Dictiornary-Farsi | ازمون واژه گزینی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
word choice test	ازمون واژه گزینی


Other Matches

word association test	ازمون تداعی واژه ها
word span test	ازمون فراخنای واژه ها
word building test	ازمون واژه سازی
army classification battery test	ازمون کارایی پرسنلی ازمون قابلیت انفرادی
portmanteau	واژه مرکب از دو واژه
portmanteaus	واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux	واژه مرکب از دو واژه
line switching	خط گزینی
monogyny	یک زن گزینی
monogamy	یک شو گزینی
canalization	ره گزینی
monandry	یک همسر گزینی
switching	راه گزینی
message switching	پیام گزینی
object choice	شیئی گزینی
channelling	راه گزینی
personnel selection	کارمند گزینی
permselectivity	نفوذ گزینی
branching	شاخه گزینی
item selection	پرسش گزینی
accommodation	بوم گزینی
accommodations	بوم گزینی
regioselectivity	جهت گزینی
domiciliation	مسکن گزینی
drive channelling	راه گزینی سائق
switching network	شبکه راه گزینی
error choice technique	شیوه خطا گزینی
switching variable	متغیر راه گزینی
switch theory	نظریه راه گزینی
line switching	راه گزینی خطی
context switching	راه گزینی قرینه
polygyny	چند زوجه گزینی
bank switching	راه گزینی محدوده
switching center	مرکز راه گزینی
circuit switching	راه گزینی مداری
automatic mode switching	راه گزینی حالت خودکار
automatic message switching	راه گزینی خودکار پیام
packet switching	راه گزینی بسته کوچک
shear box test	ازمون برشی با جعبه ازمون برشی جعبهای
self selection	انتخاب کالا توسط مشتری خود گزینی
polygamy	چند همسری چند همسر گزینی
termed	واژه
word	واژه
terming	واژه
neologism	نو واژه
worded	واژه
neologisms	نو واژه
term	واژه
mosul	واژه
neologism	واژه تراشی
glossary	واژه نامه
neologism	واژه جدید
wordbook	واژه نامه
synonym	واژه هم معنی
neologisms	واژه جدید
word book	واژه نامه
dissylable	واژه دوهجائی
dictionary	واژه نامه
synonyms	واژه هم معنی
synonyms	واژه مترادف
glossary	واژه نامه
lexicon [dictionary]	واژه نامه
synonym	واژه مترادف
neologisms	واژه تراشی
intercalation	واژه افزایی
stimulus word	واژه محرک
the root of a word	ریشه واژه
keyword	واژه کلیدی
loanword	واژه عاریه
punctuation for reference	زیر واژه
paronym	واژه هم ریشه
loanword	واژه بیگانه
score out that word	ان واژه را خط بزنید
philologist	واژه شناس
neolalia	واژه تراشی
coinage	ابداع واژه
word count	واژه شماری
word deafness	واژه کری
word-blindness	واژه کوری
word blindness	واژه کوری
buzz word	رمز واژه
cognate	واژه هم ریشه
buzz words	رمز واژه
word	واژه سخن
wordbook	واژه نامه
glossaries	واژه نامه
worded	واژه سخن
lexicology	واژه شناسی
word order	ترتیب واژه ها
pejorative	واژه تحقیری
septisyllable	واژه هفت هجائی
octosyllable	واژه هشت هجائی
pentasyllable	واژه پنج هجائی
score out that word	روی ان واژه خط بکشید
prandial	واژه شوخی امیز
post fix	در پایان واژه چسباندن
wordprocessing program	برنامه واژه پردازی
wordage	کلمات واژه بندی
this word means a dog	این واژه یعنی سگ
that word is obsolescent	ان واژه کم کم دارد مهجور
polysllable	واژه جند هجائی
dictionary sort	ترتیب واژه نامهای
logomachy	بازی واژه پردازی
teragram	واژه چهار حرفی
lexicons	واژه نامه دیکسیونر
english words	واژه ها یا لغات انگلیسی
syncopation	کوتاه سازی واژه
homely [British E] <adj.>	سنگین [واژه تحقیری]
lexicon	واژه نامه دیکسیونر
an inseparable prefix	سر واژه جدا نشدنی
homely [British E] <adj.>	خفه [واژه تحقیری]
homely [British E] <adj.>	بیمزه [واژه تحقیری]
a word with a pejorative connotation	واژه ای با معنای ضمنی منفی
nomenclature	فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
lexicography	فرهنگ نویسی واژه نگاری
slang	واژه عامیانه وغیر ادبی
glossary	واژه نامه ضمیمه کتاب
purism	واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
periphrasis	استعمال واژه ها وعبارات زائد
malaprop	کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
dictionaries	کتاب لغت واژه نامه
God bless [you] !	خدا حافظ [واژه کهنه]
neology	استعمال واژه یااصطلاح جدید
rebus	نشاندادن واژه ها بصورت مصور
dictionary	کتاب لغت واژه نامه
spicery	انباری ادویه [واژه قدیمی]
glossaries	واژه نامه ضمیمه کتاب
polyandry	چند شوهری چند شو گزینی
lexigraphy	یکجور خط که هر حرف ان نماینده واژه ایست
catch-phrase	واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
bawdry	زنا [دین] [حقوق] [واژه قدیمی]
homely [British E] <adj.>	عادی و خسته کننده [واژه تحقیری]
catch-phrases	واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
cantoria	[واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
How do you pronounce [say] that [this] word?	این واژه چه جور تلفظ می شود؟
shibboleth	ازمون
shibboleths	ازمون
chi square test	ازمون "چی دو "
tests	ازمون
t test	ازمون تی
tested	ازمون
experiences	ازمون
u test	ازمون یو
experience	ازمون
experiencing	ازمون
post test	پس ازمون
z test	ازمون " زی "
f test	ازمون اف
examination	ازمون
examinations	ازمون
anglo-chinois	[واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
Genius Loci	نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
sanshifter	واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
to inspan oxen	این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
alinik design	واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
parathesis	پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
shearing test	ازمون برشی
recall test	ازمون یاداوری
similarities test	ازمون شباهتها
power test	ازمون قدرت
test norm	هنجار ازمون
recognition test	ازمون بازشناسی
sampling test	ازمون نمونهای
rorschach test	ازمون رورشاخ
reasoning test	ازمون استدلال
pretest	پیش ازمون
responsions	ازمون مقدماتی
repeated test	ازمون دوباره
progressive education	ازمون پیشرو
proofer	ازمون کننده
shareware	ازمون- افزار
verbal test	ازمون کلامی
triaxial test	ازمون سه اسهای
trial and error	ازمون و خطا
total test variance	پراکنش کل ازمون
tollen's test	ازمون تولن
testing time	دوره ازمون
testing load	بار ازمون
testable	ازمون پذیر
test wise	ازمون اشنا
two tailed test	ازمون دو دامنه
two tailes test	ازمون دو دامنهای
world test	ازمون جهان
wilcoxon test	ازمون ویلکاکسن
whisper test	ازمون نجوا
watch test	ازمون ساعت
wassermann test	ازمون واسرمان
walsh test	ازمون والش
vocabulary test	ازمون واژگان
vision test	ازمون بینایی
vigotsky test	ازمون ویگوتسکی
test validity	اعتبار ازمون
test value	نمره ازمون
test score	نمره ازمون
tensile test	ازمون کششی
t data	دادههای ازمون
szondi test	ازمون زوندی
system test	ازمون سیستم
symbol arrangement test	ازمون نمادارایی
subtest	خرده ازمون