Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
English
Persian
mineralogically
از لحاظ کان شناسی
Search result with all words
psychologically
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
geologically
از لحاظ زمین شناسی
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
psychological moment
موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
therapeutically
از لحاظ درمان شناسی
wood craft
جنگل شناسی از لحاظ شکار
Other Matches
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
every way
از هر لحاظ
perspective
لحاظ
with a view to
از لحاظ
perspectives
لحاظ
points of view
لحاظ
viewpoint
لحاظ
point of view
لحاظ
with the view of
از لحاظ
viewpoints
لحاظ
for purposes of
از لحاظ
in the light of
از لحاظ
qualitatively
از لحاظ کیفیت
municipally
از لحاظ شهرداری
pro forma
از لحاظ فاهر
sexually
از لحاظ جنس
surgically
از لحاظ جراحی
phase
لحاظ پایه
phased
لحاظ پایه
politically
از لحاظ سیاسی
phases
لحاظ پایه
economically
از لحاظ اقتصاد
criminally
از لحاظ جنائی
from an economical standpoint
از لحاظ اقتصاد
theologically
از لحاظ الهیات
materialistically
از لحاظ مادیت
professionally
از لحاظ پیشه
in all respects
ازهر لحاظ
in every respect
ازهر لحاظ
modally
از لحاظ چگونگی
technically speaking
از لحاظ فنی
juridically
از لحاظ قضائی
juridically
از لحاظ حقوقی
sanitarily
از لحاظ بهداشت
morbid anatomy
از لحاظ ناخوشی
juristically
از لحاظ حقوقی
nationally
از لحاظ ملی
of
از طرف از لحاظ
for brevity's sake
از لحاظ اختصار
militarily
از لحاظ نظامی
socially
از لحاظ اجتماعی
exofficio
از لحاظ سمت
orthographically
از لحاظ املا
to all intents and purposes
ازهر لحاظ
medically
از لحاظ طبی
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
nautically
از لحاظ کشتی رانی
hierarchically
از لحاظ رئیسی و مرئوسی
on principle
از لحاظ قیود اخلاقی
strategically
از لحاظ سوق الجیشی
theoretically
از لحاظ فرض علمی
internationally
از لحاظ بین المللی
politically active
از لحاظ سیاسی پرتحرک
politically involved
از لحاظ سیاسی پرتحرک
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
exofficio
از لحاظ تصدی مقام و غیره
nutrients
ماده مقوی از لحاظ غذایی
ornamentallyr
از لحاظ تزئین میناب زینت
ornamentally
از لحاظ تزئین منباب زینت
nutrient
ماده مقوی از لحاظ غذایی
symmetry allowed reaction
واکنش مجاز از لحاظ تقارن
baseball throw
مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
popularly
از لحاظ توده مردم بزبان ساده
to rely on somebody for your income
از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
white wool
[مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
Mentally retarded children.
کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
cleaned
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleans
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
clean
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
exegeses
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis
تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
cleanest
شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
unlimited
وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
advantaged
کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology
گونه شناسی نوع شناسی
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
historcicism
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
oenology
می شناسی شراب شناسی
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
areodetic
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
goat hair
موی بز
[الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
anthography
گل شناسی
sferics
جو شناسی
angiology
رگ شناسی
appreciatively
حق شناسی
appreciative
حق شناسی
graphology
خط شناسی
pyrtretology
تب شناسی
pterography
پر شناسی
palmistry
کف شناسی
somatology
تن شناسی
gratefulness
حق شناسی
neurology
پی شناسی
hydrology
اب شناسی
ichnolighology
رد پا شناسی
chirognomics
کف شناسی
toxicology
سم شناسی
technology
فن شناسی
technologies
فن شناسی
nomology
قانون شناسی
nepholefy
ابر شناسی
numismatic
مسکوک شناسی
glaciology
یخبندان شناسی
herpetology
خزنده شناسی
geostrategy
زمین شناسی
numismatic
مدال شناسی
numismatics
سکه شناسی
glossology
زبان شناسی
glottology
زبان شناسی
hypnology
خواب شناسی
haematology
خون شناسی
nephology
ابر شناسی
nucleonics
هسته شناسی
hematology
خون شناسی
helminthology
کرم شناسی
numismatics
مدال شناسی
proctology
مقعد شناسی
oncology
غده شناسی
eschatology
اخرت شناسی
esthetics
زیبایی شناسی
ethology
کردار شناسی
oenology
باده شناسی
oceanology
اقیانوس شناسی
etiology
سبب شناسی
numismatology
مدال شناسی
fault datagnosis
عیب شناسی
numismatology
سکه شناسی
fluidics
سیلا ن شناسی
fossilogy
سنگواره شناسی
fossilology
فوسیل شناسی
gemmology
جواهر شناسی
ontology
هستی شناسی
nematology
کرم شناسی
lexicology
واژه شناسی
kinematics
جنبش شناسی
kinematic
جنبش شناسی
microbiology
میکرب شناسی
insectology
حشره شناسی
indology
هند شناسی
immunology
ایمنی شناسی
iconology
پیکر شناسی
mesology
فرابوم شناسی
kinematics
حرکت شناسی
kinesiology
حرکت شناسی
lexicology
واژگان شناسی
laryngology
حنجره شناسی
limnology
دریاچه شناسی
limnology
اب شیرین شناسی
lithology
سنگ شناسی
kymatology
موج شناسی
lithology
صخره شناسی
kinology
جنبش شناسی
malacology
نرم تن شناسی
morphology
ریخت شناسی
iconology
شمایل شناسی
muscology
خزه شناسی
musicology
موسیقی شناسی
horology
وقت شناسی
mycology
قارچ شناسی
mycology
سماروغ شناسی
myology
ماهیچه شناسی
hydrologic
وابسته به اب شناسی
hydrologist
متخصص اب شناسی
hydrology
مبحث اب شناسی
ichthyology
ماهی شناسی
morphology
شکل شناسی
iamatology
درمان شناسی
morphophonemics
ریشه شناسی
histology
بافت شناسی
statics
تعادل شناسی
topology
مکان شناسی
typology
سنخ شناسی
typology
نشانه شناسی
uranology
اسمان شناسی
vermeology
کرم شناسی
victimology
قربانی شناسی
virology
ویروس شناسی
volcanology
اتشفشان شناسی
vulcanology
اتشفشان شناسی
therapeutics
درمان شناسی
therapeusis
درمان شناسی
theosophy
خدا شناسی
statics
ایستایی شناسی
strategics
جنگ شناسی
stratigraphy
چینه شناسی
stylistics
سبک شناسی
symbology
نماد شناسی
symptomatology
هم افت شناسی
symptomatology
نشانه شناسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com