English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 98 (7 milliseconds)
English Persian
threshholds استانه چارچوب
threshold استانه چارچوب
thresholds استانه چارچوب
Other Matches
quadrat چارچوب
door case چارچوب در
door set در با چارچوب
door frame چارچوب در
frame چارچوب
casing چارچوب
door-case چارچوب در
wracks چارچوب
wracked چارچوب
hake چارچوب
rack چارچوب
racks چارچوب
racked چارچوب
door-frame چارچوب در
gratings چارچوب اهنی
crane frame چارچوب جرثقیل
framework چارچوب چهارچوبه
frameworks چارچوب چهارچوبه
grating چارچوب اهنی
chassis frame چارچوب شاسی
machine frame چارچوب دستگاه
plan frame چارچوب برنامه
saw gate چارچوب اره
time frame چارچوب زمانی
time frames چارچوب زمانی
door-jamb [تیر عمودی چارچوب در]
frame قاب چارچوب کمان
frame چارچوب گرفتن طرح کردن
housing چارچوب قسمت ساکن دستگاه
chimney-jamb [تیر عمودی چارچوب دودکش]
locomotive frame drilling machine دستگاه مته چارچوب لوکوموتیو
escoinson [گوشه تیر عمودی چارچوب]
sills استانه
thershold استانه
limen استانه
threhold استانه
sill=threshold استانه
thresholds استانه در
thresholds استانه
threshold استانه
threshold استانه در
sill استانه
doorstep استانه در
doorsteps استانه در
threshholds استانه
threshholds استانه در
attic door-case [چارچوب در کشویی اتاق زیر شیروانی]
fusuma [چارچوب متحرک در خانه های ژاپنی]
response threshold استانه پاسخ
sill beam تیرک استانه
reaction threshold استانه واکنش
threshold voltage ولتاژ استانه
spatial threshold استانه فضایی
terminal threshold استانه پایانی
thershold frequency بسامد استانه
threshold value مقدار استانه
two point threshold استانه دو نقطهای
threshold frequency بسامد استانه
nuisance threshold استانه زیانبخشی
arousal threshold استانه انگیختگی
differential threshold استانه افتراقی
hearing threshold استانه شنوایی
limen استانه احساس
lower threshold استانه پایین
non thershold pollutant الاینده بی استانه
threshold of luminescence استانه لومینسانس
luminescence threshold استانه لومینسانس
Gibbs surround [معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
threshold استانه مانند استانهای
landing threshold استانه فرود اب خاکی
threshold wavelength طول موج استانه
threshholds استانه مانند استانهای
static friction اصطکاک در استانه حرکت
threshold limit values استانه مقدارهای حدی
sill تیر پایه استانه در
thresholds استانه مانند استانهای
thershold temperature استانه دمای ذرات
embaded sill beam تیرک توکار استانه
trapezoidal end sill استانه پایاب ذوذنقهای
sills تیر پایه استانه در
stillage چارچوب یاچارپایهای که چیزیرا روی ان می گذارندتاابش کشیده شود
go cart چارچوب غلتک داری که کودکان دست بدان گرفته راه رفتن میاموزند
overlap روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlapped روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
overlaps روی هم امدن لبه دو ورقه ویا تکرار کناره یک تصویر دردو چارچوب
sill گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sills گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
walking chair چارچوب غلتک دار که کودکان دست خود را بدان گرفته راه رفتن می اموزند
serenaded ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
jig ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
bending fatigue strength مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com