Dictiornary-Farsi | ازمونهای نقطه زنی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
dotting test	ازمونهای نقطه زنی


Other Matches

random parallel tests	ازمونهای موازی تصادفی ازمونهای همتای تصادفی
battery of tests	گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
junction	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junctions	محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point	نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point	نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
trade tests	ازمونهای شغلی
parallel tests	ازمونهای همتا
criterion refernced tests	ازمونهای ملاکی
infant tests	ازمونهای نوباوگان
individual tests	ازمونهای انفرادی
pictorial tests	ازمونهای تصویری
creativity tests	ازمونهای افرینندگی
norm referenced tests	ازمونهای هنجاری
situational tests	ازمونهای موقعیتی
projective tests	ازمونهای فرافکن
employment tests	ازمونهای استخدامی
speed tests	ازمونهای سرعت
statistical tests	ازمونهای اماری
prognostic tests	ازمونهای پیش اگهی
screening tests	ازمونهای سرند کردن
goldstein scheerer tests	ازمونهای گلدشتاین- شیرر
placement tests	ازمونهای تعیین شغل
survey tests	ازمونهای زمینه یابی
custom made tests	ازمونهای کار- ویژه
timed tests	ازمونهای زمان دار
terman merrill tests	ازمونهای ترمن- مریل
culture bound tests	ازمونهای فرهنگ- بسته
culture fair tests	ازمونهای فرهنگ- نابسته
psychomotor tests	ازمونهای روانی- حرکتی
culture free tests	ازمونهای فرهنگ- نابسته
differential aptitude tests	ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
iowa tests of basic skills	ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
will temprament tests	ازمونهای اراده- خلق وخوی
california tests of personality	ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
california tests of mental maturity	ازمونهای کالیفرنیا برای بلوغ ذهنی
pull up point	نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point	نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot	نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
picture point	نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go	زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision	خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism	شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
pintner patterson scale of	Tests Performance مقیاس ازمونهای عملی پینتر- پترسون
free drop	برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
switching	مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
zeroes	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros	پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
mark	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth	موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point	نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approach	فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
pyramid spot	نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing point	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point	نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing points	نقطه تقاطع نقطه تلاقی
holding point	نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point	نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation mark	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
point-to-point connection	اتصال نقطه به نقطه
pointillism	نقاشی نقطه نقطه
point to point network	شبکه نقطه به نقطه
break up point	نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
speckle	نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot	طرح نقطه نقطه خال خال
prick	نقطه
dotting	نقطه
pricking	نقطه
neel point	نقطه نل
pricked	نقطه
spots	نقطه
pricks	نقطه
point to point line	خط نقطه به نقطه
point to point	نقطه به نقطه
point	نقطه
ice melting point	نقطه یخ
speck	نقطه
dot	نقطه
punctum	نقطه
punctulate	نقطه نقطه
punctation	نقطه
punctate	نقطه نقطه
punchation	نقطه
specks	نقطه
ice point	نقطه یخ
spot	نقطه
speckle	نقطه
full stops	نقطه
spotter	نقطه نقطه
stpular	نقطه نقطه
jotted	نقطه
periods	نقطه
two dots one dash line	خط دو نقطه یک خط
tittle	نقطه
ellipsis	سه نقطه [...]
period	نقطه
dotty	نقطه نقطه
jot	نقطه
jots	نقطه
full stop	نقطه
check point	نقطه مقابله
image point	نقطه تصویر
cold spot	نقطه سرماگیر
fusion point	نقطه گداز
impact point	نقطه اصابت
impact point	نقطه فرود
growing point	نقطه رویش
checkout point	نقطه وارسی
compensation point	نقطه موازنه
image element	نقطه تصویر
choice point	نقطه گزینش
check point	نقطه بازرسی
check point	نقطه ازمایش
center	نقطه گره
igniting point	نقطه احتراق
igniting point	نقطه اشتعال
ignition point	نقطه افروزش
ignition point	نقطه اشتعال
gutty	نقطه دار
impact point	نقطه بارریزی
indifference point	نقطه خنثی
breakpoint	نقطه انفصال
intersection point	نقطه تقاطع
break point	نقطه توقف
intersection point	نقطه تلاقی
break off position	نقطه رهایی
break even point	نقطه عطف
branchpoint	نقطه انشعاب
isoelectronic point	نقطه ایزوالکتریک
bp	نقطه جوش
joining point	نقطه اتصال
binary point	نقطه دودوئی
jumping off place	نقطه یا مبداء
injection point	نقطه تزریق
injection point	نقطه پاشش
firing point	نقطه اشتعال
burning point	نقطه اشتعال
drop point	نقطه چکه
inflection point	نقطه عطف
inflexion point	نقطه عطف
initial point	نقطه اولیه
bubble point	نقطه جوش
initial point	نقطه شروع
initial point	نقطه اغاز
brittle point	نقطه شکنندگی
junction point	نقطه الحاق
fusing point	نقطه ذوب
dots per inch	نقطه در هر اینچ
entry point	نقطه دخول
dead reckoning	نقطه فرضی
entry point	نقطه ورود
equilibrium point	نقطه تعادل
dead center ignition	نقطه انفجار
dead center ignition	نقطه اشتعال
equivalence point	نقطه هم ارزی
estimated position	نقطه تخمینی
dead center	نقطه مرگ
dead spot	نقطه خنثی
death point	نقطه مرگ
dot prompt	نقطه اعلان
dot pitch	درجه نقطه
distributing point	نقطه توزیع
directing point	نقطه نشانی
dotter	نقطه گذار
punctuator	نقطه گذار
dewpoint	نقطه شبنم
dpi	نقطه در هر اینچ
drop point	نقطه پرش
dew point	نقطه شبنم
end point	نقطه پایانی
endmost	اقصی نقطه 0
data point	نقطه داده
cutoff point	نقطه برش
f.n.p	نقطه گداز
face off spot	نقطه رویارویی
fire point	نقطه شعله
fire point	نقطه اشتعال
fixation point	نقطه تثبیت
fixed point	نقطه ثابت
flash point	نقطه اشتعال
flash point	نقطه احتراق
congealing point	نقطه انجماد
extreme point	نقطه حدی
exit point	نقطه خروجی
estimated position	نقطه براوردی
curie point	نقطه کوری
eutectic point	نقطه اوتکتیک
eutetic point	نقطه اتکتیک
exchange point	نقطه تعویض
cross over point	نقطه همگذری