Dictiornary-Farsi | استحکام موقتی جناحی مترس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
epaulement	استحکام موقتی جناحی مترس


Other Matches

breastwork	استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
flanker	عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
insulation strength	استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor	نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
slump	کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumps	کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping	کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped	کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
out flanking	جناحی
lateral	جنبی جناحی
flanking fire	اتش جناحی
abutment	پایه جناحی
to roll up the enemy line	حمله جناحی
flank	احاطه جناحی
flanking	احاطه جناحی
flank development	گسترش جناحی
flank observation	دیدبانی جناحی
flanked	احاطه جناحی
alate	دارای قسمتهای جناحی
pinions	چرخ دنده جناحی
pinioning	چرخ دنده جناحی
pinion	چرخ دنده جناحی
flank openings	گشایشهای جناحی شطرنج
abutment	پایه جناحی پشت بند دیوار
wingman	خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
consistent	استحکام
instable	بی استحکام
strengths	استحکام
ridge bone	استحکام
fortification	استحکام
strenght	استحکام
fortifications	استحکام
rigidity	استحکام
solidification	استحکام
solidity	استحکام
rigidification	استحکام
consistency	استحکام
strength	استحکام
staying power	استحکام
formidableness	استحکام
consistence	استحکام
reinforcement	استحکام
backbones	استحکام
backbone	استحکام
substances	استحکام
substance	استحکام
resistance	استحکام
consistence	ثبات استحکام
consistency	ثبات استحکام
crimping groove	شیار استحکام
cube commpression strenght	استحکام ریشهای
dielectric strength	استحکام شکست
dielectric strength	استحکام دی الکتریک
disruptive strength	استحکام انقطاع
fatigue strength	استحکام خستگی
hot strength	استحکام گرمایی
compression strength	استحکام فشاری
high temperature strength	استحکام حرارتی
impact strength	استحکام برخورد
impact strength	استحکام ضربهای
initial strength	استحکام اولیه
grit	استحکام نخاله
gritted	استحکام نخاله
fillers	میله استحکام
gritting	استحکام نخاله
fortifiable	قابل استحکام
buckling strength	استحکام خمشی
transverse bending strength	استحکام خمشی
coefficient of consolidation	ضریب استحکام
filler	میله استحکام
strength ratio	نسبت استحکام
stability	استحکام مقاومت
tensile strength	استحکام کششی
strength properties	خصوصیات استحکام
stability	استواری استحکام
granite	سختی استحکام
consolidation	استحکام تحکیم
stableness	استواری استحکام
structrual stability	استحکام ساختمانی
torsional strength	استحکام پیچشی
knot strength	استحکام گره
solidification	انجماد استحکام
formidability	استحکام بزرگی
tetrapterous	دارای چهار بال چهار جناحی
intrinsic fatigue strength	استحکام فرسودگی ذاتی
ultimate strength	مقاومت یا استحکام نهایی
artificial aging	افزایش استحکام الومینیوم
torsional fatigue strength	استحکام فرسودگی پیچشی
torsional rigidity	استحکام در مقابل پیچش
tracking resistance	استحکام جریان خزشی
gusset	بست استحکام خرپاها
gussets	بست استحکام خرپاها
high strength steel	فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron	چدن با استحکام عالی
izod impact strength	استحکام ضربه ایزوتوپ
thermostability	قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraphy	ازمایش استحکام تار ابریشم
serigraph	استحکام سنج تار ابریشم
temporary <adj.>	موقتی
flying bridge	پل موقتی
provisional <adj.>	موقتی
tentative <adj.>	موقتی
provisionary	موقتی
extemporaneous	موقتی
make-shift <adj.>	موقتی
makeshift <adj.>	موقتی
provisory <adj.>	موقتی
pro forma	موقتی
intrim	موقتی
treadway	پل موقتی
adinterim	موقتی
interim	موقتی
jackleg	موقتی
temporary gauge	اشل موقتی
sojourner	ساکن موقتی
temporary error	خطای موقتی
non resident	مقیم موقتی
make do	چاره موقتی
make shift construction	طرح موقتی
temporary storage	انباره موقتی
sojoiurn	اقامت موقتی
temporary structures	ساختمانهای موقتی
provisionality	موقتی بودن
funk hole	پناهگاه موقتی
phantom tumour	باد موقتی
phantom tumour	برامدگی موقتی
temporariness	موقتی بودن
temporary income	درامد موقتی
floating bridge	پل متحرک موقتی
provisionality	جنبه موقتی
scratch file	فایل موقتی
house of d.	زندان موقتی
adjournments	تعطیل موقتی
bivouacked	اردوگاه موقتی
temporal	موقتی زودگذرفانی
bivouacked	اردوی موقتی
non-residents	مقیم موقتی
bivouac	اردوگاه موقتی
bivouac	اردوی موقتی
gleam	تظاهر موقتی
dugouts	پناهگاه موقتی
bivouacking	اردوی موقتی
bivouacking	اردوگاه موقتی
bastes	کوک موقتی
adjournment	تعطیل موقتی
coalitions	اتحاد موقتی
coalition	اتحاد موقتی
non-resident	مقیم موقتی
bivouacs	اردوگاه موقتی
bivouacs	اردوی موقتی
palliative	مسکن موقتی
palliatives	مسکن موقتی
barricade	سنگربندی موقتی
barricaded	سنگربندی موقتی
corners	انحصار موقتی
cornering	انحصار موقتی
sojourn	اقامت موقتی
scrip	رسید موقتی
corner	انحصار موقتی
gleams	تظاهر موقتی
gleaming	تظاهر موقتی
faddle	سرگرمی موقتی
dugout	پناهگاه موقتی
baste	کوک موقتی
barricades	سنگربندی موقتی
barricading	سنگربندی موقتی
sojourns	اقامت موقتی
basted	کوک موقتی
gleamed	تظاهر موقتی
ultimate tensile strength	حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
recesses	تعطیل موقتی تنفس
recess	تعطیل موقتی تنفس
stop gap	وسیله یا چاره موقتی
temporary data set	مجموعه داده موقتی
interregna	دوره حکومت موقتی
interregnum	دوره حکومت موقتی
interim dividend	سود سهام موقتی
Band-Aids	چارهی سطحی و موقتی
brainstorm	اشفتگی فکری موقتی
gasoline dump	مخزن موقتی بنزین
booths	پاسگاه یادکه موقتی
interim certificates	سند قرضه موقتی
casual uplift	بالا بردن موقتی
interim dividend	سود موقتی سهام
interlocutory	موقتی غیر قطعی
booth	پاسگاه یادکه موقتی
casual uplift	بالا رفتن موقتی
brainstorms	اشفتگی فکری موقتی
jury sturt	پایه اضافی یا موقتی
interrex	رئیس حکومت موقتی
treadway bridge	پل عبور موقتی پیاده
dump	انبار موقتی اشغالدان
interregnums	دوره حکومت موقتی
frame	هیکل حالت موقتی
Band-Aid	چارهی سطحی و موقتی
stringer	قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers	قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
put someone up	به کسی بطور موقتی جا دادن
hoarding	جمع اوری دیوار موقتی
hoardings	جمع اوری دیوار موقتی