English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
preliminary test ازمایش مقدماتی
Other Matches
use testing ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assays محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
continous immersion test ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
prolegomenon مقدماتی کلمات مقدماتی
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
basic unit training اموزش مقدماتی یکان اموزش مقدماتی واحد
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
confident test ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
creep test ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
environmental test ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
prolusory مقدماتی
preliminary مقدماتی
preludial مقدماتی
prolegomenous مقدماتی
prolegomenary مقدماتی
prelusive مقدماتی
elementarily مقدماتی
proforma مقدماتی
preparative مقدماتی
tentative مقدماتی
first مقدماتی
prodromal مقدماتی
introductive مقدماتی
elementary مقدماتی
precursive مقدماتی
elemental مقدماتی
preliminaries مقدماتی
rudimental مقدماتی
preparatory مقدماتی
introductory مقدماتی
pilot study بررسی مقدماتی
pilot injection تزریق مقدماتی
introduction to physics فیزیک مقدماتی
junior high school دبیرستان مقدماتی
perlim دوره مقدماتی
forehearth کوره مقدماتی
fore exercise تمرین مقدماتی
prep مدرسه مقدماتی
first cut برش مقدماتی
elimination heat دوره مقدماتی
elementary item قلم مقدماتی
elementary gate دریچه مقدماتی
preliminary مقدمات مقدماتی
preliminaries دور مقدماتی
preliminaries امتحان مقدماتی
preliminaries مقدمات مقدماتی
interludes نگهداری مقدماتی
interlude نگهداری مقدماتی
elementary مقدماتی پایهای
preludes قسمت مقدماتی
prelude قسمت مقدماتی
preliminary امتحان مقدماتی
basic research تحقیقات مقدماتی
economizer کرمکن مقدماتی
primary ابتدایی مقدماتی
bottom blown converter مبدل دم مقدماتی
basic training اموزش مقدماتی
basic hole سوراخ مقدماتی
basic course دوره مقدماتی
primary مقدماتی اصلی
primary مقدماتی نخستین
preliminary دور مقدماتی
first aid کمکهای مقدماتی
preceding pass کالیبر مقدماتی
propaedeutic تعلیمات مقدماتی
prolusion مقاله مقدماتی
proforma invoice سیاهه مقدماتی
proem رساله مقدماتی
prime color رنگ مقدماتی
pretest امتحان مقدماتی
preselector سلکتور مقدماتی
preselection انتخاب مقدماتی
preparatory response پاسخ مقدماتی
preparative کار مقدماتی
propaedeutic تحصیلات مقدماتی
responsions ازمون مقدماتی
Travaux preparatoires کارهای مقدماتی
basic اساسی مقدماتی
basic مقدماتی اساسی
basics اساسی مقدماتی
basics مقدماتی اساسی
subassembly مونتاژ مقدماتی
rudiment علوم مقدماتی
preparation اقدام مقدماتی
preparations اقدام مقدماتی
preliminary design طرح مقدماتی
preliminary expenses هزینههای مقدماتی
preheater گرمکن مقدماتی
preliminary budget بودجه مقدماتی
preliminary investigation بررسی مقدماتی
preliminary negotiations مذاکرات مقدماتی
preliminary treatment عملیات مقدماتی
precompression تراکم مقدماتی
heats مسابقه مقدماتی
heat مسابقه مقدماتی
preliminary works کارهای مقدماتی
reconnaissance بازدید مقدماتی اکتشاف
rudimentary knowledge دانش مقدماتی یا نخستین
fundamental اصولی مقدماتی اساسی
supercharge متراکم کردن مقدماتی
elementary algebra جبر مقدماتی [ریاضی]
pre heat حرارت دادن مقدماتی
pre design estimate براورد مقدماتی طرح
magnetic biasing مغناطیس گردانی مقدماتی
pre load بار کردن مقدماتی
basic bessemer process فرایند مقدماتی بسمر
incipience وضع مقدماتی ابتدایی
basic combat training اموزش رزم مقدماتی
black pickling اسید شویی مقدماتی
prolusion اثر هنری مقدماتی
basic bessemer steel فولاد مقدماتی بسمر
basic machine unit واحد دستگاه مقدماتی
preselect انتخاب کردن مقدماتی
preparatory students شاگردان تهیه یا مقدماتی
basic bessemer converter مبدل مقدماتی بسمر
eliminator برنه در دور مقدماتی
incipincy وضع مقدماتی ابتدایی
flight بهترین نتیجه دور مقدماتی
pretest امتحان مقدماتی بعمل اوردن
preliminary budget forecast پیش بینی مقدماتی بودجه
protocol مقاوله نامه موافقت مقدماتی
protocols مقاوله نامه موافقت مقدماتی
basic bessemer pig iron اهن خام مقدماتی توماس
strategic reconnaissance بررسی مقدماتی وضع دشمن
literacy فهمیدن اصول مقدماتی کامپیوتر
white primary اخذ اراء مقدماتی حزبی
junior college دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
basic relay post پایگاه مقدماتی تحویل و تحول بیماران
house of delegates مجلس مقننه مقدماتی ویرجینیا ومریلند
preparatory تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
investigate استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigating استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigates استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
investigated استفسار کردن اطلاعات مقدماتی بدست اوردن
microcontroller RAM و زبان برنامه نویسی مقدماتی است
exempt player بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
juniorate مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
WordPad امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
protocols خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
protocol خلاصه مذاکرات معاهده و اتفاق نسخه اول و اصلی مقاوله نامه مقدماتی
characters یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
character یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
tested ازمایش
tests ازمایش
experiment ازمایش
vetting ازمایش
screening ازمایش
experimented ازمایش
g ازمایش
experimenting ازمایش
testing ازمایش
shy ازمایش
shyer ازمایش
shyest ازمایش
shying ازمایش
examen ازمایش
assays ازمایش
checking ازمایش
trial ازمایش
assay ازمایش
experiments ازمایش
shies ازمایش
experimentation ازمایش
trials ازمایش
shied ازمایش
test element وسیله ازمایش
test ازمایش کردن
teasthole گمانه ازمایش
test announcement نتیجه ازمایش
hammer test ازمایش سقوطی
factorial design ازمایش فاکتوریل
hanging test ازمایش کشش
test course مسافت ازمایش
tension test ازمایش کشش
hardness test ازمایش سختی
tensile test ازمایش کششی
tensile test ازمایش کشش
gage ازمایش کردن
final test ازمایش نهائی
explosion proof ازمایش- انفجار
test bed صفحه ازمایش
fatigue test ازمایش خستگی
test bay میدان ازمایش
flattening test ازمایش توزیعی
test bay حوزه ازمایش
test clip گیره ازمایش
test bar میله ازمایش
examination of the soil ازمایش خاک
experimental design طرح ازمایش
experimentalist اهل ازمایش
test bed میز ازمایش
evaluation score نمره ازمایش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com