English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
biopsy ازمایش میکروسکپی بافت زنده
Other Matches
xylotomy برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
in vivo بافت زنده
mixd weave بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
microstructure ساختمان میکروسکپی اشیاء یابافت ها
plain weave بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
board weave تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
vivisectional زنده شکافی تشریح جانور زنده
vivisection زنده شکافی تشریح جانور زنده
compound weave بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
use testing ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assays محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
continous immersion test ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
greige carpet فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
vivisect موجود زنده را تشریح کردن تشریح زنده
absolute filter صافی میکرونی صافی میکروسکپی
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
confident test ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
creep test ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
knitted بافت
of a loose texture شل بافت
neurine بافت پی
texture بافت
context بافت
contexts بافت
textures بافت
of a loose textture شل بافت
gold tisane زر بافت
loose texture بافت شل
knit goods کش بافت
tissue بافت
grain بافت
contexture بافت
fiber بافت
tissues بافت
vivid زنده
viviparous زنده زا
quick زنده
quicker زنده
quickest زنده
coiner زنده
plaster of Paris گچ زنده
livelier زنده
freshest زنده
skylarker زنده دل
vivific زنده
dapper زنده دل
live زنده
fresh زنده
lived :زنده
lived زنده
fresh- زنده
full of life سر زنده
lively <adj.> دل زنده
alive زنده
dashing زنده دل
genial <adj.> دل زنده
live :زنده
cheerful <adj.> دل زنده
liveliest زنده
lively زنده
animate زنده
biogen زنده زا
live bearing زنده زا
lighthearted زنده دل
life full سر زنده
animates زنده
living زنده
alacritous زنده
biotic زنده
cheerful <adj.> زنده دل
above ground زنده
finespun ریز بافت
stroma بافت نمدی
necrosis بافت مردگی
biopsy بافت برداری
knit goods کالای کش بافت
nerve tissue بافت عصبی
fiber بافت لیف
adipose tissue بافت چربی
selvedge گرد بافت
fibrosis تصلب بافت ها
homespun بافت خانگی
texture of soil بافت خاک
sclerenchyma بافت زنبوری
phloem بافت لیفی
histology بافت شناسی
sennet بافت حصیری
plain weave بافت ساده
selvage گرد بافت
cellular بافت سلولی
histoloysis بافت خواری
weave ساختن بافت
soil texture بافت خاک
histogenesis بافت سازی
hand knife خوش بافت
hand knitted دست بافت
histogen بافت ساز
web بافت یا نسج
webs بافت یا نسج
woof دست بافت
woofs دست بافت
stroma بافت بنیادی
collenchyma بافت کلانشیم
cellular tissue بافت زنبوری
typical <adj.> بافت معمولی
sclerosis تصلب بافت
plain weave بافت حصیری
grosser درشت بافت
basket-weave بافت حصیری
welknit خوش بافت
weaving draft نقشه بافت
style سبک بافت
knotless بافت شل و آزاد
texture ترکیب بافت
close-knit ریز بافت
flat weave تخت بافت
interlocking بافت با قلاب
knotless بافت تقلبی
xylem بافت چوبی
typical <adj.> بافت عادی
chain stitch بافت زنجیری
slit weave بافت چاکدار
fibre بافت لیف
basket weave بافت حصیری
fibres بافت لیف
weaves ساختن بافت
grossing درشت بافت
grossest درشت بافت
texture بافت تاروپود
direction سمت بافت
textures بافت تاروپود
gross درشت بافت
grossed درشت بافت
slip خطا در بافت
grosses درشت بافت
vascular tissue بافت هادی
vascular tissue بافت اوندی
protoplast واحدجرم زنده
night waking شب زنده داری
quickens زنده شدن
wakefulness شب زنده داری
reviviscence زنده سازی
quick clay بتن زنده
survive زنده ماندن
irresuscitable زنده نشدنی
resusctate زنده کردن
resuscitator زنده کننده
resurge زنده شدن
restore to life زنده کردن
quicklime اهک زنده
pernoctation شب زنده داری
restoration to life زنده سازی
quick lime اهک زنده
inter vivos در میان زنده ها
quick ening زنده کننده
vigil شب زنده داری
vigils شب زنده داری
living organisms موجودات زنده
living polymer بسپار زنده
living soil خاک زنده
long little زنده باد
long live زنده باد
viable زنده ماندنی
lucubration شب زنده داری
anabiosis زنده سازی
activities زنده دلی
activity زنده دلی
vivas زنده باد
viva زنده باد
verve زنده دلی
living environment محیط زنده
liveliness زنده دلی
biopsy زنده بینی
macroconsumer زنده خوار
waked شب زنده داری
biophage زنده خوار
wakes شب زنده داری
biomass توده زنده
biogenic زنده زایی
playable توپ زنده
bioderm لایه زنده
live load بار زنده
good توپ زنده
live steam بخار زنده
survivor شخص زنده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com