Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
shamateurism
استفاده از بازیگر اماتورقلابی
Other Matches
send in
وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacked
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack
قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed
بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
dead time
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idled
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freeing
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idles
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idle
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
frees
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacities
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacity
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
bitmap
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
composite demand
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
quads
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
band
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bands
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
shareware
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
ieee
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
duplexes
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
joint tenants
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
exerciser
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
common use
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
PPP
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
wimps
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
Hamming code
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
defect skipping
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
puppeteer
بازیگر
puppeteers
بازیگر
stager
بازیگر
performing
بازیگر
booter
بازیگر
mummer
بازیگر
actor
بازیگر
actors
بازیگر
fielder
بازیگر
player
بازیگر
solenoid sweep
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
publish
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wires
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
numbers
شماره بازیگر
man
بازیگر تیم
number
شماره بازیگر
free
بازیگر ازاد
mans
بازیگر تیم
freeing
بازیگر ازاد
sand bagger
بازیگر گول زن
second string
بازیگر ذخیره
wingman
بازیگر گوش
ride the bench
بازیگر ذخیره
walk-on
بازیگر فرعی
come back
بازگشت بازیگر
ball player
بازیگر با توپ
cricketer
بازیگر کریکت
cricketers
بازیگر کریکت
substituting
بازیگر ذخیره
substituted
تعویض بازیگر
substituted
بازیگر ذخیره
substitute
تعویض بازیگر
substitute
بازیگر ذخیره
club player
بازیگر باشگاهی
veterans
بازیگر با تجربه
tennist
بازیگر تنیس
substituting
تعویض بازیگر
tragedienne
بازیگر تراژدی
freed
بازیگر ازاد
backup
جانشین بازیگر
backman
بازیگر مدافع
veteran
بازیگر با تجربه
frees
بازیگر ازاد
protagonist
بازیگر عمده
extra cover
بازیگر بل گیر
protagonists
بازیگر عمده
third home
بازیگر مهاجم
skull
ضربه به سر بازیگر
out
اخراج بازیگر
laxman
بازیگر لاکراس
skulls
ضربه به سر بازیگر
sub
بازیگر ذخیره
sub
تعویض بازیگر
subs
بازیگر ذخیره
subs
تعویض بازیگر
player's number
شماره بازیگر
duffers
بازیگر متوسط
out-
اخراج بازیگر
leading lady or man
بازیگر عمده
halfback
بازیگر میانی
send off
اخراج بازیگر
hattrick
بازیگر سه گله
hatchetman
بازیگر خشن
dub
بازیگر ضعیف
dubbed
بازیگر ضعیف
dubs
بازیگر ضعیف
send-off
اخراج بازیگر
send-offs
اخراج بازیگر
oddsmaker
بازیگر شاخص
poloist
بازیگر واترپولو
homebred
بازیگر محلی
wingers
بازیگر گوش
outside forward
بازیگر گوش
homeling
بازیگر خودی
headhunter
بازیگر خشن
homebrew
بازیگر محلی
winger
بازیگر گوش
uncovered
بازیگر مهانشده
body checker
بازیگر تنه زن
outed
اخراج بازیگر
duffer
بازیگر متوسط
oases
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis
یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
activating
بازگشت بازیگر به زمین
activates
بازگشت بازیگر به زمین
drafts
بازیگر جدید تیم
drafted
بازیگر جدید تیم
black
بازیگر دوم شطرنج
center forward
بازیگر نوک حمله
breakaway
حمله یک یا چند بازیگر
equipment bag
ساک دستی بازیگر
enforcer
بازیگر انتقامجوی خشن
caddies
حامل وسایل بازیگر
center back
بازیگر میانی خط عقب
draft
بازیگر جدید تیم
activated
بازگشت بازیگر به زمین
blacks
بازیگر دوم شطرنج
caddying
حامل وسایل بازیگر
caddie
حامل وسایل بازیگر
depth
بازیگر سرنوشت ساز
depths
بازیگر سرنوشت ساز
internationals
بازیگر بین المللی
international
بازیگر بین المللی
dutchman
بازیگر بولینگ هلندی
double foul
خطای هم زمان دو بازیگر
blackest
بازیگر دوم شطرنج
theater
تماشاخانه بازیگر خانه
activate
بازگشت بازیگر به زمین
theatres
تماشاخانه بازیگر خانه
theatre
تماشاخانه بازیگر خانه
whitest
بازیگر نخست شطرنج
blacked
بازیگر دوم شطرنج
whiter
بازیگر نخست شطرنج
white
بازیگر نخست شطرنج
blacker
بازیگر دوم شطرنج
theaters
تماشاخانه بازیگر خانه
caddied
حامل وسایل بازیگر
off wing
محل بازیگر گوش
back line player
بازیگر خط عقب والیبال
body check
سد کردن بازیگر توپدار
wood pusher
بازیگر بسیارضعیف شطرنج
pantomimist
بازیگر نمایش صامت
pulls
بیرون کشیدن بازیگر
pull
بیرون کشیدن بازیگر
flanker
بازیگر مهاجم در جناح
free agent
بازیگر بدون قرارداد
free agents
بازیگر بدون قرارداد
cuts
حذف بازیگر پس ازازمایش
baseliner
بازیگر انتهای زمین
bowled for a duck
باختن بازیگر بی امتیاز
flankerback
بازیگر میانی جناح
baseballer
بازیگر بیس بال
shorthanded
ادامه با بازیگر کمتر
cut
حذف بازیگر پس ازازمایش
favorite
بازیگر یا تیم محبوب
caddy
حامل وسایل بازیگر
bowling bag
ساک بازیگر بولینگ
sit out
خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
import
بازیگر خارجی تیم
importing
بازیگر خارجی تیم
specialty teamer
بازیگر تیم ذخیره
imported
بازیگر خارجی تیم
hurler
بازیگر هاکی ایرلندی
default
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulted
غیبت بازیگر یا تیم و باخت
big leaguer
بازیگر لیگ سطح بالا
to make a substitution
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
gang tackle
با چند بازیگر حریف را فروداوردن
switches
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
composite average
معدل امتیاز بازیگر بولینگ
switched
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switch
تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
to substitute out
[players]
عوض کردن بازیگر
[ورزش]
crawling
کوشش بازیگر در بردن توپ
yank
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yanked
بیرون کشیدن بازیگر کم کار
courtesy runner
بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com