English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
kneecap استخوان کشگک
kneecaps استخوان کشگک
kneepan استخوان کشگک
Other Matches
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
green stick شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
zygoma استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
syynostosis ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
occiput استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
osteotome استخوان بر
bone استخوان
boned استخوان
fleshy بی استخوان
ossicle استخوان چه
fleshiest بی استخوان
jawbone استخوان فک
jawbones استخوان فک
natchbone استخوان
boneless بی استخوان
tarsus استخوان مچ پا
boning استخوان
fleshier بی استخوان
bones استخوان
merrythought استخوان جناغ
osteogenesis پیدایش استخوان
navicular bone استخوان زورقی
osteogenesis تشکیل استخوان
occipital bone استخوان قمحدوه
osteal شبیه استخوان
osteitis ورم استخوان
osteitis اماس استخوان
orthopedics جراحی استخوان
os pubis استخوان شرمگاه
ossific استخوان ساز
maxillary bone استخوان ارواره
malleus استخوان چکشی
humeeerus استخوان بازو
huckle bone استخوان لگن
huckle bone استخوان چاربند
frontal bone استخوان پیشانی
foot bone خرده استخوان پا
fish bone استخوان ماهی
exostosis برامدگی استخوان
ethmoid استخوان پرویزنی
ethmoid استخوان غربالی
epiphysis شاخ استخوان
dengue تب استخوان شکن
carpale استخوان مچ دست
humeeerus استخوان عضد
the humeral bone استخوان بازو
the humeral bone استخوان عضد
malleolus استخوان غوزک
malar bone استخوان گونه
luxation در رفتگی استخوان
knucklebone استخوان قوزک
osteomalacia نرمی استخوان
innominate bone استخوان بی نام
incus استخوان سندانی
illium استخوان حرقفی
ilium استخوان حرقفی
hyperostosis برامدگی استخوان
hyoid bone استخوان لامی
cariosity پوسیدگی استخوان
osteography شرح استخوان ها
bonemeal آرد استخوان
bonemeal استخوان کوبیده
bonemeal گرد استخوان
zygomatic استخوان گونه
ungual bone استخوان ناخنی
thighbone استخوان ران
thigh bone استخوان ران
temporal bone استخوان گیجگاه
tarsometatarsus استخوان مچ پاواستخوان کف پا
talus استخوان قاپ
skull and crossbones جمجمه و دو استخوان
To set a bone. استخوان جا انداختن
carcse استخوان بندی
shinbone استخوان قلم پا
metacarpal استخوان کف دست
carcass استخوان بندی
hollownes پوکی استخوان
stirrup bone ;stirrup bone استخوان رکابی
stapes استخوان رکابی
raspatory استخوان ساب
raspatory استخوان تراش
pubis استخوان شرمگاه
parietal استخوان اهیانه
palating استخوان کام
ostosis استخوان سازی
osteomalacia ملاست استخوان
osteoma ورم استخوان
osteology استخوان شناسی
osteologist استخوان شناس
reckets نرمی استخوان
reckets استخوان نرمی
reckets ملاست استخوان
spillikin ریزه استخوان
skelton استخوان بندی
shacklebone استخوان قاپ
shacklebone استخوان مچ دست
scroll bone استخوان فرفرهای
scaular استخوان شانه
xyster استخوان تراش
scalping iron استخوان تراش
sacrum استخوان خاجی
osteoid استخوان وار
cannon bone استخوان ساق پا
cartilage نرمه استخوان
bony استخوان دار
marrow مغز استخوان
blade استخوان پهن
scapulas استخوان کتف
anvil استخوان سندانی
scapula استخوان کتف
wishbones استخوان جناق
anvils استخوان سندانی
funny bone استخوان ارنج
structures استخوان بندی
femurs استخوان ران
femur استخوان ران
femora استخوان ران
pith مخ استخوان اهمیت
rickets نرمی استخوان استخوان نرمی
structure استخوان بندی
dislocation دررفتگی استخوان
funny bones استخوان ارنج
wishbone استخوان جناق
ckeek bone استخوان گونه
patellae استخوان کشکک
caries پوسیدگی استخوان
humerus استخوان عضله
rickety نرم استخوان
humerus استخوان بازو
humeri استخوان عضله
humeri استخوان بازو
skeletons استخوان بندی
skeleton استخوان بندی
humeruses استخوان بازو
humeruses استخوان عضله
structuring استخوان بندی
patella استخوان کشکک
framework استخوان بندی
cheekbone استخوان گونه
shoulder blades استخوان شانه
shoulder blade استخوان شانه
frameworks استخوان بندی
hulking درشت استخوان
fracture شکستگی استخوان
calcaneum استخوان پاشنه
jawbone استخوان ارواره
anklebone استخوان قوزک
marrows مغز استخوان
hammer استخوان چکشی
anvil bone استخوان سندانی
baleen استخوان نهنگ
barebone استخوان خالی
bone ache استخوان درد
jawbones استخوان ارواره
fracturing شکستگی استخوان
breast bone استخوان سینه
fractures شکستگی استخوان
cheekbones استخوان گونه
fractured شکستگی استخوان
zygomatic bone استخوان گونه
ankle bone استخوان قوزک
aitch bone استخوان کفل
boney استخوان دار
bone marrow مغز استخوان
hammers استخوان چکشی
carcass استخوان بندی
carcasses استخوان بندی
ossification تشکیل استخوان
carcases استخوان بندی
hammered استخوان چکشی
stirrup استخوان رکابی
stirrups استخوان رکابی
submaxilla وابسته به استخوان فک پایین
splint bone استخوان ساق نازک نی
charnel-house [انبار استخوان مردگان]
phalange استخوان انگشت یاپنجه
ostelolgy علم استخوان شناسی
osteal دارای صدای استخوان
skeletal وابسته به استخوان بندی
skeletal مربوط به استخوان بندی
frame استاتور استخوان بندی
osteopath متخصص بیماریهای استخوان
gristle غضروف نرمه استخوان
zygomatic استخوان قوس وجنه
ossification مرحله تشکیل استخوان
pertrosal bone استخوان سنگی یاحجری
spare ribs گوشت دنده با استخوان
tarsal مچ پایی استخوان قوزک پا
scapular استخوان سرشانه کتف
invertebrate بدون استخوان پشت
osteopaths متخصص بیماریهای استخوان
short ribs گوشت با استخوان دنده
tubercle برجستگی روی استخوان
osteologic وابسته به استخوان شناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com