English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (3 milliseconds)
English Persian
deplane از هواپیما پیاده شدن
Search result with all words
ramp محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramps محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
landing پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landings پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
debarkation پیاده شدن از کشتی یا هواپیما
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
transfer loader دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
Other Matches
disembarkation به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
grenadier سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
detrain از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
secondary landing منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
landing group گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
overhauls پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauled پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
interim overhaul پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
point of no return نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
infantry man پیاده
paths پیاده رو
ganway پل پیاده رو
on of پیاده
path پیاده رو
footway پیاده رو
footer پیاده رو
side walk پیاده رو
sidewalks پیاده رو
walkway پیاده رو
sidewalk پیاده رو
peripatetic پیاده رو
pignorate پیاده
impledge پیاده
foot slogger پیاده
foot infantry پیاده
afoot پیاده
foot bridge پل پیاده رو
foot bank پیاده رو
footpath پیاده رو
footpaths پیاده رو
pedestrians پیاده
pedestrian پیاده
infantry پیاده
dismounted پیاده
pavement پیاده رو
walk پیاده رو
walks پیاده رو
pavements پیاده رو
walked پیاده رو
pedestrian bridge پل پیاده رو
walkways پیاده رو
azimuth guidance هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
disembarks پیاده شدن
footbridges پل پیاده روی
hiking پیاده روی
hump پیاده روی
banquette نیمکت پیاده رو
humping پیاده روی
humps پیاده روی
disembark پیاده کردن
disembark پیاده شدن
disembarked پیاده کردن
disembarked پیاده شدن
disembarking پیاده کردن
counterpawn پیاده متقابل
disembarking پیاده شدن
armored infantry پیاده زرهی
disembarks پیاده کردن
armored infantry پیاده مکانیزه
set down پیاده کردن
pedestrian crossings گذرگاه پیاده
pedestrian crossing گذرگاه پیاده
rifle man سرباز پیاده
regiment of f. هنگ پیاده
dismantling پیاده کردن
pignorate پیاده شطرنج
infantry سرباز پیاده
pedestrianism پیاده روی
ganger مسافر پیاده
on foot به صورت پیاده
on foot پای پیاده
implementation پیاده سازی
infantry پیاده نظام
dismantles پیاده کردن
foot infantry پیاده نظام
disembarkation پیاده شدن
wayfarers مسافر پیاده
wayfarer مسافر پیاده
pawns پیاده شطرنج
pawning پیاده شطرنج
pawned پیاده شطرنج
pawn پیاده شطرنج
disassemble پیاده کردن
dismantlement پیاده کردن
infantry man سرباز پیاده
impledge پیاده شطرنج
foot passenger مسافر پیاده
foot passenger پیاده پا رهسپار
foot slugger سرباز پیاده
footpad راهزن پیاده
footsoldier سرباز پیاده
footbridge پل پیاده روها
get down پیاده شدن
footbridges پل پیاده روها
grabby سرباز پیاده
footbridge پل پیاده روی
demodulator پیاده کننده
alight پیاده شدن
dismounts پیاده کردن
dismounting پیاده کردن
knight of the road راهزن پیاده
hike پیاده روی
hiked پیاده روی
alighted پیاده شدن
alighting پیاده شدن
alights پیاده شدن
promotion ترفیع پیاده
promotions ترفیع پیاده
demodulation پیاده کردن
kerbs جدول پیاده رو
kerbs حاشیه پیاده رو
kerb جدول پیاده رو
kerb حاشیه پیاده رو
mechanized پیاده زرهی
hikes پیاده روی
zebra crossings خط عابر پیاده
walkabouts مسافرت پیاده
torero گاوباز پیاده
take down پیاده کردن
walkabout گردش پیاده
walkabout مسافرت پیاده
wayfaring پیاده روی
to ride shanks's mare پیاده رفتن
to pad the hoof پیاده رفتن
to walk . To go on foot. پیاده رفتن
zebra crossing خط عابر پیاده
to pad aroad پیاده رفتن
walkabouts گردش پیاده
to go on foot پیاده رفتن
to pad it پیاده رفتن
unset پیاده کردن
to get off پیاده شدن از
dismantle پیاده کردن
skirmisher پیاده نظام
pads دزد پیاده
turnable foot bridge پل پیاده رو گردان
dismount پیاده کردن
pad دزد پیاده
dismantled پیاده کردن
curbed جلوگیری لبه پیاده رو
curb جلوگیری لبه پیاده رو
treadway پل برای عناصر پیاده
dismounting پیاده کردن یا شدن
pads پیاده سفر کردن
treadway bridge پل عبور موقتی پیاده
landing craft tank ناو تانک پیاده کن
dismounting از اسب پیاده شدن
janizary سرباز پیاده نظام
curbing جلوگیری لبه پیاده رو
landing craft assault قایق نیرو پیاده کن
unmounted سوار نشده پیاده
land vi پیاده شدن رسیدن
pedestrianised پیاده روی کردن
pedestrianises پیاده روی کردن
pedestrianising پیاده روی کردن
pedestrianize پیاده روی کردن
pad پیاده سفر کردن
pedestrianizes پیاده روی کردن
pedestrianizing پیاده روی کردن
dismount از اسب پیاده شدن
dismount پیاده کردن یا شدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com