English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (3 milliseconds)
English Persian
i have heard it of old از قبل این سخن را شنیده ام
Search result with all words
chug صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugged صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugging صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
chugs صدای انفجاری که گاهی از ماشین شنیده میشود
inaudible شنیده نشده غیر مسموع
twang صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanged صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twanging صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
twangs صدایی که هنگام کشیدن سیم ساز از ان شنیده میشود صدای زه
annunciator ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
ear witness گواه بگوش شنیده شاهدسمعی
phonendoscope شنیده میشوند
to meet the ear شنیده شدن
As soon as a shot was heard … تا صدای تیر شنیده شد …
They have had words ,I hear . شنیده ام حرفشان شده ( بحث ؟ جدل لفظی )
Brontide نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com