Dictiornary-Farsi | اساس پی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 123 (9 milliseconds)

English	Persian
pier foundation	اساس پی


Search result with all words

ground	اساس
structure	اساس
structures	اساس
structuring	اساس
groundless	بی اساس
basis	اساس
ignore	بی اساس دانستن
ignored	بی اساس دانستن
ignores	بی اساس دانستن
ignoring	بی اساس دانستن
fabric	سبک بافت اساس
fabrics	سبک بافت اساس
baseless	بی اساس
grass roots	اساس
cornerstone	اساس
cornerstones	اساس
nuclei	اساس
nucleus	اساس
rootless	بی اساس
ill-founded	بی اساس
bedrock	اساس
unfounded	بی اساس
foundation	پی ریزی اساس
foundation	اساس
insubstantial	بی اساس بیموضوع
simulation	روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations	روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
element	عنصر اساس
element	رکن اساس جزئی از یک قسمت یایکان
element	اساس
elements	عنصر اساس
elements	رکن اساس جزئی از یک قسمت یایکان
elements	اساس
substantially	در اساس
root	اساس
roots	اساس
tittle tattle	شایعات بی اساس
tittle-tattle	شایعات بی اساس
gossip	شایعات بی اساس
gossip	شایعات بی اساس دادن
gossiped	شایعات بی اساس
gossiped	شایعات بی اساس دادن
gossiping	شایعات بی اساس
gossiping	شایعات بی اساس دادن
gossips	شایعات بی اساس
gossips	شایعات بی اساس دادن
idle	بی اساس
idled	بی اساس
idles	بی اساس
idlest	بی اساس
bedding	بنیاد و اساس هرکاری
origin	اساس
origins	اساس
animism	همزاد گرایی اعتقاد باینکه روح اساس زندگی است
groundwork	زمینه اساس
rationale	اس اساس
fundamental	اساس
simple interest	سود پول بر اساس سال 063 روزه
anlage	اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
anti federalist	اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
average cost pricing	قیمت گذاری بر اساس هزینه متوسط
base course	لایه اساس قشر اساس
chimeric	بی اساس
corner stone	بنیاد اساس
corpus delicti	اساس جرم
corpus juris	اساس قانون
data origination	اساس داده
delusive	بی اساس
demand processing	پردازش بر اساس نیاز
enewal of contract by tacit agreement	تجدید توافق بر اساس توافق ضمنی
euhemerism	اساس تاریخی برای افسانه ها
euhemerize	اساس تاریخی قائل شدن برای
euler theorem	در صورتی که تابع تولید همگن درجه یک باشد بر اساس قضیه اولر کل تولید مساوی مجموع پرداختی ها به عوامل تولیدمیباشد
fools paradise	خوشی بی اساس یا خیالی الکی خوشی
fundament	اساس
gossiper	کسیکه شایعات بی اساس میدهد
gossipry	شایعات بی اساس
grounded (his complaint was not grounded	شکایت او بی اساس بود
groundlessly	بطور بی اساس
groundsel	اساس
his joys p from baseless hope	خوشیهای اوناشی ازامیدهای بی اساس است
hot mix base	اساس اسفالتی گرم
idle rumoues	شایعات بی اساس
ill founded	دارای شالوده یا اساس بد بی پروپا
ill founded	بی اساس
insubstatiality	بی اساس
invisible hand	منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
it was basedon evclid	اساس ان روی اقلیدس گذارده شده بود
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
marxist economics	نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
natural rate hypothesis	فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
pareto criterion	ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
pareto distribution	در حقیقت بیانگر توزیع درامد است که بر اساس ان رابطه بین درامدشخصی و جمعیت در ان بررسی میشود
pay as you go principle	اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
permanent income hypothesis	این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
phillips curve	منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
pigou effect	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
plateform	بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
principium	اس اساس
probit	واحد قیاس احتمالات اماری بر اساس حداقل انحراف ازمیزان متوسط
Other Matches

substantialize	اساس دادن یا اساس پیدا کردن
wage fund theory of wages	نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
subsistance	اساس
unsubstantial	بی اساس
vaporous	بی اساس
unsubstantiality	بی اساس
Unfounded rumours.	شایعات بی اساس
there is nothing in it	بی اساس است
rooty of sand	چیز ناپایدار یا بی اساس
subbase course	لایه زیر اساس
To build on sand.	کار بی اساس کردن
on an arm's length basis	بر اساس مستقل و برابر بودن [در]
subbase course	لایه پی قشر زیر اساس
cotton grade	درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
It must have a solid foundation.	اساس کار باید محکم باشد
yarn sorting	دسته بندی نخ [بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
Your slander is completely preposterous .	تهمت وافترایی که می زنید بکلی مسخره وبی اساس است
redundant information	یک پیام بیان شده به روشی که اساس اطلاعات بطرق گوناگون یافت میشود
stagnation thesis	فرضیه رکود .فرضیهای که بر اساس ان بعلت بلوغ کامل اقتصادی یک کشور و امکان عدم جذب پس اندازها
utilitarianism	بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
wool sorting	دسته بندی الیاف [بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
reaganomics	اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود