Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
privacy
استقلال پیام
Other Matches
InBox
خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
south american revolution
انقلاب امریکای جنوبی نهضت سیاسی امریکای جنوبی در اوائل قرن 91 که به جنگ بین استقلال طلبان ان خطه با استعمارگران اسپانیایی و بالاخره استقلال این مستعمرات منجر شد
challenge and reply
ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox
پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting
خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication
استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompt
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiograms
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram
پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA
نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress
نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagrams
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagram
استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
freedoms
استقلال
freedom
استقلال
independence
استقلال
indpendence
استقلال
independency
استقلال
polynomial code
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
Independence Day
روز استقلال
autarky
استقلال اقتصادی
discourse
قدرت استقلال
data independence
استقلال داده ها
discourses
قدرت استقلال
proclamation of independence
اعلان استقلال
autonomy
استقلال داخلی
self support
استقلال مالی
device independence
استقلال دستگاه
dependance
عدم استقلال
economic independence
استقلال اقتصادی
dependence
عدم استقلال
platform independence
استقلال پایهای
algorithmic independence
استقلال الگوریتمی
end
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ends
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended
کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
autarkical
دارای استقلال اقتصادی
autonomist
طرفدار استقلال داخلی
Soc
اصل استقلال قاضی
individualism
اصول استقلال فردی
autarchical
دارای استقلال اقتصادی
linear independence
استقلال خطی
[ریاضی]
autonomy
استقلال محلی محدود
individualistic
مبنی بر استقلال تکی
precocial
دارای استقلال ازهنگام تولد
independency
اصول استقلال کلیساهای محلی
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
wilco
پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
service message
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
communalistic
مبنی برحکومت بوسیله استقلال داخلی بخش ها
particularism
اعطا استقلال سیاسی به کشورها و اجزاء متشکله یک امپراطوری
congregationalism
استقلال هرکلیسا برای اداره کارهای قضایی وانتظامی خود
acknowledges
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledging
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge
1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
nationalist
طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
nationalists
طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
self determination
استقلال سیاسی یک ملت و عدم تاثیرنیروهای خارجی درتصمیمات و روشهای سیاسی و اقتصادی و نظامی واجتماعی ان
black concept
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
greige carpet
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
message
پیام
signaled
پیام
signalled
پیام
mssg
پیام
i signal
پیام ای
signal
پیام
messages
پیام
fox message
پیام دوباره
dummy message
پیام فریبنده
general message
پیام عمومی
error message
پیام خطانما
encodes
کد کردن پیام
end of message
انتهای پیام
senders
فرستنده پیام
flash message
پیام انی
maydays
پیام اضطراری
end of massage
انتهای پیام
cryptogram
پیام پنهانی
burying
کد کردن پیام
communicator
پیام دهنده
bury
کد کردن پیام
code message
پیام رمز
buries
کد کردن پیام
basegram
پیام از ساحل
clear text
پیام کشف
blanking signal
پیام خاموشی
color burst pedestal
پایه پیام
brightness signal
پیام روشنایی
encode
کد کردن پیام
diagnostic massage
پیام تشخیصی
ems dispatch
پیام امس
sender
فرستنده پیام
dummy message
پیام دروغی
transmission
ارسال پیام
transmissions
ارسال پیام
drafter
منشی پیام
endings
خاتمه پیام
ending
خاتمه پیام
drafter
نویسنده پیام
mayday
پیام اضطراری
burst pedestal
پایه پیام
immediate message
پیام فوری
procedure message
پیام معمولی
headings
سرلوحه پیام
heading
سرلوحه پیام
monochrome signal
پیام تکرنگ
routine message
پیام عادی
meteorological message
پیام هواسنجی
som
اغاز پیام
signal tracing
ردگیری پیام
beginning of message
شروع پیام
radiotelegram
پیام تلگرافی
procedure message
پیام عادی
wilco
پیام را فهمیدم
q signal
پیام کیو
signal center
مرکز پیام
video signal
پیام ویدئو
plain text
پیام کشف
to send a message
پیام فرستادن
plaindress
پیام کشف
telephone message
پیام تلفنی
message switching
پیام گزینی
body
متن پیام
signal generator
پیام ساز
message heading
عنوان پیام
message feedback
بازخورد پیام
start of message
اغاز پیام
message center
مرکز پیام
message book
دفتر پیام
bodies
متن پیام
intelligence signal
پیام خبری
message queuing
صف بندی پیام
message source
منشاء پیام
message source
منبع پیام
message retrieval
بازیابی پیام
message retrieval
استخراج پیام
heliogram
پیام افتابی
time of origin
زمان ارسال پیام
signal electrode
الکترد پیام ساز
originator
اقدام کننده پیام
originator
صادر کننده پیام
b y signal b y
پیام روشنایی ب- ایگرگ
transmission security
تامین ارسال پیام
tape copy
پیام نوار شده
synchronizing signal
پیام همزمان ساز
automatic message switching
انتخاب خودکار پیام
addresses
نشانی گیرنده پیام
som
شروع پیام essage
signal to noise ratio
نسبت پیام به همهمه
originators
صادر کننده پیام
originators
اقدام کننده پیام
radio
پیام رادیویی فرستادن
radioing
پیام رادیویی فرستادن
radios
پیام رادیویی فرستادن
decode
کشف کردن پیام
address
نشانی گیرنده پیام
addressed
نشانی گیرنده پیام
encodes
رمز کردن پیام
encode
رمز کردن پیام
radioed
پیام رادیویی فرستادن
wrong
پیام صحیح نیست
radiograms
مخابره پیام با بی سیم
radiogram
مخابره پیام با بی سیم
wrongs
پیام غلط است
wrongs
پیام صحیح نیست
wronging
پیام غلط است
wronging
پیام صحیح نیست
classification
طبقه بندی پیام
classifications
طبقه بندی پیام
wrong
پیام غلط است
decodes
کشف کردن پیام
traffics
داده پیام دریافتی
releases
اجازه ارسال پیام
released
اجازه ارسال پیام
release
اجازه ارسال پیام
dispatches
عزیمت فرستادن پیام
dispatched
عزیمت فرستادن پیام
helio
ایینه مخابره پیام
multiple address message
پیام چند ادرسه
dispatch
عزیمت فرستادن پیام
despatching
عزیمت فرستادن پیام
incoming
پیام دریافتی در کامپیوتر
receipt
رسید پیام دریافت شد
receipts
رسید پیام دریافت شد
despatches
عزیمت فرستادن پیام
enciphere
رمز کردن پیام
minus color signal
پیام رنگی منفی
trafficking
داده پیام دریافتی
massage accounting
ثبت اطلاعات پیام ها
g y signal
پیام روشنایی جی ایگرگ
message book
دفتر یادداشت پیام
trafficked
داده پیام دریافتی
signal
ارسال پیام به کامپیوتر
message precedence
ارجحیت ارسال پیام
traffic
داده پیام دریافتی
flash message
پیام برق اسا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com