English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
standard استاندارد همگون
standards استاندارد همگون
Other Matches
assimilation همگون سازی
standardizes همگون کردن
standardised همگون کردن
standardising همگون کردن
standardises همگون کردن
standardizing همگون کردن
standardize همگون کردن
standards همگون یکنواخت یکجور
standard همگون یکنواخت یکجور
ieee سیستم استاندارد شبکه Token Ring که توسط IBM به صورت استاندارد بیان شده
documented روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
international standards organization طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
POSIX استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
extend گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
PHIGS برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
source استاندارد IEEE , IBM وغیره IBM و غیر IBM نوع Taken Ring امکان استاندارد bridge می دهند تا داده را ردو بدل کنند
program line فرش های همگون [اصطلاحا به فرش های اطلاق می شود که از نظر نقشه مشابه بوده ولی اندازه آنها با یکدیگر متفاوت باشد.]
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
standards استاندارد
modulus استاندارد
standard استاندارد
high and dry <idiom> استاندارد
canonical استاندارد
standardizes استاندارد نمودن
standardized استاندارد شده
standard bar میله استاندارد
standard resistor مقاومت استاندارد
standardize استاندارد نمودن
resistance standard مقاومت استاندارد
standard temperature and pressure شرایط استاندارد
normal temperature and pressure شرایط استاندارد
standardised استاندارد نمودن
standard error خطای استاندارد
standardises استاندارد نمودن
standards of living استاندارد زندگی
standard of living استاندارد زندگی
magnetic standard اهنربای استاندارد
primary standard استاندارد اولیه
secondary standard استاندارد ثانویه
silver standard استاندارد نقره
dialect ی در زبان استاندارد
dialects ی در زبان استاندارد
standard atmosphere اتمسفر استاندارد
standard candle شمع استاندارد
standard cell پیل استاندارد
standard condition شرایط استاندارد
standardising استاندارد نمودن
standardizing استاندارد نمودن
standard costs هزینههای استاندارد
nonstandard غیر استاندارد
standard interface واسطه استاندارد
standard ohm اهم استاندارد
table lamp لامپ استاندارد
standardization استاندارد سازی
standard specification مقررات استاندارد
standard pascal پاسکال استاندارد
basic standard cost قیمت استاندارد
standard pitch گام استاندارد
standard solution محلول استاندارد
atmospheres اتمسفر استاندارد جو
atmosphere اتمسفر استاندارد جو
standard price قیمت استاندارد
standard section پروفیل استاندارد
basic standard استاندارد اولیه
boilerplate متن استاندارد
standard measure اندازه استاندارد
standard function تابع استاندارد
standard class درجه استاندارد
frequency standard استاندارد فرکانس
standard interface رابط استاندارد
standard specification دستورات استاندارد
standard rate نرخ استاندارد
traditional chess شطرنج استاندارد
substandard زیر استاندارد
mnemonic استاندارد اختصار کلمه
data encyption standard استاندارد حفافت داده
clark پیل استاندارد کلارک
standard product cost ارزش تولید استاندارد
calibration مین یک بررسی استاندارد
pop up menu منوی غیر استاندارد
standard oil company استاندارد اویل کمپانی
up to par/scratch/snuff/the mark <idiom> متناسب با استاندارد طبیعی
primary standard grade خلوص استاندارد اولیه
cut the mustard <idiom> به حد استاندارد لازم رسیدن
NDIS واسط دستور استاندارد
ieee واسط استاندارد IEEE
standard electrode potential پتانسیل استاندارد الکترود
standard electrode potential پتانسیل الکترود استاندارد
standard heat of formation گرمای تشکیل استاندارد
standard hydrogen electrode الکتورد هیدروژن استاندارد
ansi کدهای استاندارد ANSI
standard oil company شرکت نفت استاندارد
standard oxidation potential پتانسیل اکسایش استاندارد
standard conversion factor ضریب تبدیل استاندارد
standard penetration ازمایش نفوذی استاندارد
ambient quality standard استاندارد کیفیت پرمون
calibrating standard تنظیم شده به صورت استاندارد
raunchiest پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchy پست تر از استاندارد یا میزان متداول
raunchier پست تر از استاندارد یا میزان متداول
current standard cost هزینه استاندارد و مورد قبول
feed back اخذ اطلاعات ومقایسه ان با استاندارد
standard free energy of formation انرژی ازاد تشکیل استاندارد
nybble نصف طول بایت استاندارد
ntp pressure temperatureand normalشرایط استاندارد
dif استاندارد مخصوص فایلهای داده
per standard compass برحسب قطب نمای استاندارد
nibble نصف طول بایت استاندارد
metric اندازهای استاندارد یامعیارمتری متری
standards عیار قانونی استاندارد مقرر
RJ connector استاندارد عمومی اتصال چهارسیمی
international organisation for standard موسسه بین المللی استاندارد
ieee استاندارد مون Token Bus
stp pressure temperatureand standardشرایط استاندارد
standard عیار قانونی استاندارد مقرر
nibbles نصف طول بایت استاندارد
international standard atmosphere اتمسفر استاندارد بین المللی
nibbled نصف طول بایت استاندارد
nibbling نصف طول بایت استاندارد
