Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
by tender
از طریق مزایده یا مناقصه
Other Matches
tender
مناقصه مزایده
bid
مناقصه مزایده
tenderest
مناقصه مزایده
bids
مناقصه مزایده
tendering
مناقصه مزایده
tendered
مناقصه مزایده
tendering
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bids
به مناقصه یا مزایده گذاشتن
tendered
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bid
به مناقصه یا مزایده گذاشتن
tender
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tenderest
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tender bond
ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
bid bond
ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
invite to tender
دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
call for tender
برای مزایده یا مناقصه فراخواندن
bid bond
ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
low tender
مناقصه
tendered
مناقصه
tendering
مناقصه
tenderest
مناقصه
low bids
مناقصه
tender
مناقصه
tenders
مناقصه
bid bond
ضمانتنامه مناقصه
bid
پیشنهاد مناقصه
bids
پیشنهاد مناقصه
invitation to tender
دعوت به مناقصه
public submission
مناقصه رسمی
official submission
مناقصه عمومی
tender notice
مناقصه دهنده
bid guarantee
ضمانتنامه شرکت در مناقصه
earnest money
ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bid bond
ضمانتنامه شرکت در مناقصه
to advertise for bids
چیزی را به مناقصه گذاشتن
to invite tenders for something
چیزی را به مناقصه گذاشتن
tender notice
اگهی دعوت به مناقصه
tenders conditions
شرایط عمومی مناقصه
high tender
مزایده
bidding
مزایده
high bids
مزایده
public sale
مزایده
auction
مزایده
auctions
مزایده
auctioning
مزایده
auctioned
مزایده
tenderest
مزایده
tendered
مزایده
tender
مزایده
tendering
مزایده
bidders
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tender bonds
ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
bidder
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bid
پیشنهاد مزایده
highest bidder
برنده مزایده
bids
پیشنهاد مزایده
sell by auction
به مزایده فروختن
appeal for tenders
درخواست مزایده
auction sale
مزایده فروش
put up to auction
به مزایده گذاشتن
biddability
مزایده شدنی
high tender
به مزایده گذاشتن
invitation to tender
دعوت به مزایده
outcries
حراج مزایده
auctioneer
متصدی مزایده
auctioneers
متصدی مزایده
outcry
حراج مزایده
to invite tenders for something
چیزی را به مزایده گذاشتن
to advertise for bids
چیزی را به مزایده گذاشتن
auction of rug
حراج و مزایده فرش
licit
فروش ازطریق مزایده
bidding
پیشنهاد مزایده کردن
tenderer
شرکت کننده در مزایده یامناقصه
tender guarantee
ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
tenderer
پیشنهاد دهنده در مزایده یامناقصه
via
از طریق
to what extent
<adv.>
به چه طریق
how far
<adv.>
به چه طریق
in what way
<adv.>
به چه طریق
way
طریق
tao
طریق
vi'a prep
از طریق
how
از چه طریق
similite
بهمان طریق
dy drawing lots
به طریق قرعه
available by
در دسترس از طریق .....
equally
<adv.>
به همان طریق
by payment
از طریق پرداخت
officially
از طریق اداری
noway
به هیچ طریق
hereditarily
به طریق ارث
roads
طریق خیابان
just as well
<adv.>
به همان طریق
road
طریق خیابان
in no wise
بهیچ طریق
not even by
[not even through]
[not even by means of ]
نه حتی به وسیله
[به طریق]
c
آموزش از طریق کامپیوتر
by acceptance
از طریق قبولی نویسی
volatility separation
جداسازی از طریق فراریت
request mast
از طریق سلسله مراتب
prescriptive right
حق مالکیت از طریق مرورزمان
query by example
سئوال از طریق مثال
illegaly
از طریق غیر قانونی
in or after this manner
بدینسان
[بدین طریق]
keyed in
<past-p.>
وارده از طریق کلید
road haulage
حمل از طریق جاده
in what manner
چطور بچه طریق
metabolize
دگرگون کردن از طریق متابولیزم
request mast
گزارش از طریق سلسله مراتب
trunk connection
اتصال مشترکین از طریق ترانک
door step selling
فروش از طریق مراجعه به خانوارها
cdc
جهت دهی خودکارپیام از طریق کد
gradationally
به ترتیب درجه به طریق تصاعد
administrative storage
انبار کردن به طریق اداری
inch
پیمودن مسیر
[به طریق آهسته]
administrative shippings
ارسال اماد به طریق اداری
noise
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
to direct traffic through
ترافیک را از طریق...هدایت کردن
air movement of patients
ترابری بیماران از طریق هوا
noises
که از طریق میدان الکتریکی یا مغناطیسی
trunk call
مکالمه مشترکین از طریق ترانک
interface
وصل کردن از طریق رابط
trunk calls
مکالمه مشترکین از طریق ترانک
interfaces
وصل کردن از طریق رابط
unearned
از طریق کار به دست نیامده
road haulier
حمل کننده کالا از طریق خشکی
mail order
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
monetization
پرداخت بدهی دولت از طریق انتشارپول
phone
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
haulage
حمل و نقل کالااز طریق جاده
acoustic minehunting
روش اکتشاف مین به طریق صوتی
By hook or by crook. somehow.
هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
phoning
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
phones
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
unix
از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر
phoned
صحبت کردن با کسی از طریق تلفن
continuous strip camera
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
crossfertilize
پیوستن دونوع متفاوت از طریق لقاح
selling race
مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
distribution
عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
type
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
PGP
یات پرداخت از طریق اینترنت انجام میشود
inland waterway consignment note
صورت ارسال بار از طریق ابراه داخلی
types
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
typed
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
keyboarding
وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
active mine
مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
distributions
عمل ارسال داده بویژه از طریق شبکه
bid
خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
bids
خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
continuous strip photography
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
extensive cultivation
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
illumination by reflection
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس یا شکست نور
key
وارد کردن متن یا دستورات از طریق صفحه کلید
pulse dialling
شماره گیری تلفن از طریق ارسال پالسهایی روی خط
speculum
اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
stakhnovism
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
indicts
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
circulating
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
DDE
دستیابی مستقیم از طریق کلید به داده دیسک یا نوار مغناطیسی
indicting
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indict
تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
modem
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
property in action
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
end
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
protect home judustry
حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
null
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
ended
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends
کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
daisy chain interrupt
یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
polarized
ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود
budding
تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
hackers
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
irrationlism
اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
acupressure
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
burn in
فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
hacker
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
airborne alert
اماده باش به طریق هوابرد وسایل اعلام خطر نصب شده روی هواپیما
false
فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
debt finance
افزایش سرمایه از طریق فروش سهام تامین محل برای پرداخت قروض و دیون
trade restrictions
جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
menu display
روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
hand
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
DLL
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامههای کاربردی که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی اند
modem
کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
wide area network
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
scientific socialism
بررسی سوسیالیسم از طریق امار وارقام و شواهد و مدارک و برمبنای اصول اقتصاد و جامعه شناسی
expandsionism
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
Apple filing protocol
روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
Eudora
برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
things in action
اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند
intensive cultivation
اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
internal modem
مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
S HTTP
سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
dower
درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
dynamic link library
در ویندوز ماکروسافت و OS/2 کتابخانه برنامه ها که از طریق برنامه اصلی قابل فراخوانی است
illumination by diffusion
روشن کردن منطقه از طریق انعکاس نور غیر مستقیم یاسایه روشن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com