Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (31 milliseconds)
English
Persian
essay
ازمایش کردن ازمودن
essays
ازمایش کردن ازمودن
Other Matches
assay
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
tests
ازمودن کردن
tested
ازمودن کردن
test
ازمودن کردن
flight test
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
use testing
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
continous immersion test
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
soil examination
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
verifies
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
to put to the touch
ازمودن
examines
ازمودن
put to test
ازمودن
to put to proof
ازمودن
examining
ازمودن
try
ازمودن
tries
ازمودن
gropes
ازمودن
groped
ازمودن
to put to the test
ازمودن
grope
ازمودن
shake down
ازمودن
groping
ازمودن
testing
ازمودن
examine
ازمودن
examined
ازمودن
to bring to the proof
ازمودن
to make a trial of
ازمودن
plumb
با شاقول ازمودن
to take a person's measure
با اخلاق کسیرا ازمودن
to try one's luck
بخت خودرا ازمودن
soil resistivity test
ازمودن زنگزدگی فلز
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
to try out
خوب ازمایش کردن کاملاازمودن تصفیه کردن گداختن
to gauge a person
گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
spot checks
بطور چند در میان ازمودن
spot check
بطور چند در میان ازمودن
gage
ازمایش کردن
test
ازمایش کردن
approving
ازمایش کردن
examining
ازمایش کردن
tested
ازمایش کردن
approves
ازمایش کردن
examined
ازمایش کردن
tests
ازمایش کردن
examines
ازمایش کردن
approve
ازمایش کردن
examine
ازمایش کردن
quizzes
ازمایش کردن
gauged
ازمایش کردن
to bring to the proof
ازمایش کردن
gauges
ازمایش کردن
quiz
ازمایش کردن
gauge
ازمایش کردن
analyzed
با تجزیه ازمایش کردن
analyzes
با تجزیه ازمایش کردن
tests
ازمایش کردن امتحان
analysing
با تجزیه ازمایش کردن
trial
ازمایش کردن ازمایشی
analyses
با تجزیه ازمایش کردن
tested
تست کردن ازمایش
analysed
با تجزیه ازمایش کردن
tested
ازمایش کردن امتحان
analyzing
با تجزیه ازمایش کردن
tests
تست کردن ازمایش
test
ازمایش کردن امتحان
analyse
با تجزیه ازمایش کردن
retry
دوباره ازمایش کردن
trials
ازمایش کردن ازمایشی
to put to proof
ازمایش کردن دراوردن
test
تست کردن ازمایش
percuss
بازدن انگشت یا الت دیگری چیزی را ازمودن
bending test
ازمایش خمش ازمون تا کردن
analyze
باتجزیه ازمایش کردن فرگشایی کردن
check up
رسیدگی کامل کردن ازمایش کردن
foretaste
ازمایش قبلی پیش بینی کردن
confident test
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
creep test
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
experiments
تجربه کردن ازمایش کردن
experiment
تجربه کردن ازمایش کردن
experimenting
تجربه کردن ازمایش کردن
experimented
تجربه کردن ازمایش کردن
to stand the racket
ازعهده ازمایش برامدن تحمل سختی وامتحان کردن بردباری
environmental test
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
steeve
خفت کردن میلهای که نوک ان قلابی داردوبرای ازمایش محتویات عدل پنبه وامثال ان بکار میرود سیخک
examen
ازمایش
trials
ازمایش
checking
ازمایش
trial
ازمایش
assay
ازمایش
experimenting
ازمایش
experiments
ازمایش
g
ازمایش
assays
ازمایش
testing
ازمایش
experiment
ازمایش
screening
ازمایش
experimented
ازمایش
shying
ازمایش
tests
ازمایش
tested
ازمایش
shied
ازمایش
shies
ازمایش
shy
ازمایش
shyer
ازمایش
shyest
ازمایش
vetting
ازمایش
experimentation
ازمایش
trial and error
ازمایش ولغزش
testing of materials
ازمایش مواد
insulation voltage
فشار ازمایش
testing stand
سکوی ازمایش
intelligence test
ازمایش هوش
testing stand
میز ازمایش
testing time
زمان ازمایش
test set
دستگاه ازمایش
test series
سری ازمایش
flattening test
ازمایش توزیعی
testing of materials
ازمایش مصالح
cup test
ازمایش قاشقی
regression testing
ازمایش رگرسیون
deep drawing test
ازمایش کاسگری
absorption test
ازمایش جذب
impact test
ازمایش ضربه
test specimen
نمونه ی ازمایش
triaxial test
ازمایش سه بعدی
cupping test
ازمایش فنجانی
inspection test
ازمایش کار
test specimen
نمونه ازمایش
tester
ازمایش کننده
division check
ازمایش تقسیم
triaxial shear test
ازمایش سه محوری
tester
دستگاه ازمایش
turing's test
ازمایش تورینگ
test cases
قضیه در ازمایش
testing load
بار ازمایش
crippling test
ازمایش لهیدگی
two stage experiment
ازمایش دو مرحلهای
saturation testing
ازمایش اشباعی
self test
ازمایش خودکار
examination of the soil
ازمایش خاک
drop test
ازمایش ضربهای
experimental design
طرح ازمایش
experimentalist
اهل ازمایش
drop test
ازمایش سقوطی
explosion proof
ازمایش- انفجار
drift test
ازمایش رانش
doubling test
ازمایش تا شویی
sedimentation test
ازمایش تهنشینی
examination
امتحان ازمایش
retrials
ازمایش مجدد
retrial
ازمایش مجدد
experiencing
تجربه ازمایش
experiences
تجربه ازمایش
experience
تجربه ازمایش
temptations
ازمایش امتحان
temptation
ازمایش امتحان
examinations
امتحان ازمایش
evaluation score
نمره ازمایش
test case
قضیه در ازمایش
factorial design
ازمایش فاکتوریل
lucas test
ازمایش لوکاس
shop test
ازمایش کارگاهی
final test
ازمایش نهائی
load test
ازمایش بار
triers
ازمایش کننده
trier
ازمایش کننده
line tester
ازمایش کننده خط
probation
ازمایش امتحان
teasthole
گمانه ازمایش
material testing
ازمایش مصالح
test tube
لوله ازمایش
fatigue test
ازمایش خستگی
test tubes
لوله ازمایش
weathring test
ازمایش فرسایش
shear test
ازمایش برشی
experimentally
از راه ازمایش
izod test
ازمایش ایزود
buzzer test
ازمایش بیرز
blank experiment
ازمایش مچ گیری
test clip
گیره ازمایش
test bed
صفحه ازمایش
beta testing
ازمایش بتا
beta test
ازمایش بتا
test bay
میدان ازمایش
test bay
حوزه ازمایش
test bar
میله ازمایش
assay
ازمایش سنجش
test bed
میز ازمایش
break proof
ازمایش شکست
burn in
ازمایش روشن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com