Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (7 milliseconds)
English
Persian
rampire
استحکامات خاکریز
Search result with all words
vallum
بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
Other Matches
breast work
خاکریز تا ارتفاع سینه خاکریز جان پناه سنگرایستاده
slope of bankment
دامنه خاکریز یا سینه خاکریز
field work
استحکامات صحرایی استحکامات
back berm
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
traverses
خاکریز
embankments
خاکریز
levee
خاکریز
traverse
خاکریز
dike
خاکریز
bulwark
خاکریز
bulwarks
خاکریز
embankment
خاکریز
traversed
خاکریز
traversing
خاکریز
moat
خاکریز
moats
خاکریز
fills
خاکریز
fill
خاکریز
dyke
خاکریز
earthwork
خاکریز
weir
خاکریز
bulkward
خاکریز
weirs
خاکریز
dikes
خاکریز
dykes
خاکریز
rampart
خاکریز
fortification
استحکامات
fieldwork
استحکامات
forts
استحکامات
casemate
استحکامات
rampart
استحکامات
worked
استحکامات
work
استحکامات
fortifications
استحکامات
hydraulic fill dam
سد خاکریز ابی
random fill
خاکریز بی ترتیب
backfill
خاکریز کردن
berm
هره خاکریز
berme
هره خاکریز
counterscarp
دیواربیرونی خاکریز
marginal bund
خاکریز جانبی
height of fill
ارتفاع خاکریز
dirt
لکه خاکریز
jetty
استحکامات جنگی
bastion
سنگر و استحکامات
counter approach
استحکامات متقابله
pioneered
مهندس استحکامات
fiedl fortifications
استحکامات صحرایی
fortress
استحکامات نظامی
vallation
استحکامات خندق
pioneers
مهندس استحکامات
bastions
سنگر و استحکامات
ensconce
استحکامات ساختن
fortified
دارای استحکامات
fortresses
استحکامات نظامی
jetties
استحکامات جنگی
ensconced
استحکامات ساختن
ensconces
استحکامات ساختن
pioneer
مهندس استحکامات
ensconcing
استحکامات ساختن
fence
خاکریز پناه دادن
toe wall
دیوار پای خاکریز
fences
خاکریز پناه دادن
flare wall
دیوار حائل خاکریز پل
defence
دفاع کردن استحکامات
rampart
دارای استحکامات کردن
vallum
دارای استحکامات کردن
advanced work
استحکامات اصلی ساختمان
Cashel
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
horn-work
[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
defenses
دفاع کردن استحکامات
dug in
استحکامات سنگر اماده
defense
دفاع کردن استحکامات
castellate
دارای استحکامات کردن
crest
نوک تیزی راس خاکریز
esker
خاکریز بلند تپه ماهورمانند
cresting
نوک تیزی راس خاکریز
crests
نوک تیزی راس خاکریز
counter berm
سکوی پایه خارجی خاکریز
defilade
جان پناه استحکامات تدافعی
sally port
درب اصلی قلعه یا استحکامات
trench
استحکامات خندقی شیار طولانی
fortified
سنگربندی شده دارای استحکامات
fortified church
[کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
trenches
استحکامات خندقی شیار طولانی
dune
خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
redoubt
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
redan
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
contravallation
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
parapets
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapet
حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
castellation
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
flanker
عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
fortifies
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
downstream fill
توده پایاب خاکریز پایاب
downstream shell
توده پایاب خاکریز پایاب
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
seabee
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
pioneer tools
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com