English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (2 milliseconds)
English Persian
exception استثناء
exceptions استثناء
exclusion استثناء
Other Matches
for once یکبار استثناء
as a special exception <adv.> بطور استثناء
excludable قابل استثناء
divide exception استثناء تقسیم
reservation قید استثناء
reservations قید استثناء
exemption استثناء بخشودگی
unexceptionable استثناء ناپذیر
just for once یکبار استثناء
by way of exception بطور استثناء
there is no exception to that rule ان قانون استثناء ندارد
make an exception استثناء قائل شدن
An exception is ... میان استثناء ... است.
favoritism استثناء قائل شدن نسبت بکسی
rio treaty پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
reprisals در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisal در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com