English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
ask him if he likes to go از او بپرسید ایا میل دارد برودیا نه
Other Matches
youmay well ask حق دارید بپرسید
Ask each and every one of them . ازیک یک آنها بپرسید
ask him if he likes to go از او بپرسید "میل دارید بروید یا نه "
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects. در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
scalar متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
. The car is gathering momentum. اتوموبیل دارد دور بر می دارد
Walls have ears <idiom> دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears دیوار موش دارد موش گوش دارد
there is a time for everything دارد
heavy fighting is in progress دارد
has دارد
he is ill with fever تب دارد
chains دارد.
are there any remarks? دارد
he has a rage for money دارد
hast او دارد
chain دارد.
he has worms دارد
figure on <idiom> بستگی دارد به
virus وجود دارد
viruses وجود دارد
there is a rumour that شهرت دارد که
leek d;[,vjvi ;i fv'ihd \ik , بزرگ دارد
what matter? چه اهمیت دارد
He has a day off. او مرخصی دارد.
what hurt is there in that چه زیانی دارد
walls have ears گوش دارد
it is usual with him عادت دارد
it depends [on] بستگی دارد [به]
it is sufficiently stamped کسرتمبر دارد
he is fifty تمام دارد
what the odds چه اهمیت دارد
But one leg to the fowl. <proverb> مرغ یک پا دارد .
Windows GDI بیتی دارد
multungulate که بیش از دو سم دارد
There is something wrong with the ... ... عیب دارد.
he is 0 years old او ده سال دارد
There is a knack in it . یک فنی دارد
the probability is احتمال دارد
he has an axe to grind غرض دارد
god is خداوجود دارد
he has an a. to grind مقصود دارد
the reason is manifold چنددلیل دارد
he has a spite against me بامن لج دارد
he has a maggot in his head وسواس دارد
our library is well stocked خوبی دارد
Buttonhole کتی که در دو طرف دکمه دارد
the reason is two fold دودلیل دارد
he tops .0 metres یک مترونیم قد دارد
not a patch on چه دخلی دارد
I owe him a dept of gratitude. حق بگردنم دارد
he speaks to the purpose قصدی دارد
it has sides سه پهلو دارد
tea is preferable to water چایی بر اب ترجیح دارد
rubrician کتاب نماز دارد
the switch is on برق جریان دارد
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
He is distantly related to us . نسبت دوری با ما دارد
How long is the ticket valid? بلیت تا کی اعتبار دارد؟
battery که یک باتری پشتیبان دارد
To bring pressure to bear . To exert pressure . فشار خون دارد
to bring grist to the mill نان دراب دارد
the party is led by him او بر ان حزب ریاست دارد
the cat has nine lives سگ هفت جان دارد
that word is obsolescent ان واژه کم کم دارد مهجور
that bridge has openings ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
batteries که یک باتری پشتیبان دارد
biased آنچه اریب دارد
there removred revolution شورشی که شهرت دارد
well and good باشد چه ضرر دارد
There is always a right way of doing everything. هرکاری راهی دارد
She has a soft voice صدای نرمی دارد
My hair is falling. موهایم دارد می ریزد
backs که یک باتری پشتیبان دارد
She has engaging manners . رفتار گیرایی دارد
back که یک باتری پشتیبان دارد
Somebody is beating at (upon)the door. یک کسی دارد در می زند
With his foul temper. با اخلاق سگه که دارد
He writes well . he wields a formidable pen . قلم خوبی دارد
She has a lovely ( nice ) voice. صدای قشنگه دارد
There is only one condition attached to it . فقط یک شرط دارد
He is verbose (garrulous). He has verbal diarrhea. شهوت کلام دارد
She has a lovely (nice) voice. صدای قشنگه دارد
She has a delightfully mellow voice . صدای گرمی دارد
He is against [opposed to] me . با من ضد است. [ضدیت دارد]
He has influential contacts everywhere. همه جا دست دارد
He writes a legible ( beautiful ) hand . خط خوانایی ( قشنگه ) دارد
He takes my advice. He listens to me. از من حرف شنوایی دارد
lengths خط با طول جر حرف دارد
length خط با طول جر حرف دارد
what does it meant یعنی چه چه معنی دارد
There are two sides to every question . <proverb> هر مساله ای دو جنبه دارد.
what is that to you به شما جه دخلی دارد
what is wrong with that? مگراین چه عیبی دارد
The kettel is boiling. قوری دارد می جوشد
significance معنای مخصوص دارد
basses کسی که صدای بم دارد
bass کسی که صدای بم دارد
There are ticks in every trade . <proverb> هر کار لمى دارد .
Every flow must have its ebb. <proverb> هر فرازى نشیبى دارد.
