Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
speed tests
ازمونهای سرعت
Other Matches
random parallel tests
ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
battery of tests
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
statistical tests
ازمونهای اماری
projective tests
ازمونهای فرافکن
parallel tests
ازمونهای همتا
trade tests
ازمونهای شغلی
employment tests
ازمونهای استخدامی
pictorial tests
ازمونهای تصویری
norm referenced tests
ازمونهای هنجاری
situational tests
ازمونهای موقعیتی
individual tests
ازمونهای انفرادی
infant tests
ازمونهای نوباوگان
creativity tests
ازمونهای افرینندگی
criterion refernced tests
ازمونهای ملاکی
custom made tests
ازمونهای کار- ویژه
placement tests
ازمونهای تعیین شغل
culture bound tests
ازمونهای فرهنگ- بسته
culture fair tests
ازمونهای فرهنگ- نابسته
prognostic tests
ازمونهای پیش اگهی
culture free tests
ازمونهای فرهنگ- نابسته
dotting test
ازمونهای نقطه زنی
psychomotor tests
ازمونهای روانی- حرکتی
goldstein scheerer tests
ازمونهای گلدشتاین- شیرر
screening tests
ازمونهای سرند کردن
survey tests
ازمونهای زمینه یابی
terman merrill tests
ازمونهای ترمن- مریل
differential aptitude tests
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
timed tests
ازمونهای زمان دار
iowa tests of basic skills
ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
will temprament tests
ازمونهای اراده- خلق وخوی
california tests of personality
ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
california tests of mental maturity
ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
pintner patterson scale of
Tests Performance مقیاس ازمونهای عملی پینتر- پترسون
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
dragstrip
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
fasts
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fastest
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasted
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
isotach
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
decelerating
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerate
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
paces
سرعت
speed
سرعت
speeds
سرعت
speeding
سرعت
tilted
سرعت
tilts
سرعت
expeditiousness
سرعت
liner velocity
سرعت
souic do
سرعت
seepage velocity
سرعت زه اب
attack speed
سرعت تک
celerity
سرعت
low velocity
کم سرعت
promptitude
سرعت
line speed
سرعت خط
fleety
به سرعت
tilt
سرعت
rapidity
سرعت
terminal velocity
سرعت حد
haste
سرعت
accelerate
بر سرعت
accelerated
بر سرعت
accelerates
بر سرعت
accelerating
بر سرعت
speediness
سرعت
fastness
سرعت
low velocity
با سرعت کم
velocities
سرعت
pace
سرعت
fastnesses
سرعت
velocity
سرعت
speedy
سرعت
rate
سرعت
acceleration
سرعت
rates
سرعت
directly
به سرعت
swiftly
به سرعت
swiftness
سرعت
paced
سرعت
velocity
سرعت حرکت
reading rate
سرعت خواندن
clock speed
سرعت ساعت
rate of reaction
سرعت واکنش
relative velocity
سرعت نسبی
celerity
سرعت فاز
celerity
سرعت موج
speed variation
تغییر سرعت
burst rate
سرعت پشت سر هم
change of speed
تغییر سرعت
speed stage
مرحله سرعت
circular velocity
سرعت دایرهای
reading speed
سرعت خواندن
collision rate
سرعت برخورد
critical velocity
سرعت بحرانی
quickness
سرعت فوریت
cruising speed
سرعت دریانوردی
alacrity
[speed]
سرعت انتقال
celerity
سرعت انتقال
easiness
[quickness]
سرعت انتقال
cyclometer
سرعت سنج
dashman
دونده سرعت
fleetness
سرعت انتقال
critical speed
سرعت بحرانی
rate of pouring
سرعت ریزش
rate of fire
سرعت تیر
rate of deposition
سرعت ته نشست
rate of dissolution
سرعت انحلال
conduction velocity
سرعت هدایت
conduction velocity
سرعت رسانش
constant speed
سرعت ثابت
rate equation
معادله سرعت
rate constant
ثابت سرعت
radial velocity
سرعت شعاعی
quickness
سرعت انتقال
deceleration lane
خط تقلیل سرعت
bit rate
سرعت ذرهای
bit rate
سرعت بیتی
speed control
کنترل سرعت
absolute velocity
سرعت مطلق
acceleration lane
خط سرعت گیری
speed characteristics
مشخصه سرعت
accelerometer
سرعت سنج
actual velocity
سرعت واقعی
sliding speed
سرعت لغزشی
speed adjustment
تنظیم سرعت
speed controls
نافم سرعت
speed limits
سرعت مجاز
speed indicator
سرعت نما
speed regulator
نافم سرعت
speed reduction
کاهش سرعت
rate
سرعت حرکت
rate
سرعت کار
deceleration
کاهش سرعت
speed of advance
سرعت پیشروی
speed limit
سرعت مجاز
tip speed
سرعت نوک
airspeed indicator
سرعت نما
average speed
سرعت متوسط
reverse speed
سرعت معکوس
base speed
سرعت مبنا
base speed
سرعت منتجه
basic speed
سرعت اولیه
initial speed
سرعت اولیه
input speed
سرعت اولیه
speed level
مرحله سرعت
speed of light
سرعت نور
rotational speed
سرعت چرخش
angular speed
سرعت زاویهای
angular velocity
سرعت زاویهای
apparent velocity
سرعت فاهری
speed level
سطح سرعت
speed stage
سطح سرعت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com