Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (5 milliseconds)
English
Persian
naively
از روی سادگی
Search result with all words
clear
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearer
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clearest
آنچه به سادگی فهمیده میشود
clears
آنچه به سادگی فهمیده میشود
austerity
ریاضت سادگی زیاده از حد
manageable
آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
logo
زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
problem
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد
problems
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد
facility
قادر به انجام کاری به سادگی بودن
puritan
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritans
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
ergonomics
علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
artlessness
سادگی
naivety
سادگی
nakedness
سادگی
naturalness
سادگی
simplicity
سادگی
bareness
سادگی
blankness
سادگی
bluet
سادگی
bluffness
سادگی
candidness
سادگی
connector
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
gracility
سادگی
ingenuously
ازروی سادگی بارک گویی
ingenuousness
سادگی
male connector
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
naivete
سادگی
plainess
سادگی
plainness
سادگی
prosaicness
پیش پا افتادگی سادگی
pudicity
سادگی
rusticity
سادگی
sappiness
سادگی
simplism
سادگی
spartanism
بی تکلفی سادگی
tenuity
سادگی لطافت
unreserve
سادگی
to ease to a victory
به سادگی برنده شدن
[ورزش]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com