Dictiornary-Farsi | استیفای حقوق | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (2 milliseconds)

English	Persian
vindication	استیفای حقوق
vindication of rights	استیفای حقوق


Search result with all words

vindicate	استیفای حقوق کردن
vindicated	استیفای حقوق کردن
vindicates	استیفای حقوق کردن
vindicating	استیفای حقوق کردن
Other Matches

common low	سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
vindication of right	استیفای حق
assert one's rights	برای استیفای حق خود
public international law	حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum	قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay	ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
protective duty	حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues	حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder	سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice	پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
advalorem duty	حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
authorized stoppage	برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
pays	حقوق
paying	حقوق
rights	حقوق
law	حق حقوق
stipends	حقوق
law	حقوق
stipend	حقوق
laws	حقوق
laws	حق حقوق
jurisprudence	حقوق
jus	حقوق
pay check	چک حقوق
salary	حقوق
salaries	حقوق
civil	حقوق
duties	حقوق
pay	حقوق
civil rights	حقوق اجتماعی
criminal law	حقوق جزا
substantive law	حقوق ذاتی
underpay	کم حقوق دادن
conjugal rights	حقوق زناشویی
criminal low	حقوق جزا
criminal low	حقوق جنایی
customs duties	حقوق گمرکی
half pay	حقوق ناتمام
due	سر رسد حقوق
custom duties	حقوق گمرکی
statutory	حقوق مدون
civil law	حقوق مدنی
constitutional law	حقوق اساسی
civi law	حقوق مدنی
child law	حقوق کودک
basic pay	اصل حقوق
basic pay	حقوق اصلی
woman's rights	حقوق نسوان
take-home pay	حقوق خالص
business law	حقوق تجارت
breach right	تجاوز به حقوق
wage earners	حقوق بگیران
annuitant	حقوق بگیر
conjugal rights	حقوق زوجیت
comparative low	حقوق تطبیقی
comparative law	حقوق تطبیقی
administrative law	حقوق اداری
commercial law	حقوق تجارت
wage bill	لیست حقوق
civil low	حقوق مدنی
written laws	حقوق مدون
money list	لیست حقوق
law faculty	دانشکده حقوق
labour law	حقوق کار
l.l.d	دکتر در حقوق
keelage	حقوق بندری
jus gentium	حقوق ملتها
jus cipile	حقوق مدنی رم
jus cipile	حقوق مدنی
jurisprudent	حقوق دان
jurisconsult	حقوق دان
pay order	سندپرداخت حقوق
islamic law	حقوق اسلامی
pay roll	لیست حقوق
personal right	حقوق فردی
personal right	حقوق شخصی
law merchant	حقوق تجارت
old age pension	حقوق بازنشستگی
money income	مزد و حقوق
matrimonial rights	حقوق زناشویی
maritime law	حقوق دریایی
marital rights	حقوق شوهری
leave with pay	مرخصی با حقوق
municipal law	حقوق داخلی
school of law	دانشکده حقوق
lawfaculty	دانشکده حقوق
law of treaties	حقوق معاهدات
law of the staple	حقوق تجارت
natural law	حقوق طبیعی
law of obligations	حقوق تعهدات
philosophy of law	فلسفه حقوق
theory of law	فلسفه حقوق
political rights	حقوق سیاسی
quayage	حقوق بندری
regular salary	حقوق دائمی
regular salary	حقوق ثابت
retired pay	حقوق بازنشستگی
retiring pension	حقوق بازنشستگی
rights of throne	حقوق سلطنت
salary increase	افزایش حقوق
droppage	کسر حقوق
salary increase	اضافه حقوق
detention of pay	ضبط حقوق
sources law	منابع حقوق
customs tariff	حقوق گمرکی
customs dutios	حقوق گمرکی
public law	حقوق عمومی
indisputable rights	حقوق ثابته
indefeasible rights	حقوق پا برجا
import duty	حقوق واردات
preventive justice	حقوق تامینی
harbour dues	حقوق بندر
gentlemen of the robe	حقوق دانها
gentleman of the long robe	حقوق دان
private law	حقوق خصوصی
full pay	حقوق تمام
foreign law	حقوق خارجی
property rights	حقوق مالکیت
family law	حقوق خانواده
faculty of law	دانشکده حقوق
civil rights	حقوق مدنی
equities	تساوی حقوق
law	علم حقوق
law	حقوق عدالت
He was put on trial.	او محاکمه شد. [حقوق]
customs duty	حقوق گمرکی
import charge	حقوق واردات
laws	حقوق عدالت
laws	علم حقوق
penal code	حقوق جزا
equity	تساوی حقوق
bill of rights	اعلامیه حقوق
emolument	معونت حقوق
penal codes	حقوق جزا
import tariff	حقوق واردات
human rights	حقوق بشر
common-law	حقوق غیرمدون
common law	حقوق عرفی
common-law	حقوق عرفی
common law	حقوق غیرمدون
stipendiary	حقوق بگیر
stipendiaries	حقوق بگیر
export duty	حقوق صادرات
export charge	حقوق صادرات
export tariff	حقوق صادرات
emoluments	معونت حقوق
payroll	لیست حقوق
pensions	حقوق بازشنستگی
salary	حقوق دادن
salaries	حقوق دادن
accession	الحاق حقوق
compensation	حقوق و مزد
in my presence	در حضور من [حقوق]
enfranchisement	اعطای حقوق
pension	حقوق بازشنستگی
salaried	حقوق بگیر
barristers	حقوق دان
salaried	دارای حقوق
jurisprudence	حقوق الهی
compensations	حقوق و مزد
barrister	حقوق دان
jurisprudence	فلسفه حقوق
payroll system	سیستم پرداخت حقوق
pay order	لیست پرداخت حقوق
pay roll	لیست پرداخت حقوق
pay day	روز پرداخت حقوق
asylum law	حقوق پناهندگی [قانون]
to execute somebody	اعدام کردن [حقوق]
alimony suit	ادای نفقه [حقوق]
fornication	زنا [دین] [حقوق]
out law	از حقوق بی بهره کردن
nonpay status	وضعیت قطع حقوق
pensionary	حقوق بگیر مزدور
payroll tax	مالیات بر مزد و حقوق
payroll program	برنامه پرداخت حقوق
pay records	پرونده لیست حقوق
preferential duties	حقوق گمرکی امتیازی
plea bargain	توافق مدافعه [حقوق]
taking of evidence	شنوایی گواهی [حقوق]
hearing of evidence	شنوایی گواهی [حقوق]
Deprivation of ones civil rights .	محرومیت از حقوق مدنی
Cash is in short supply these days .	از حقوق ماهانه ام کم کنید
well paid employees	کارمندانی که حقوق خوب
well paid	دارای حقوق کافی
presence [of somebody]	حضور [کسی] [حقوق]
wages tax	مالیات مزد و حقوق
citizenship [status of a citizen]	ملیت [حقوق] [سیاست]
student of law	شاگرد دانشکده حقوق
sole selling right	حقوق فروش انحصاری
regular payment of salaries	پرداخت حقوق بطورمرتب
publicijuris	مربوط به حقوق عمومی
profits a prendre	حقوق ناشی از مزارعه
to study for the bar	تحصیل حقوق کردن
transmissable rights	حقوق قابل انتقال
nationality [citizenship]	ملیت [حقوق] [سیاست]
basic agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
frame agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
master agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
skeleton agreement	چهارچوب توافق [حقوق]
outline agreement	چهارچوب توافق [حقوق]