Dictiornary-Farsi | ازمایش کشش- خستگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (11 milliseconds)

English	Persian
tensile fatigue test	ازمایش کشش- خستگی


Search result with all words

fatigue test	ازمایش خستگی
fatigue testing machine	دستگاه ازمایش کننده خستگی
transverse fatigue test	ازمایش خستگی عرضی
Other Matches

use testing	ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout	ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method	عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assays	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay	محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
flight test	ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test	ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element	دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
soil examination	بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test	ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test	ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
creep test	ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test	ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test	ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
tube tester	دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test	ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
fatigued	خستگی
exhaustion	خستگی
ennui	خستگی
weariness	خستگی
tiredness	خستگی
stress	خستگی
fatigue	خستگی
stresses	خستگی
stressing	خستگی
fatigue limit	حد خستگی
boredom	خستگی
ages	خستگی
fatigues	خستگی
age	خستگی
dark burn	خستگی
taedium vitae	خستگی اززندگی
tadium	خستگی از عمر
tired	بیزار خستگی
tired to death	مانندمرده از خستگی
wearily	از روی خستگی
tedium	خستگی دلتنگی
thermal fatigue	خستگی حرارتی
tangential stress	خستگی مماسی
fatiguing	خستگی اور
fatigues	خستگی کوفتگی
fatigue	خستگی فرسودگی
fatigued	خستگی کوفتگی
fatigue	خستگی کوفتگی
refreshment	رفع خستگی
refreshments	رفع خستگی
fatigues	خستگی فرسودگی
inexhaustible	خستگی نا پذیر
tensile stress	خستگی کششی
fatigued	خستگی فرسودگی
exhautless	خستگی ناپذیر
fatigueability	خستگی پذیری
compressive stress	خستگی فشاری
indefatigability	خستگی ناپذیری
eye strain	خستگی چشم
weariless	خستگی نا پذیر
unwearied	خستگی درکرده
circumferential stress	خستگی دایرهای
langorous	خستگی اور
fatigue test	ازمون خستگی
drainless	خستگی ناپذیر
to stretch one's legs <idiom>	خستگی درکردن
unwearying	خستگی ناپذیر
eyestrain	خستگی چشم
fatig	خستگی پذیر
fatigable	خستگی پذیر
fatiguable	خستگی پذیر
fatigue strength	استحکام خستگی
magnetic fatigue	خستگی مغناطیسی
mean stress	خستگی متوسط
shrinkage stress	خستگی فرامد
irksome	خستگی اور
secondary stress	خستگی فرعی
tiredly	بیزار خستگی
fatigueless	خستگی ناپذیر
principal stress	خستگی اصلی
indefatigable	خستگی ناپذیر
muscular fatigue	خستگی عضلانی
I am deae beat . I am tired out .	از خستگی دارم غش می کنم
acopic	دافع خستگی و کوفتگی
neurasthenic	وابسته به ضعف یا خستگی پی ها
nervous prostration	سستی پی خستگی اعصاب
tireless	خستگی ناپذیر نافرسودنی
to unbend oneself	رفع خستگی کردن
irksomely	بطور خستگی اور
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
psychasthenia	خستگی روانی بی تصیمی
inexhaustibly	بطور خستگی ناپذیر
to rest up	خوب خستگی در کردن
To be exhausted.	از پا افتادن ( خستگی مفرط )
trachle	سبب خستگی یا دردسر
he did not turn a hair	هیچ خستگی وانمودنکرد
indefatigably	بطور خستگی ناپذیر
permissible stress	خستگی قابل قبول
palmograph	خستگی نگار دستی
perk up <idiom>	بعد از خستگی پرانرژی بودن
he is not quite rested	خوب رفع خستگی نکرده
borer	ملول کننده خستگی اور
neurasthenic	دچار خستگی یاضعف اعصاب
restraints	نیروی خستگی یا فرسایش بار
conk out <idiom>	بعلت خستگی به خواب رفتن
restraint	نیروی خستگی یا فرسایش بار
refresh	از خستگی بیرون اوردن روشن کردن
refreshed	از خستگی بیرون اوردن روشن کردن
high cycle fatigue	خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
refreshes	از خستگی بیرون اوردن روشن کردن
to refresh oneself	تغییر ذائقه دادن رفع خستگی کردن
experimentation	ازمایش
checking	ازمایش
vetting	ازمایش
experiments	ازمایش
experimenting	ازمایش
testing	ازمایش
experiment	ازمایش
assay	ازمایش
experimented	ازمایش
assays	ازمایش
shyer	ازمایش
shy	ازمایش
shied	ازمایش
tested	ازمایش
screening	ازمایش
trials	ازمایش
trial	ازمایش
examen	ازمایش
shyest	ازمایش
shying	ازمایش
shies	ازمایش
g	ازمایش
tests	ازمایش
low cycle fatigue	خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
turing's test	ازمایش تورینگ
izod test	ازمایش ایزود
line tester	ازمایش کننده خط
load test	ازمایش بار
triaxial shear test	ازمایش سه محوری
random test	ازمایش نامنظم
material testing	ازمایش مصالح
triaxial test	ازمایش سه بعدی
lucas test	ازمایش لوکاس
insulation voltage	فشار ازمایش
experimental design	طرح ازمایش
hanging test	ازمایش کشش
hammer test	ازمایش سقوطی
hardness test	ازمایش سختی
flattening test	ازمایش توزیعی
final test	ازمایش نهائی
impact test	ازمایش ضربه
image test	ازمایش تصویر
gage	ازمایش کردن
factorial design	ازمایش فاکتوریل
explosion proof	ازمایش- انفجار
experimentalist	اهل ازمایش
weathring test	ازمایش فرسایش
inspection test	ازمایش کار
two stage experiment	ازمایش دو مرحلهای
tension test	ازمایش کشش
tester	دستگاه ازمایش
test element	وسیله ازمایش
test course	مسافت ازمایش
test clip	گیره ازمایش
testing stand	سکوی ازمایش
testing stand	میز ازمایش
test bed	صفحه ازمایش
test bed	میز ازمایش
test bay	میدان ازمایش
test bay	حوزه ازمایش
test bar	میله ازمایش
test announcement	نتیجه ازمایش
test equipment	وسایل ازمایش
test hole	چاه ازمایش
tester	ازمایش کننده
test specimen	نمونه ی ازمایش
test specimen	نمونه ازمایش
test set	دستگاه ازمایش
test series	سری ازمایش
testing of materials	ازمایش مصالح
testing of materials	ازمایش مواد
test room	اطاق ازمایش
test plan	طرح ازمایش
test piece	نمونه ازمایش
test model	نمونه ی ازمایش
tensile test	ازمایش کشش
tensile test	ازمایش کششی
rattler test	ازمایش تورق
random test	ازمایش پیشامدی
psychometry	ازمایش هوش
to bring to the proof	ازمایش کردن
program testing	ازمایش برنامه
probationership	ازمایش کاری
probational	ازمایش امتحان
preliminary test	ازمایش مقدماتی
torsion test	ازمایش پیچش
triable	ازمایش کردنی
trial and erroe	ازمایش و خطا
trial and error	ازمایش و خطا
rattler test	ازمایش تردی
testing load	بار ازمایش
regression testing	ازمایش رگرسیون
teasthole	گمانه ازمایش