Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
light handed
اسان راحت
Other Matches
simple
اسان
eath
اسان
potties
اسان
cushy
اسان
easy
اسان
facile
اسان
easiest
اسان
cushier
اسان
easier
اسان
cushiest
اسان
simplest
اسان
simpler
اسان
potty
اسان
straightforward
اسان
degage
اسان
duck soup
اسان
easygoing
اسان
soft loan
وام اسان
soft loans
وام اسان
facilitate
اسان کردن
permissive
اسان گیر
easygoing
اسان گیر
lenient
اسان گیر
permissiveness
اسان گیری
euthanasia
مرگ اسان
laxity
اسان گیری
easier
پاس اسان
facilitated
اسان کردن
to sweep past
اسان رفتن
to roll on
اسان رفتن
to roll by
اسان رفتن
facilitates
اسان کردن
to ease off
اسان شدن
lollipops
ضربه اسان
facilitating
اسان کردن
lollipop
ضربه اسان
easy
پاس اسان
easiest
پاس اسان
leniency
اسان گیری ارفاق
glides
سریدن اسان رفتن
happy go lucky
اسان گذران بیمار
duck soup
کار اسان وسهل
to take it easy
کار را اسان گرفتن
royal road
اسان ترین راه
in orders to make it easiter
برای اسان تر کردن ان
glide
سریدن اسان رفتن
glided
سریدن اسان رفتن
cushily
اسان وبی دردسر
it is very easily done
بسیار اسان انجام میگیرد
it promisews to be easy
امید میرود اسان باشد
in orders that it may beeasier
برای اینکه اسان تر شود
kickable
اسان برای ضربه زدن با پا
mobility
انتقال اسان منابع تولید
it promisews to be easy
چنین مینماید که اسان است
collar
کسب اسان امتیاز ضربه
chippie
پرتاب اسان از زیر سبد
collars
کسب اسان امتیاز ضربه
laughter
مسابقه اسان برای بردن
nothing great is easy
هیچ کاری بزرگی اسان نیست
holeable
گوی اسان برای به سوراخ انداختن
pie alley
مسیر اسان برای گوی اندازی
pick a cherry
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
friendliness
میزان اسان بودن کار باکامپیوتر یا برنامه
break the wind
در نتیجه کنارزدن هوا کارنفر پشت سر را اسان کردن
cheesecakes
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
cheesecake
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
comfort
راحت
tranquility
راحت
cuddly
راحت
comforted
راحت
placid
راحت
eased
راحت
cosiness
راحت
cozy
راحت
home like
راحت
homelike
راحت
comforts
راحت
comforting
راحت
cosey
راحت
cushier
راحت
cosies
راحت
cosiest
راحت
cosy
راحت
cozier
راحت
eases
راحت
ease
راحت
cushy
راحت
cushiest
راحت
tranquillity
راحت
coziest
راحت
cozies
راحت
cosier
راحت
comfortable
راحت
beforehand
راحت
convenient
راحت
snug
راحت
easing
راحت
down line processor
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
pedrail
اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
break
راحت باش
commodiously
بطور راحت
set at ease
راحت کردن
couthie
راحت ومطبوع
easy circumstances
زندگی راحت
cozily
بطور راحت
easy chairs
صندلی راحت
easy chair
صندلی راحت
bed of roses
وضع راحت
show up
<idiom>
راحت دیدن
to send to glory
راحت کردن
well
راحت بسیارخوب
to take one's rest
راحت کردن
sportswear
لباس راحت
to lie down
راحت کردن
Relax!
راحت باش!
wells
راحت بسیارخوب
lay on your oars
راحت باش
rest
راحت باش
parade rest
راحت باش
to set at ease
راحت کردن
stand easy
در جا راحت باش
to be at ease
راحت نبودن
rests
راحت باش
aforehand
اماده راحت
accomodating
راحت موافق
straightest
راحت مرتب
indolence
راحت طلبی
relieve
راحت کردن
straighter
راحت مرتب
snug
راحت واسوده
relieving
راحت کردن
relieves
راحت کردن
breaks
راحت باش
straight
راحت مرتب
setup
توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
halts
راحت باش کردن
humane killer
تپانچه راحت کشی
halted
راحت باش کردن
halt
راحت باش کردن
You neednt worry . Dont bother your head.
خیالت راحت باشد
stand easy
در جا راحت باش بایستید
Please make yourself comfortable.
لطفا" راحت باشید
cuddling
در بستر راحت غنودن
well lodged
دارای منزل راحت
With an easy mind (conscience).
با خیال (وجدان ) راحت
cuddles
در بستر راحت غنودن
to take one's ease
راحت شدن یا بودن
cuddled
در بستر راحت غنودن
cuddle
در بستر راحت غنودن
leave alone
<idiom>
راحت گذاشتن (شخصی)
snugly
بطور دنج یا راحت
I'm uneasy about it.
من باهاش راحت نیستم.
ease
اسودگی راحت کردن
eased
اسودگی راحت کردن
fall up
در جا راحت باش کردن
easing
اسودگی راحت کردن
eases
اسودگی راحت کردن
easy-going
<adj.>
راحت
[آسان گیر]
jettisoning
از شر چیزی راحت شدن
jettison
از شر چیزی راحت شدن
dismass
به راحت باش رفتن
jettisons
از شر چیزی راحت شدن
jettisoned
از شر چیزی راحت شدن
easygoing
<adj.>
راحت
[آسان گیر]
accommodatingly
بطور موافق راحت
easy
<adj.>
راحت
[آسان گیر]
relaxed
<adj.>
راحت
[آسان گیر]
setl
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
out of one's hair
<idiom>
ازشر کسی راحت شدن
lopes
چهارنعل طبیعی و راحت اسب
loped
چهارنعل طبیعی و راحت اسب
coil up
تجمع ستون در راحت باش
To set someones mind at ease.
خیال کسی را راحت کردن
homey
راحت واسوده خانه دار
loping
چهارنعل طبیعی و راحت اسب
alighted
راحت کردن تخفیف دادن
to sleep sound
خواب راحت یاسنگین رفتن
alights
راحت کردن تخفیف دادن
alighting
راحت کردن تخفیف دادن
fall up
درجا راحت باش بر هم زدن صف
cosily
بطور راحت بطورگرم ونرم
lope
چهارنعل طبیعی و راحت اسب
alight
راحت کردن تخفیف دادن
easement
راحت شدن از درد منزل
ten key pad
مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
I feel relieved because of that issue!
خیال من را از این بابت راحت کردی!
end in itself
<idiom>
مکان کافی برای راحت بودن
to sleep like a baby
<idiom>
مثل نوزاد راحت و بی دغدغه خوابیدن
pipe down
راحت باش دادن ساکت شدن
Dont stand on ceremony.
تشریفات را بگذار کنار ( راحت باش )
on easy street
<idiom>
پول کافی برای زندگی راحت داشتن
lethal chamber
اطاق ویژه برای راحت کشتن جانوران
This car can hold 6 persons comefortably.
دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
She is comfortably off.
ازنظرمالی راحت است ( تأمین مالی دارد )
burke
بطوراهسته وغیر مستقیم از شرکسی راحت شدن
no joy without a
نوش بانیش است راحت محض میسرنشودنیست به صامی
give someone enough rope and they will hang themself
<idiom>
به کسی طناب بدی تا راحت خودش دار بزند
smalltalk
یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
flagging
قرار دادن یک نشانگر در یک موضوع تا بعداگ راحت پیدا شود
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home .
اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com