Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
eugenic
از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
Other Matches
linebreed
اصلاح نژادی کردن
eugenics
اصلاح نژاد
improvement in stock breading
اصلاح نژاد چارپایان
euthenics
اصلاح نژاد محیطی
interbreed
اصلاح نژاد کردن
selected breed
[گوسفند یا چهارپای اصلاح نژاد شده]
orthogenesis
اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
cross fertile
اصلاح نژاد از راه لقاح متقابل
incrossbreed
تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
epistasis
اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
epistasy
اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
revise
اصلاح کردن اصلاح نمودن
revising
اصلاح کردن اصلاح نمودن
revises
اصلاح کردن اصلاح نمودن
modification kit
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
self correcting
خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
racially
نژادی
ethnical
نژادی
ethnicity
نژادی
phyletic
نژادی
ethnic
نژادی
eugenics
به نژادی
racial
نژادی
eugenic
وابسته به به نژادی
racial prejudice
تعصب نژادی
ethnocentric
طرفداربرتری نژادی
interrace
بین نژادی
color line
مانع نژادی
gerontomorphosis
پیر نژادی
racial prejudice
پیشداوری نژادی
racialism
خصوصیات نژادی
racial memory
حافظه نژادی
racial segregation
تفکیک نژادی
racial unconscious
ناهشیار نژادی
racial discrimination
تبعیض نژادی
multiracial
چند نژادی
interracial
بین نژادی
racism
تبعیض نژادی
abyssinian
نژادی از گربه
phylogeny
تکامل نژادی
segregation
تبعیض نژادی
racialism
تبعیضات نژادی
phylogenetic
وابسته به تکامل نژادی
immunogenetics
مبحث مصونیت نژادی
miscegenation
زناشویی میان نژادی
phylogenic
وابسته به تکامل نژادی
desegregated
تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregate
تفکیک نژادی را فسخ کردن
white supremacist
طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
teutonism
عقیده برتری نژادی المان
shropshire
نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
desegregating
تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregates
تفکیک نژادی را فسخ کردن
racy
دارای صفات اصلی و نژادی
strain
صفت موروثی خصوصیت نژادی
strains
صفت موروثی خصوصیت نژادی
phylogeny
تاریخ نژادی جانور یا گیاه
segregating
تبعیض نژادی قائل شدن
segregates
تبعیض نژادی قائل شدن
segregate
تبعیض نژادی قائل شدن
sclav ect
عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
africander
اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
manifest destiny
لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
cacogenesis
فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
inviable
عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
dysgenics
مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
Racial prejudice prevails in some countries.
دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
pelasgic
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
lore
فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
descent
نژاد
races
نژاد
phylon
نژاد
origins
نژاد
origin
نژاد
race
نژاد
phylum
نژاد
raced
نژاد
stirps
نژاد
blood
نژاد
strains
نژاد
issues
نژاد
congenerous
هم نژاد
siblings
هم نژاد
descents
نژاد
issued
نژاد
sibling
هم نژاد
strain
نژاد
issue
نژاد
Lurs
نژاد لر
karakul
کاراکول
[نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
ethnocentric
نژاد پرست
mongrel
پست نژاد
full-blooded
پاک نژاد
highborn
نیک نژاد
ethnography
نژاد پرستی
anglian
مربوط به نژاد
outcrossing
پیوند دو نژاد
ethnology
نژاد شناسی
mongrels
پست نژاد
full blooded
از نژاد اصیل
full blood
نژاد خالص
Adegenerate ( decadent ) race .
نژاد فاسد
mutts
سگ پست نژاد
purebred
پاک نژاد
ethnocentrism
نژاد پرستی
pedigrees
ریشه نژاد
pedigree
ریشه نژاد
racist
نژاد پرست
Slav
از نژاد اسلاو
underbred
از نژاد غیراصیل
racism
نژاد پرستی
half breed
از نژاد مختلف
mutt
سگ پست نژاد
Normans
از نژاد نرمان
Norman
از نژاد نرمان
master race
نژاد برتر
the black race
نژاد سیاه
Slavs
از نژاد اسلاو
genocide
نژاد ستیزی
genocide
نژاد زدایی
racists
نژاد پرست
Celt
نژاد سلت
biotype
جانداران هم نژاد
Celts
نژاد سلت
of alow parentage
فرومایه پست نژاد
African American
نژاد آفریقایی آمریکایی
anglo saxon
نژاد انگلیسی وساکنسونی
negrophobe
بیمناک از نژاد سیاه
bon ton
خوش نژاد اشرافی
white civilization
تمدن نژاد سفید
paleface
نژاد سفید پوست
hamitic
مربوط به نژاد حام
schnauzer
سگ " تری یر "المانی نژاد
gerontomorphosis
پیر شدگی نژاد
creole
دارای نژاد مخلوط
humankind
بشریت نژاد انسان
creoles
دارای نژاد مخلوط
heaven born
خدایی اسمانی نژاد
semitics
نژاد شناسی سامی
hamito semitic
از نژاد حامی وسامی
skinheads
رذل نژاد پرست
top dog
نژاد یا شخص غالب
skinhead
رذل نژاد پرست
game fowl
نژاد خروس جنگی
africander
افریقایی فرنگی نژاد
inbreed
از یک نژاد ایجاد کردن
Celtic
وابسته به نژاد سلت
akkadian
نژاد اکد یا اکاد
quadroon
از نژاد سفید وسیاه
anti-Semitic
مخالف نژاد سامی
wiltshire
نژاد گوسفند سفیدرنگ انگلیسی
jersey giant
نژاد ماکیان خانگی بزرگ
a racist attack
حمله ای با غرض نژاد پرستی
non human
غیر متعلق به نژاد انسان
purebred
جانور یا گیاه خوش نژاد
non-human
غیر متعلق به نژاد انسان
turanian
مردمی از نژاد التایی اورال
broodmare
مادیان برای تولید نژاد
Eurasians
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
hamp shire
نژاد خوک سیاه امریکایی
Eurasian
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
anti-Semitic
مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
Semitic
از نژاد سام بن نوح زبان سامی
segregationist
طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
Afro-American
نژاد آفریقایی آمریکایی
[عبارت قدیمی]
racism
اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
slovak
نژاد اسلواک ساکن قسمت مرکزی چکوسلواکی
gamodeme
نژاد دور افتاده یا منزوی موجود زنده
mixed marriage
پیوند مرمانی که از دو نژاد یادو کیش باشند
amphimictic
مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
studhorse
اسب مخصوص تخم کشی واصلاح نژاد
cacogenics
رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
amerind
نژاد مختلط امریکایی و سرخ پوست یا اسکیمو
polymeric
دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
kaffir
کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
kafir
کافر نام قبیله ای درافریقای جنوبی از نژاد بانتو
melanochroi
سیه مویان نژاد سیاه موی سبزه روی
linebreeding
پرورش نژاد انسان یا حیوان درجهت یا هدف معینی
gametophyte
گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
pan germanism
نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
jackrabbit
نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
intergeneric
بین انواع نژادی بین طبقهای
lombards
گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
amendment
اصلاح
shading
اصلاح
modification
اصلاح
reforming
اصلاح
reconciliation
اصلاح
regeneration
اصلاح
alternation
اصلاح
correction
اصلاح
emendation
اصلاح
arrangement
اصلاح
arrangements
اصلاح
revision
اصلاح
revisions
اصلاح
repair
اصلاح
repaired
اصلاح
rehabilitation
اصلاح
adjustment
اصلاح
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com