Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
Better go around than fall into the dithc..
<proverb>
از کنار برو تا در چاله نیفتى .((ایتیاط در هر شرطى اصلی است))..
Other Matches
deletion record
یک رکورد جدید که یک رکوردموجود از فایل اصلی راجابجا کرده یا کنار می گذاردرکورد حذفی
coach-house
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
minor border
حاشیه فرعی
[حاشیه کناری]
[این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
ditch
چاله
pool
چاله اب
water hole
چاله اب
pools
چاله اب
borings
چاله
box
چاله
pot hole
چاله
ditches
چاله
boxes
چاله
depressions
چاله
pits
چاله
depression
چاله
ditched
چاله
pooled
چاله اب
pit
چاله
lubritorium
چاله سرویس
sump
چاله سنگر
pit
چاله خرج
sumps
چاله سنگر
streetwise
چاله میدانی
pooled
برکه چاله اب
pool
برکه چاله اب
pools
برکه چاله اب
puddle
چاله فاضل اب
FI'll the pit with earth
چاله را با خاک پ؟ کن
sullage pit
چاله نارنجک
pits
چاله خرج
sumps
چاله نارنجک
puddles
چاله فاضل اب
sump
چاله نارنجک
chain locker
چاله زنجیر
silt pit
چاله رسوب
trenches
چاله و ترانشه
soakage pit
چاله نارنجک
borrow pit
چاله خاکبرداری
rutty
پر چاله چوله
pitting
چاله کنی
loblolly
چاله گل الود
pitted
سوراخ سوراخ چاله چاله
trench
چاله و ترانشه
ammunition pit
چاله مهمات
armpits
چاله زیربغل
pockety
چاله دار
armpit
چاله زیربغل
soakage pit
چاله زه کشی سنگر
foundry pit
چاله ریخته گری
ashpit
چاله مخصوص خاکستر
chain pipe
دهانه چاله زنجیر
recoil pit
چاله تیر قائم
plashy
مانند ابگیریا چاله
crater
چاله ترکش گلوله ها
craters
چاله ترکش گلوله ها
high angle pit
چاله مخصوص اجرای تیرقائم
recoil pit
چاله عقب نشینی لوله
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
batardeau
[دیوار عمود بر روی گودال یا چاله]
cratering charge
خرج مخصوص تهیه چاله تخریب
armpits
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpit
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
water jump
چاله ابی در مسیر دو 0003 متربا مانع
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
stopboard
تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
sullage pit
چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
verge
کنار
margins
کنار
lote
کنار
rand
کنار
lotuses
کنار
border
کنار
bordered
کنار
bordering
کنار
apart
کنار
away
کنار
along side
تا کنار
margin
کنار
waterfronts
اب کنار
waterfront
اب کنار
verges
کنار
recesses
کنار
recess
کنار
lotus
کنار
off
از کنار
lip
کنار
lotos
کنار
side aisle
کنار
abutment
کنار
along side
در کنار
marge
کنار
marginate
کنار
limit
کنار
list
کنار
edges
: کنار
border line
خط کنار
on shore
بر کنار
brink
کنار
rim
کنار
ex-
کنار
ex
کنار
bank
کنار
edge
: کنار
brimming
کنار
banks
کنار
bourne
کنار
rims
کنار
besides
کنار
brimmed
کنار
brims
کنار
brim
کنار
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
lotos eater
کنار خوار
lotos
درخت کنار
seacoast
دریا کنار
by the side of the road
در کنار جاده
side foot
ضربه با کنار پا
next
جنب کنار
shipside
کنار کشتی
shipboard
کنار کشتی
step aside
کنار رفتن
lotus eater
کنار خوار
bow out
کنار کشیدن
seaside
دریا کنار
shores
کنار دریا
coping
کنار امدن
receded
کنار کشیدن
shore
کنار دریا
seastrand
دریا کنار
withdrawal
کنار کشیدن
lotuses
درخت کنار
waterside
کنار دریا
lotus-eaters
کنار خوار
lotus-eater
کنار خوار
lotus
درخت کنار
side step
کنار رفتن
lote
درخت کنار
lay away
کنار گذاشتن
to set by
کنار گذاشتن
put aside
کنار گذاشتن
pull away
کنار گرفتن
pt down
کنار گذاردن
earmarks
کنار گذاشتن
limbo
کنار دوزخ
recede
کنار کشیدن
recedes
کنار کشیدن
receding
کنار کشیدن
overrules
کنار گذاشتن
bedside
کنار بستر
earmark
کنار گذاشتن
put away
کنار گذاردن
put in
کنار امدن با
by
نزدیک کنار
floret of ray
گلچه کنار
sidelining
خط کنار زمین
side
سمت کنار
off
از روی از کنار
sides
سمت کنار
sidelines
خط کنار زمین
sidelined
خط کنار زمین
riparian
رود کنار
sheer
کنار رفتن
sideline
خط کنار زمین
withdrawals
کنار کشیدن
riverside
کنار رور
overrule
کنار گذاشتن
strand
کنار دریا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com