eisa معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
Industry Standard Architecture استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
standardising مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
ECMA استاندارد نشانههای برای رسم فلوچارت
ieee استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
FTAM روش استاندارد ارسال فایل OSI
NetBIOS استاندارد دستورات که غالبا استفاده میشود.
density attitude ارتفاع مربوط به غلظت استاندارد هوا
standardizing مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
extended industry standard architecture معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
Bell compatible modem مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
ice point دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
ansi گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
army standard score نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
standardize مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
standardises مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
tons واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
ton واحد استاندارد وزن در سیستم متریک
standardizes مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
bogeys گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogeys ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
bogey گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
bogey ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
sop رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
clouts هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouting هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouted هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
standardised مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها
bogies ضربه بیش از استاندارد درهر بخش
clout هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
bogies گرفتن امتیاز یک ضربه بیشتراز استاندارد
sops رویه عملیاتی استاندارد وضعیت موجود
advanced یک نوع واسط استاندارد برای CD-ROMها
MCGA استاندارد آداپتور گرافیک رنگی در کامپیوترهای IBM PC
modularization برنامههای طراحی از مجموعه از بخشهای تابعی استاندارد
depreciation of currency کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
international file format استاندارد فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-LD
asynchronous 2-استاندارد CCITT , ANSI مربوط به ارسال خانه
differential effects اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
gauge railway فاصله استاندارد دو ریل موازی راه اهن
V series استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
Green Book مشخصات رسمی استاندارد I-CD که توسط Philips منتشر شد
Hewlett Packard مجموعه دستورات استاندارد برای شرح گرافیک
basic کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
ieee استاندارد بیان کننده سیستم شبکه اینترنت
basics کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
qualities استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
quality استاندارد متن چاپ شده از یک چاپگر مشخص
basic fortran استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
standard item اقلام نمونه یا استاندارد یامطابق معیار تعیین شده
encryption استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک
half دیسک درایویی که مقابل آن نیمی از حالت استاندارد باشد.
IFF استاندارد برای فایلهای فشرده ذخیره شده روی i-CD
leap frog test استاندارد که از یک محل ثابت و نه تغییر در حافظه استفاده میکند
SI Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
part قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI
physical پایین ترین لایه استاندارد شبکه ISO/OSI
PPQN قالب زمانی معروف که در استاندارد MIDI استفاده میشود
multicolour استاندارد آداپتور گرافیک رنگی مناسب در کامپیوترهای IBM PC
par حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
interface استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
interfaces استاندارد باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
density دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
PCMCIA حافظه یا وسیله جانبی که با استاندارد PCMCIA مط ابقت دارد
lips استاندارد و اندازه گیری توان پردازش از موتور واسط
normal قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
densities دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
special حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
category wiring یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
X.00 استاندارد CCITT که روش ارسال پست الکترونیکی را بیان میکند
gpib استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و قطعه آزمایشگاهی
edit ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
enhanced واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
tag image file format قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
bsc استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
dpi روش استاندارد برای شرح تواناییهای matix-dot یا اسکنر
enhance واسط استاندارد CPU و وسایل جانبی مثل درایوهای دیسک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com