error detection	خطا یابی
positioning	موقع یابی
access	دست یابی
accessed	دست یابی
accesses	دست یابی
accessing	دست یابی
matchmaking	زوج یابی
troubleshooting	اشکال یابی
marketing	بازار یابی
troubleshooting	عیب یابی
summation	مجموع یابی
addressing	نشانی یابی
attainment	دست یابی
attainments	دست یابی
locations	مکان یابی
location	مکان یابی
surveys	زمینه یابی
survey	زمینه یابی
range finding	مسافت یابی
signal detection	علامت یابی
orientation	جهت یابی
acquisitions	هدف یابی
surveyed	زمینه یابی
interpolations	درون یابی
acquisition	هدف یابی
sourcing	منابع یابی
ranging	مسافت یابی کردن
sounds	عمق یابی کردن
cost centre	مرکز هزینه یابی
job costing	هزینه یابی کار
aerial target aquisition	هدف یابی هوایی
acoustic minehunting	مین یابی صوتی
item scaling	مقیاس یابی پرسشها
continuous levelling	تراز یابی پیوسته
sound	عمق یابی کردن
plumb	ژرف یابی کردن
flash ranging	مسافت یابی نوری
absurdities test	ازمون مهمل یابی
extrapolate	برون یابی کردن
attitude survey	زمینه یابی نگرش
frigid manners	اطوارخنک یابی مزه
three dimensional direction finding	جهت یابی فضایی
quick access	با دست یابی تند
extrapolated	برون یابی کردن
extender board	وسیله عیب یابی
extrapolates	برون یابی کردن
extrapolating	برون یابی کردن
performance evaluation	ارز یابی کارایی
sound ranging	مسافت یابی صوتی
interpolating	درون یابی کردن
radio direction finding	جهت یابی بی سیم
detail	یات و مسیر یابی
detailing	یات و مسیر یابی
marginal costing	هزینه یابی نهایی
random processing	با دست یابی تصادفی
excitor	عصب یابی محرک
interpolate	درون یابی کردن
interpolated	درون یابی کردن
interpolates	درون یابی کردن
direction finding station	پست جهت یابی
direction finding aerial	انتن جهت یابی
space orientation	موقعیت یابی فضایی
ranging pole	شاخصهای مسافت یابی
spatial orientation	موقعیت یابی فضایی
marginal costing	هزینه یابی نهائی
locate mode	باب مکان یابی
cost unit	واحد هزینه یابی
sounded	عمق یابی کردن
survey tests	ازمونهای زمینه یابی
localization of function	موضع یابی کارکرد
maximum direction finding	جهت یابی حداکثر
spot	مسافت یابی کردن
parallel access	با دست یابی موازی
direction finding	جهت یابی کردن
trace	رد یابی کردن نشان
traced	رد یابی کردن نشان
traces	رد یابی کردن نشان
target aquisition	سیستم هدف یابی
direction finding	سمت یابی کردن
soundest	عمق یابی کردن
spots	مسافت یابی کردن
from	ازروی
an unerring aim	نشان درست یابی خطا
costing and pricing	هزینه یابی و قیمت گذاری
dumb barge	کرجی بی بادبان یابی موتور
eventration	جنین بی شکم یابی روده
snipping	ادم کوچک یابی اهمیت
knotty pate	ادم خرف یابی کله
snip	ادم کوچک یابی اهمیت
tomnoddy	ادم خرف یابی کله
stramline flow	جریان موازی یابی ممانعت
snipped	ادم کوچک یابی اهمیت
echo sounding	عمق یابی انعکاس صوت
paramorphic	دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphous	دارای خاصیت تغییر یابی
politicly	ازروی مصلحت
insesately	ازروی بیحسی
mystically	ازروی تصوف
equivocally	ازروی ایهام
muddily	ازروی گیجی
fatuously	ازروی بیشعوری
enterprisingly	ازروی توکل
submissively	ازروی فروتنی
emulously	ازروی هم چشمی
egotistically	ازروی خودبینی
purposelessly	ازروی بی مقصودی
facetiously	ازروی شوخی
profligately	ازروی هرزگی
sure	ازروی یقین
excursively	ازروی بی ترتیبی
experientially	ازروی تجربه
querulousy	ازروی کج خلقی
pettishly	ازروی کج خلقی
perfidiously	ازروی خیانت
powerlessly	ازروی ضعف
evadingly	ازروی تجاهل
open mindldly	ازروی بی تعصبی
obedienlv	ازروی فرمانبرداری
fractiously	ازروی کج خلقی
irresolutely	ازروی بی تصمیمی
flightily	ازروی بوالهوسی
heretically	ازروی فسادعقیده
hurry scurry	ازروی دستپاچگی
hurry skurry	ازروی دستپاچگی
indecently	ازروی بی شرمی
ill humouredly	ازروی بد خویی
ill humouredly	ازروی بدخلقی
incontinently	ازروی بی عفتی
ill humouredness	ازروی بد خلقی
ill naturedly	ازروی بد خویی
inconstantly	ازروی بی ثباتی
in the abstract	ازروی تجرید
immorally	از ازروی بد اخلاقی
irreverently	ازروی بی حرمتی
headily	ازروی خودسری
glozingly	ازروی مداهنه
irreligiously	ازروی بی دینی
to get off	برخاستن ازروی
finically	ازروی وسواس
irefully	ازروی تندی
flatulently	ازروی نفخ
flatulently	ازروی لاف
floutingly	ازروی استهزاء
floutingly	ازروی اهانت