English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
landing threshold استانه فرود اب خاکی
Other Matches
landing ship dock اسکله فرود اب خاکی
landing schedule برنامه پیاده شدن به ساحل برنامه عملیات اب خاکی برنامه فرود
tractor group گروه ناوچههای اب خاکی مخصوص پیاده کردن نفرات و خودروهای شنی دار اب خاکی
ease turn سرعت چرخش فرود چرخیدن یا دور زدن هواپیمابرای فرود
diversionary landing فرود انحرافی برای اغفال دشمن فرود منحرف کننده
plunging fire تیر با زاویه فرود زیاد اتش فرود اینده به جلو و عقب دشمن
assault craft ناوچههای هجومی اب خاکی قایق نفربرهجومی اب خاکی
antiamphibious minefield میدان مین ضد اب خاکی یا ضدعملیات اب خاکی دشمن
naval landing party تیم اب خاکی نیروی دریایی تیم اماده کردن ساحل برای عملیات اب خاکی
amphibious task group گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
bingo علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
control surface کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
threshholds استانه در
sill=threshold استانه
doorsteps استانه در
threshholds استانه
threhold استانه
doorstep استانه در
thresholds استانه
threshold استانه در
threshold استانه
thresholds استانه در
sill استانه
sills استانه
limen استانه
thershold استانه
limen استانه احساس
nuisance threshold استانه زیانبخشی
thresholds استانه چارچوب
reaction threshold استانه واکنش
response threshold استانه پاسخ
sill beam تیرک استانه
threshold of luminescence استانه لومینسانس
luminescence threshold استانه لومینسانس
arousal threshold استانه انگیختگی
differential threshold استانه افتراقی
hearing threshold استانه شنوایی
lower threshold استانه پایین
non thershold pollutant الاینده بی استانه
terminal threshold استانه پایانی
thershold frequency بسامد استانه
spatial threshold استانه فضایی
threshold value مقدار استانه
threshold voltage ولتاژ استانه
threshholds استانه چارچوب
threshold استانه چارچوب
two point threshold استانه دو نقطهای
threshold frequency بسامد استانه
trapezoidal end sill استانه پایاب ذوذنقهای
threshold limit values استانه مقدارهای حدی
thershold temperature استانه دمای ذرات
embaded sill beam تیرک توکار استانه
sill تیر پایه استانه در
threshholds استانه مانند استانهای
threshold wavelength طول موج استانه
thresholds استانه مانند استانهای
threshold استانه مانند استانهای
static friction اصطکاک در استانه حرکت
sills تیر پایه استانه در
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
sills گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sill گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
serenading ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
earthborn خاکی
earth fill dam سد خاکی
earth dam سد خاکی
edaphic خاکی
earthly خاکی
dust colour خاکی
earthen خاکی
amphibious pack تک اب خاکی
worldly خاکی
amphibious اب خاکی
earth-bound خاکی
mundane خاکی
wood louse خر خاکی
embankments سد خاکی
embankment سد خاکی
terrestrial خاکی
embankment dam سد خاکی
earthy خاکی
terrene خاکی
tellurian خاکی
amphibious operation عملیات اب خاکی
amphibious pack بارهای اب خاکی
earthworms کرم خاکی
earthworm کرم خاکی
terricolous خاکزی خاکی
mold etc خاکی کردن
soil خاکی کردن
soiling خاکی کردن
amphibious خاکی و ابی
amphibious reconnaissance شناسایی اب خاکی
amphibious tank تانک اب خاکی
soils خاکی کردن
amphibious transport ship ترابر اب خاکی
amphibian وسیله اب و خاکی
amphibian هواپیمای اب و خاکی
amphibian ابی خاکی
alkaline earth قلیایی خاکی
amphibious force نیروی اب خاکی
amphibious lift ترابری اب و خاکی
dust color رنگ خاکی
semiterrestrial نیمه خاکی
adaphic organism زیستمند خاکی
staging تمرین اب خاکی
rain worm کرم خاکی
pulverulence حالت خاکی
zoned earth dam سد خاکی ناهمگن
earthwork ختل خاکی
amphibious vehicle خودروی اب خاکی
milliped جنس خر خاکی
angleworm کرم خاکی
earethliness خاکی بودن
earth born خاکی فانی
landing party گروه اب خاکی
landing forces قوای اب خاکی
earth dam بند خاکی
dun سمند خاکی
earth road راه خاکی
earth work کارهای خاکی
earth work عملیات خاکی
homogeneous earth dam سد خاکی همگن
earthiness طبیعت خاکی
earthiness خاکی بودن
ground ivy پاپیتال خاکی
geophyte گیاه خاکی
border پشته خاکی
bordered پشته خاکی
fuse plug سرریز خاکی
lobworm کرم خاکی
embankments دیوار خاکی
khaki خاکی رنگ
milleped جنس خر خاکی
bordering پشته خاکی
embankment دیوار خاکی
warping tug یدک کش اب خاکی
dew worm کرم خاکی
vault formed in the earth طاق خاکی
vallation دیوار خاکی
terrestrial زمین خاکی
earthworks عملیات خاکی
downstream فرود اب
line of fall خط فرود
splashdowns آب فرود
splashdown آب فرود
tailwater فرود اب
landings فرود
landing فرود
abseils فرود
abseiling فرود
abseiled فرود
abseil فرود
land فرود
dropping فرود
drop فرود
drops فرود
dropped فرود
beach party گروه پیشرو اب خاکی
amphibious task force گروه رزمی اب خاکی
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
amphibious squadron گردان عملیات اب خاکی
amphibious tractor خودروشنی دار اب خاکی
boat team تیم قایق اب خاکی
amphibious transport dock ناومخصوص ترابری اب خاکی
brandling یکجور کرم خاکی
man of mould انسان خاکی یا فانی
establishing authority فرماندهی نیروهای اب خاکی
navvy کارگر کارهای خاکی
benching جان پناه خاکی
navvies کارگر کارهای خاکی
vale زمین جهان خاکی
assault ships ناوهای هجومی اب خاکی
borrow area محل قرضه سد خاکی
shouldering دو طرف خاکی جاده
shoulder دو طرف خاکی جاده
amphibious demonstration عملیات نمایشی اب خاکی
joint amphibious operations عملیات مشترک اب خاکی
advance force نیروی جلودار اب خاکی
shouldered دو طرف خاکی جاده
vales زمین جهان خاکی
shoulders دو طرف خاکی جاده
alkaline earth metal فلز قلیایی خاکی
alkaline earth oxide فلز قلیایی خاکی
amphibious demonstration عملیات اب خاکی نمایشی
verges شانه خاکی جاده
amphibious assault ship ناومخصوص هجوم اب و خاکی
amphibious assault ship ناو هجومی اب و خاکی
verge شانه خاکی جاده
amphibious lift حمل ونقل اب خاکی
amphibian floats شناورهای ابی خاکی
amphibious control group گروه کنترل اب خاکی
alights فرود امدن
landing strip باند فرود
alighted فرود امدن
alighting فرود امدن
landing strips باند فرود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com