English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
Of this amount Europe's share is 20 percent. از این مقدار ۲۰ درصد مال اروپا است.
Other Matches
earthquake factor مقدار درصد شتاب ثقلی که درطرح محاسبات ساختمانی منظور میگردد
european essembly مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
geometrical percentage درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
inventory fraction نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
europa اروپا
occident اروپا
European Union [EU] اتحادیه اروپا
he was ordered to europe او مامور اروپا شد
Europe قاره اروپا
european essembly مجلس اروپا
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
percentage درصد
per cent درصد
percentages درصد
point درصد
rate درصد
rates درصد
cent درصد
cent- درصد
centi- درصد
cents درصد
percent درصد
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
european monetary fund صندوق پولی اروپا
European Currency Unit سبد ارزی اروپا
I have visited Europe time and again. بارها اروپا را دیده ام.
All of a sudden , he turned up in Europe . یکدفعه سر از اروپا درآورد
missel یکجور باسترک در اروپا
Flemish Mannerism انقلاب شمال اروپا
e r p برنامه ترمیم اروپا
to e. carpets to the europe فرش به اروپا فرستادن
the concert of europe دول متوافق اروپا
Nordic وابسته به شمال اروپا
Common Market جامعه اقتصادی اروپا
volume percent درصد حجمی
weight percent درصد وزنی
at % interest با بهره 21 درصد
rate نرخ [درصد]
water content درصد رطوبت
percentages برحسب درصد
percentage برحسب درصد
percentage نسبت یا درصد
percent salt درصد نمک
percentages نسبت یا درصد
european community competition rules مقررات رقابت در جامعه اروپا
u.f.a cup جام اتحادیه باشگاههای اروپا
EEC مخفف جامعهی اقتصادی اروپا
e c s c (european coal & steel commissio جامعه ذغالسنگ و فولاد اروپا
sabot کفش چوبی روستاییان اروپا
How long wI'll you stay in Europe ? چند وقت اروپا می مانید ؟
europian championship وزنه برداری قهرمانی اروپا
The rise in prices in the European markets. ترقی قیمتها دربازارهای اروپا
european academic research network شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
organization for european economic coopr سازمان همکاری اقتصادی اروپا
percent از قرار صدی درصد
equilibrium moisture content درصد رطوبت متعادل
trial rate درصد ازمایش یک محصول
case fatality rate درصد مرگ و میر
surcharge درصد هزینههای اضافی
surcharges درصد هزینههای اضافی
what p do you receive? چند درصد می گیرد
tench ماهی گول اب شیرین اروپا واسیا
golden shoe بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
hallstatt وابسته به دوران قبل از عصراهن اروپا
a ban from flying in the EU قدغن پرواز در [منطقه] اتحادیه اروپا
pollen count درصد گردههای گیاهی در هوا
moisture content درصد رطوبت موجود در خاک
one hyndred percent column graph نمودار یکصد درصد ستونی
profit margin درصد سود از فروش خالص
pollen counts درصد گردههای گیاهی در هوا
profit margins درصد سود از فروش خالص
odds-on دارای احتمال بیش از 5 درصد
optimum moisture content درصد رطوبت مناسب خاک
estonian اهل جمهوری سابق استونی درشمال اروپا
shad شاه ماهی خوراکی اروپا وشمال امریکا
e r p جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
What percentage of the people are literate? چند درصد مردم با سواد هستند ؟
concert of europe اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
Expressionism [جنبش هنرمندان شمال اروپا بخصوص در آلمان و هلند]
bengal cottage [باغچه ای با دیوارهای کاهگلی در اواسط قرن نوزده اروپا]
reindeer گوزن شمالی وابسته بدوران کهنه سنگی اروپا
gadwall اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
30% down payment against bank guaranty ۳۰ درصد پیش پرداخت در برابر ضمانت بانکی
percentile محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
effective beaten zone منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
Ditterling [تزئینات خارق العاده شمال اروپا به سبک گروتسکو بی تناسب]
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
manning level درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
progressive rebate تخفیفی که با بالا رفتن حجم خرید به درصد ان افزوده می گردد
gradients درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
gradient درصد شیب میزان تغییر درجه حرارت یافشار هوا
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
Common Market بازار مشترک جامعه اقتصادی اروپا سازمان متشکل ازکشورهای المان غربی ایتالیا
wrought اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
percentile یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
e r p اجرا کرد وکمکهایی که در چهارچوب این برنامه به اروپا شدبیشتر کمکهای مارشال نامیده می شوند
stacks پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stack پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacked پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
cross elasticity of demand درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
e f t a (european free trade association اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
commision agent نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
baltic دریای بالتیک در شمال اروپا وابسته به بالتیک
dud probability درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
european cup winner cup جام برندگان جام اروپا
accelerator ماده معینی که به بتن اضافه میشود تا مقاوم شدن بتن را در مراحل اولیه تسریع نماید. کلرور کلسیم تا دو درصد یکی از معمولترین این مواد است
european atomic energy community جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
penny worth مقدار کم
supping مقدار
supped مقدار
sup مقدار
mouthful مقدار
total مقدار
outturn مقدار
dealt مقدار
sups مقدار
mouthfuls مقدار
what چه مقدار
spattering مقدار کم
spattered مقدار کم
sum مقدار
iso quant مقدار
value مقدار
modicum مقدار کم
measurment مقدار
batches مقدار
batch مقدار
spatter مقدار کم
spatters مقدار کم
sizes مقدار
summa مقدار
soupcon مقدار کم
smidgen مقدار کم
single valued تک مقدار
extent حد مقدار
sprinkling مقدار کم
quantum مقدار
quantities مقدار
royalty tonnage مقدار
size مقدار
volume discount مقدار
quantity مقدار
amount مقدار
truth table دو مقدار
amounted مقدار
amounting مقدار
amounts مقدار
valuing مقدار
smidgin مقدار کم
scantling مقدار
magnitude مقدار
values مقدار
percentages مقدار
percentage مقدار
volume مقدار
volumes مقدار
deals مقدار
deal مقدار
t value مقدار تی
average value مقدار میانگین
characteristic root ویژه مقدار
constatnt مقدار ثابت
rotation مقدار چرخش یک شی
hoist مقدار کشش
auxiliary value مقدار کومکی
characteristic root مشخصه مقدار
hoisted مقدار کشش
hoists مقدار کشش
value قدر مقدار
constant مقدار ثابت
valuing قدر مقدار
absolute value مقدار مطلق
characteristic number مشخصه مقدار
characteristic number ویژه مقدار
approximate value مقدار تقریبی
absorbance مقدار جذب
certificate of quantity گواهی مقدار
absorbancy مقدار جذب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com