Does it matter if I dont come ? اشکالی دارد اگرنیایم ؟
(not to be) sneezed at <idiom> ارزش داشتن را دارد
She has got regular teeth . دندانهای منظمی دارد
She has a subtle charm. جذابیت ظریفی دارد
the export of ... is granted the premium. صدور ... جایزه دارد.
double decker هرچیزیکه دو لایه دارد
he must needs go بیخوداصرار دارد برفتن
he keeps my a حساب مراونگه می دارد
he is rightly named اسم بامسمائی دارد
he is in the know اطلاع ویژه دارد
he is in a hurry to go عجله دارد برفتن
he is f. of money پول فراوان دارد
bigamists زنی که دوشوهر دارد
it stand well with him بامن نظرمساعدی دارد
it speaks well for him بامن نظرمساعد دارد
it needs to be done carefully اینکارتوجه لازم دارد
it askes for attention توجه لازم دارد
in all like احتمال کلی دارد
delectus برای ترجمه دارد
It is much sought after خیلی طالب دارد.
it is of frequent خیلی مورد دارد
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
it is particularly difficult یک دشواری ویژه دارد
it is very important بسیار اهمیت دارد
it is worth 0 rials ده ریال ارزش دارد
it is wringing خیلی تراست یا اب دارد
he has Roman nose او بینی عقابی دارد
he has much merit خیلی قابلیت دارد
likelihood احتمال کلی دارد
he has much merit بسیار شایستگی دارد
he has a loose tongue دهان لقی دارد
he bears out his name اسم بامسمایی دارد
and there an end. و پایان وجود دارد.
he insists on going اصرار دارد برفتن
bigamist زنی که دوشوهر دارد
He must have a hand in it. حتما" دراینکار دست دارد
It lookes like rain. هوا خیال باریدن دارد
The child is going to go to bed. بچه دارد می رود بخواب
requests چیزی که کسی تقاضایش را دارد
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
interne یا جراحی که در بیمارستان اقامت دارد
He has a glib(persuasive)tongue. زبان چرب ونرمی دارد
dare he go? ایا جرات دارد برود
he is an influence in politics فلانی نفوذ سیاسی دارد
She has a warm heart. قلب گرم ومهربانی دارد
Blood circulates in the body. خون در بدن جریان دارد
corvette رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
He has a good permanent job. شغل ثابت خوبی دارد
He takes ( heels) much interest in politics. به سیاست خیلی علاقه دارد
She is stuffy and conceited. دماغش باد دارد ( پر افاده )
chaplains کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
He has a ready pen. قلم شیوا وروانی دارد
request چیزی که کسی تقاضایش را دارد
double breasted کتی که در دو طرف دکمه دارد
mistress of cooking زنی که در اشپزی دست دارد
chaplain کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
he is rather i. than sick بهم خوردگی یاساکت دارد
requested چیزی که کسی تقاضایش را دارد
requesting چیزی که کسی تقاضایش را دارد
gigman کسیکه درشکه تک اسبه دارد
He has a family of six to. support . he has six mouths to feed. شش سر نانخور دارد ( تحت تکلف )
he has a spite against me بامن کینه یاعداوت دارد
he has a small p in shimran او ملک کوچکی درشمیران دارد
dichord سازیکه هرنغمه ان دوسیم دارد
Our food supply is getting low. ذخیره غذایمان دارد ته می کشد
fault فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
the cow parts the hoofs گاو سمهای شکافته دارد
the odds are that he will doit احتمال دارد که انکار را بکند
ox frame قابی که گوشههای چلیپایی دارد
NVRAM ما میتواند اطلاعات را نگه دارد
he has a fine p in the town اوخانه خوبی در شهر دارد
multifunction آنچه تابعهای متعددی دارد
timber toe کسی که پای چوبین دارد
to the best of ones ability تا جایی که کسی توان آن را دارد
mission critical که شرکت شما به آن بستگی دارد
pavonazzo مرمری که رنگهای پرطاووسی دارد
photorealistic که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
faulted فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
faults فرآیندی که خطا در آن قرار دارد
gig درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
sexagenarian کسی که از 06 تا96 سال دارد
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
tea has an adour p to itself چای بوی ویژهای دارد
gigs درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
quarter binding جلدی که تنهاته ان چرم دارد
puntist راننده کرجی نام دارد
Advanced Technology Attachment مگابایت دار ثانیه دارد
lunchroom رستورانی که غذاهای مختصرواماده دارد
liveryman کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
He is bound to come. احتمال زیادی دارد که بیاید
She is too damned fussy خیلی ادا واطوار دارد
crapaudiue door دری که بالاوپایین ان محورگردنده دارد
creditor secured by pledge طلبکاری که رهینه در دست دارد
it look like rain گویا خیال باریدن دارد
It is going from bad to worse . وضع دارد بد ترهم می شود
My hair is growing. موهایم دارد بلند می شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com