English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 119 (7 milliseconds)
English Persian
two point threshold استانه دو نقطهای
Other Matches
double row spot welding جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
pin point نقطهای
doorstep استانه در
thresholds استانه در
sill=threshold استانه
thresholds استانه
doorsteps استانه در
sill استانه
limen استانه
sills استانه
threshholds استانه در
threshholds استانه
threhold استانه
threshold استانه
threshold استانه در
thershold استانه
point estimate براورد نقطهای
point defect نقص نقطهای
point discharge تخلیه نقطهای
point estimation براورد نقطهای
point estimation تخمین نقطهای
point contact تماس نقطهای
point contact کنتاکت نقطهای
multipoint چند نقطهای
pinpoint target هدف نقطهای
dot product ضرب نقطهای
point charge بار نقطهای
dot matrix ماتریس نقطهای
bridge spot weld جوشکاری نقطهای
point function تابع نقطهای
spot welding جوش نقطهای
multipoint line خط چند نقطهای
spot welding جوشکاری نقطهای
point target اماج نقطهای
point particle ذره نقطهای
point load بار نقطهای
point elasticity کشش نقطهای
point indentification هویت نقطهای
point imperfection ناکاملی نقطهای
point group گروه نقطهای
point operation عمل نقطهای
threshold of luminescence استانه لومینسانس
luminescence threshold استانه لومینسانس
lower threshold استانه پایین
threshold voltage ولتاژ استانه
sill beam تیرک استانه
thershold frequency بسامد استانه
non thershold pollutant الاینده بی استانه
threshold value مقدار استانه
threshold frequency بسامد استانه
terminal threshold استانه پایانی
response threshold استانه پاسخ
reaction threshold استانه واکنش
spatial threshold استانه فضایی
limen استانه احساس
thresholds استانه چارچوب
differential threshold استانه افتراقی
hearing threshold استانه شنوایی
nuisance threshold استانه زیانبخشی
arousal threshold استانه انگیختگی
threshholds استانه چارچوب
threshold استانه چارچوب
dichoglottic stimulation تحریک دو نقطهای زبان
point contact rectifier یکسو کننده نقطهای
rpbis همبستگی دو رشتهای نقطهای
point biserial correlation همبستگی دو رشتهای نقطهای
diglottic stimulation تحریک دو نقطهای زبان
spot welding electrode الکترود جوشکاری نقطهای
lattice point group گروه نقطهای شبکه
dot matrix printer چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر با ماتریس نقطهای
dot matrix printers چاپگر یا ماتریس نقطهای
multipoint circuit مدار چند نقطهای
dot matrix character کاراکتر ماتریس نقطهای
dot matrix printer چاپگر با ماتریس نقطهای
spot welding machine دستگاه جوش نقطهای
single row spot welding جوشکاری نقطهای سری
thresholds استانه مانند استانهای
threshholds استانه مانند استانهای
threshold استانه مانند استانهای
static friction اصطکاک در استانه حرکت
thershold temperature استانه دمای ذرات
threshold limit values استانه مقدارهای حدی
threshold wavelength طول موج استانه
trapezoidal end sill استانه پایاب ذوذنقهای
sill تیر پایه استانه در
sills تیر پایه استانه در
embaded sill beam تیرک توکار استانه
landing threshold استانه فرود اب خاکی
known datum point نقطهای با مختصات وگرای معلوم
welded contact rectifier یکسو کننده نقطهای جوش شده
previous spot نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
terminals نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
grazing point نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
terminal نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
sill گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sills گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
phantom section خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
head spot نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
check point نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
lunitidal interval فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
serenaded ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
turning point نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
popeye در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
dieresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
real stagnation point نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
center of gyration نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
epicycloid منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
bending fatigue strength مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
centroid در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
inner product ضرب نقطهای ضرب نردهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com