Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (8 milliseconds)
English
Persian
flair
استعداد خصیصه
Other Matches
featured
خصیصه
feature
خصیصه
featuring
خصیصه
trait
خصیصه
traits
خصیصه
features
خصیصه
idiosyncrasies
خصیصه فردی
feature extraction
استخراج خصیصه
features
خصیصه خصوصیات
dope vector
خصیصه نما
featured
خصیصه خصوصیات
feature
خصیصه خصوصیات
options
خصیصه اختیاری
idiosyncrasy
خصیصه فردی
optional feature
خصیصه اختیاری
featuring
خصیصه خصوصیات
option
خصیصه اختیاری
program specification
خصیصه برنامه
standard feature
خصیصه متعارف
dope vector
بردار خصیصه نما
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
talents
استعداد
brilliance
استعداد
amplitude
استعداد
talent
استعداد
capacity
استعداد
talented
استعداد
capacities
استعداد
cabiler
استعداد
ungifted
بی استعداد
talentless
بی استعداد
susceptivity
استعداد
simpleminded
کم استعداد
predispostion
استعداد
liability to disease
استعداد
aptness
استعداد
potentiality
استعداد
potentialities
استعداد
verve
استعداد
endowments
استعداد
gormless
کم استعداد
endowment
استعداد
inapt
بی استعداد
turns
استعداد
susceptibility
استعداد
turn
استعداد
ingenuity
استعداد
property
استعداد
aptitude
استعداد
gifted
با استعداد
aptitudes
استعداد
parted
با استعداد
capability
استعداد
geniuses
استعداد
genius
استعداد
unintelligent
بی استعداد
frost susceptibility
استعداد یخزدگی
palooka
بوکسور بی استعداد
tendencies
توجه استعداد
end strength
استعداد نهایی
division slice
استعداد لشگری
command strength
استعداد یکان
caliber
گنجایش استعداد
aptitude tests
ازمون استعداد
authorized strength
استعداد مجاز
artistic aptitude
استعداد هنری
imitativeness
استعداد تقلید
indisposedness
عدم استعداد
child prodigy
بچهبا استعداد
capable
با استعداد صلاحیتدار
war strenght
استعداد جنگی
shift
نوبتی استعداد
shifted
نوبتی استعداد
shifts
نوبتی استعداد
sconce
جمجمه استعداد
risible faculty
استعداد خنده
reproductivity
استعداد هم اوری
reproductivity
استعداد تولید
resistibility
استعداد مقاومت
occupational aptitude
استعداد شغلی
mechanical aptitude
استعداد فنی
cleverness
هوشیاری استعداد
liabilities
بدهکاری استعداد
clever
باهوش با استعداد
strengths
استعداد رزمی
aptitude test
ازمون استعداد
indisposition
عدم استعداد
indispositions
عدم استعداد
cleverer
باهوش با استعداد
arts
استعداد استادی
artistry
استعداد هنرپیشگی
art
استعداد استادی
cleverest
باهوش با استعداد
strength
استعداد رزمی
liability
بدهکاری استعداد
scholastic aptitude
استعداد تحصیلی
academic aptitude
استعداد تحصیلی
capacities
گنجایش استعداد
capacity
استعداد مقام
tendency
توجه استعداد
capability
استعداد پیشرفت
capacity
گنجایش استعداد
capacities
استعداد مقام
gifted
موید شخص با استعداد
gift
استعداد پیشکش کردن
peak strenght
حداکثر استعداد مجاز
physical aptitude test
ازمون استعداد جسمانی
gift
دارای استعداد کردن
knack
صدای شلاق استعداد
potentialize
دارای استعداد کردن
reduced strenght
حداقل استعداد جنگی
versatile
دارای استعداد و ذوق
scholastic aptitude test
ازمون استعداد تحصیلی
able
با استعداد صلاحیت دار
vocational aptitude test
ازمون استعداد شغلی
the talnet of the country
مردم با استعداد کشور
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
gifts
استعداد پیشکش کردن
natural
مسلم استعداد ذاتی
habiliment
جامه استعداد فکری
allotropy
استعداد تغییر و تبدیل
naturals
مسلم استعداد ذاتی
flatlander
موج سوار کم استعداد
effective strength
استعداد رزمی موثر
potentially
با داشتن استعداد نهانی
differential aptitude tests
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
accountable strength
استعداد قابل توجه
gifts
دارای استعداد کردن
attack size
استعداد وسایل درگیر در تک
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
manpower cieling
سطح استعداد پرسنل
level of strength
میزان استعداد رزمی
level of strength
سطح استعداد رزمی
fabllibility
استعداد خطا کردن
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
faculties
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
potential
دارای استعداد نهانی پتانسیل
strengths
قدرت رزمی استعداد نفری
potentiality
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
self rating
تعیین میزان استعداد خود
edacity
استعداد خوردن شکم پرستی
faculty
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
personnel ceiling
سقف استعداد مجاز پرسنلی
potentialities
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
strength
قدرت رزمی استعداد نفری
rhymester
شاعربی استعداد وکم مایه
means end capacity
استعداد درک وسیله- هدف
peace time complement
استعداد مجاز زمان صلح
Iranians have a gift of tongues.
ایرانیها استعداد زبان دارند
peace time establishment
جدول استعداد مجاز زمان صلح
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
minnesota clerical aptitude test
ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
authorized strength of theater
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
green thumb
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
rimester
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
one's light s
نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
telegenic
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
zeroed out
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
insusceptibility
عدم استعداد عدم تاثر
attached strength
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com