Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (6 milliseconds)
English
Persian
backbone
استقامت استواری
backbones
استقامت استواری
Other Matches
ridge bone
استواری
sessility
استواری
the instability of a bridge
نا استواری پل
inconsistencies
نا استواری
steadviness
استواری
stability
استواری
inconsistency
نا استواری
fixity
استواری
steadfastness
استواری
solidity
استواری
immovability
استواری
formidability
استواری
rigidity
استواری
inconsistence
نا استواری
insubstatiality
نا استواری
stabilization
استواری
immovableness
استواری
solidity
استواری سختی
constancy
استواری وفاداری
fastnesses
محکمی استواری
marital stability
استواری زناشویی
stability coefficient
ضریب استواری
fastness
محکمی استواری
emotional stability
استواری هیجانی
stability
استواری استحکام
stableness
استواری استحکام
stabilimeter
استواری سنج
sureness
قطعیت استواری
immovably
با استواری پایدارانه
impregnability
استواری ابستن نشدنی
resoluteness
عزم ثابت استواری
political instability
تزلزل یا نا استواری سیاسی
arm hand steadiness test
ازمون استواری دست و بازو
strenght
استقامت
stand-up
با استقامت
stand up
با استقامت
endurance
استقامت
perseverant
با استقامت
perseverance
استقامت
power endurance
توان استقامت
muscular endurance
استقامت عضلانی
staminal
با اسطقس با استقامت
shear strength
استقامت برشی
holdouts
استقامت کردن
reluct
استقامت کردن
perseveringly
با استقامت مصرانه
holdout
استقامت کردن
resisting
استقامت کردن
distance man
دونده استقامت
distance runner
دونده استقامت
dogged persererance
استقامت سخت
endurance race
مسابقه استقامت
resists
استقامت کردن
enduro
مسابقه استقامت
resist
استقامت کردن
fartlek
تمرین دو استقامت
stamina
طاقت استقامت
resisted
استقامت کردن
assiduity
استقامت مداومت
persevere
استقامت بخرج دادن
persevered
استقامت بخرج دادن
enduro
مسابقه اتومبیلرانی استقامت
perseveres
استقامت بخرج دادن
endurance race
مسابقه اتومبیلرانی استقامت
withstand
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
marathon
یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
thermoduric
قادر به استقامت در برابرحرارت زیاد
withstanding
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
interval trailing
تمرین استقامت و اماده سازی
withstood
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
withstands
مخالفت کردن استقامت ورزیدن
marathons
یک نوع مسابقه ورزشی استقامت
deutsch rivet
نوعی پرچ کور با استقامت زیاد
middle distance race
دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
tolerance dose
دوز دریافتی قابل استقامت ازتشعشعات اتمی
Let's see how much you can take.
<idiom>
ببینیم تا چه حد توانایی
[استقامت]
داری .
[اصطلاح روزمره]
madison
مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
distance medley
دو استقامت امدادی شامل 004 008 0021 و 0061متر
kill off
سرعت گرفتن غیرعادی درمسابقه دو استقامت برای خسته کردن حریفان
y alloys
الیاژهایی از الومینیم که میتواند استقامت خود را تادمای 052 تا 033 درجه سانتیگراد حفظ کند
whisker
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com